id
stringlengths 1
5
| question
stringlengths 13
239
| context
stringlengths 500
7.17k
| answers
dict | score
float64 0
4.76
|
|---|---|---|---|---|
781
|
۷ جزیره مومبایی در زمان حضور کدام کشور در هند به وجود آمدند؟
|
شهر مومبای یک مومبای با نام سابق بمبئی (انگلیسی: Mumbai مراتی:मुंबई) پایتخت ایالت ماهاراشترا از مهمترین شهرهای کشور هند است. بمبئی در زبان هندی به معنای ساحل خوب است. این نام را استعمارگران پرتغالی بر این شهر نهادند. در سال ۱۹۹۶ نام این شهر به «مومبای» تغییر یافت که نام یکی از خدایان زن هندی است. اما در خارج از هند، این بندر بزرگ همچنان به بمبئی معروف است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. سهم درآمد مالیاتی کشور هند و بیش از ۵۰ درصد مالیات گمرکی و یک پنجم مالیات بر تولید را به خود اختصاص دادهاست.
|
{
"answer_start": [
1856
],
"text": [
"بریتانیا"
]
}
| 4.764391
|
9492
|
رئیس قبیلهٔ ماننا که در متون آشوری از او نام برده شده و با دیاکو در تاریخ هرودوت یکی دانسته میشود، چه نام داشت؟
|
نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید.
|
{
"answer_start": [
752
],
"text": [
"دَیائوکو"
]
}
| 1.999373
|
7119
|
در سال ۱۹۶۰، رئال مادرید در فینال جام اروپا مقابل اینتراخت فرانکفورت با چه نتیجهای پیروز شد؟
|
در سال ۱۹۴۵، سانتیاگو برنابئو یسته، به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد. در همین زمان، برنابئو دستور بازسازی زمین تمرین اختصاصی تیم و ساخت ورزشگاهی بزرگتر را برای تیم صادر کرد. در سال ۱۹۵۳، وی تصمیم گرفت تا سیاست جدیدی به کار ببرد و بازیکنان بزرگ را به تیم بیاورد که اولین اقدامش، خرید آلفردو دی استفانو که قرارداد رسمی با بارسلونا امضاء کرده و عضو باشگاه بارسلونا به حساب میآمد بود. بعدها فاش شد که ژنرال فرانکو در این خرید نقش اساسی داشت و با فرستادن مأموران ویژه خواهان لغو قرارداد آلفردو با بارسلونا شد. در سال ۱۹۵۵، به پیشنهاد یک روزنامهنگار، برنابئو، «بدریگنان» و «سوبس» تصمیم گرفتند تا جامی را طراحی کنند و در آن از تیمهای مختلفی از سرتاسر اروپا برای شرکت در آن دعوت کنند. جامی که امروزه به عنوان لیگ قهرمانان اروپا شناخته میشود.در دوران برنابئو بود که رئال مادرید خود را به عنوان قدرتی در اسپانیا و اروپا معرفی کرد. آنها در طی سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰، ۵ بار متوالی قهرمان جام اروپا شدند که یکی از آنها، پیروزی ۷–۳ مقابل اینتراخت فرانکفورت در سال ۱۹۶۰ در فینال رقابتها بود. سالها بعد پس از مرگ فرانکو مدیر وقت اینتراخت در محفلی خصوصی اعلام کرد که آن ژنرال خونخوار با قدرت و ثروت خود بازیکنان اینتراخت را محصور خود ساخت و نتیجهٔ آن فینال را رقم زد و به عبارتی نتیجه را از پیش تعیین شده میدانست. پس از این افتخارات پیاپی، باشگاه موفق به کسب عنوان نشان افتخار یوفا شد. آنها ششمین جام خود را نیز با شکست ۲–۱ پارتیزان و در سال ۱۹۶۶ به دست آوردند. اعضای این تیم در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۶۴ نیز موفق شده بودند تا به فینال این رقابتها برسند هرچند موفق به قهرمانی نشده بودند. در دهه هفتاد، رئالیها موفق به کسب ۵ لیگ اسپانیا و ۳ جام حذفی شدند. در سال ۱۹۷۱ آنها اولین دیدار فینال جام در جام اروپا را برگزار کردند که در نهایت با شکست ۲–۱ مقابل چلسی، از کسب جام بازماندند. در ژوئیه ۱۹۷۸، اتفاقی ناگوار برای رئال مادرید افتاد و سانتیاگو برنابئو در حالیکه مسابقات جام جهانی فوتبال در آرژانتین آغاز شده بود، درگذشت. این اتفاق به حدی مهم بود که مسئولین فیفا تصمیم گرفتند که ۳ روز را در حین مسابقات به افتخار برنابئو، عزای عمومی اعلام کنند. باشگاه رئال نیز در ادامه همان سال، اولین دوره جام برنابئو را که به احترام برنابئو بود، برگزار کرد.
|
{
"answer_start": [
915
],
"text": [
"۷–۳"
]
}
| 1.999169
|
7172
|
دیالکتیک روشنگری را آدورنو با همکاری چه کسی نوشته شد؟
|
آدورنو در موسیقی و هنر موضع رادیکال و انتقادی داشت و در حوزهٔ جامعهشناسی به بررسی تضادهای اجتماعی که بر مردم سنگینی میکرد، علاقهمند بود. در کتابی به نام شخصیت اقتدارمنش (۱۹۵۰) که با همکاری متفکران دیگری ازجمله الزه فرنکل-برونسویک نوشتهاست رویکرد فاشیستی را از طریق توصیف شخصیتی خشک و دنبالهرو که مطیع قدرت فرادستان اما تهدیدکنندهٔ فرودستان است بررسی میکند. فلسفهٔ آدورنو به شدت تحت تأثیر هگل است و تنش دیالکتیکی میان فرد و جامعه و عام و خاص را بررسی میکند. اما از سوی دیگر همانند مارکس ادعای هگل دربارهٔ آشتیپذیری این اضداد را رد میکند. «دیالکتیک نفیکنندهٔ» آدورنو هرگونه امکان سنتز نهایی و آشتی قطعی را انکار میکند. او پس از مهاجرت به آمریکا در اثر فشار نازیسم به مطالعهٔ فرهنگ تودهای در شکل آمریکایی و سوداگرانهٔ آن پرداخت و سازمان اقتصادی و اجتماعی سرمایهداری جدید را بهعنوان نظامی که گرایش دارد به نظامی فراگیر و بسته تبدیل شود تحلیل کرد. به عقیدهٔ او صنعت فرهنگ (سینما و دیگر رسانهها) با دستکاری و جهتدهی اذهان، تصویری دوزخی از جهانی تحت کنترل فزاینده را ترسیم میکنند. به نظر او در واکنش به این جهان سرکش و خودستیز باید به بسیج همهجانبهٔ عقل فلسفی پرداخت. اما عقل علمی و محاسباتی خود بخشی از مشکل است. او در کتاب دیالکتیک روشنگری (۱۹۷۴) که با همکاری هورکهایمر نوشته شد، کوشید برای این پرسش پاسخی بیابد که چگونه عقلانیت روشنگری در اوج خود در قرن بیستم میتواند جنبش ناسیونال سوسیالیسم را پدیدآورد. از دیدگاه این دو متفکر، روشنگری روندی دیالکتیکی و خودبرانداز است، زیرا عقل روشنگری با محروم ساختن خود از هر ارزش مابعد طبیعی و آیینی، و ستایش قدرت و سود بهعنوان غایت، ناگزیر به «تمامیتخواهی» در اشکال گوناگون آن منجر میشود. البته آدورنو جنبش روشنگری را نقطهٔ شروع شکلگیری خصلت سرکوبگرانهٔ عقل نمیدانست بلکه ریشههای آن را به سرآغاز فرهنگهای غربی نسبت میداد. آدورنو با چنین اندیشههایی بهعنوان یکی از رهبران فکری جنبش چپ جدید در دههٔ ۱۹۶۰ در آلمان غربی محسوب میشود. ستایش او از تناقض نمایی (پارادوکس) در اندیشهٔ پست مدرن تأثیر نهادهاست.
|
{
"answer_start": [
1172
],
"text": [
"هورکهایمر"
]
}
| 1.998561
|
3196
|
رهبر کمونیستهای چین که حکومت جمهوری چین را شکست داد و انقلاب کمونیستی چین را تشکیل داد چه کسی بود؟
|
چین باستان به عنوان یکی از گهوارههای تمدن در جهان است که ابتدا این تمدن، در سواحل حاصلخیز رود زرد در دشت شمال چین بوجود آمد. چین شاهد دودمان شانگ، دودمان ژو، دودمان هان، دودمان شین، دودمان جین، دودمان سوئی، دودمان تانگ، دودمان سونگ، دودمان لیائو، دودمان مینگ، دودمان چینگ، جمهوری چین بوده است. نخستین دودمان پادشاهی این کشور دودمان شیا در حدود قرن ۲۱ پیش از میلاد بود و نخستین حکومتی که چین را متحد کرد دودمان چهاین در ۲۲۱ پ. م بود. نظام سیاسی چین بیش از هزاران سال مبتنی بر سلطنت مطلقهٔ موروثی بود. آخرین دودمان پادشاهی این کشور هم چینگ بود که در ۱۹۱۱ با تشکیل جمهوری چین به رهبری کومینتانگ حزب ملی چین، نابود شد. چین در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم میلادی در دریایی از اختلافات و جنگهای داخلی و امپراتوری ژاپن در جنگ جهانی دوم غوطهور بود. کمونیسمهای چین از ۱ اکتبر ۱۹۴۹ با رهبری مائو حکومت جمهوری چین را شکست دادند و انقلاب کمونیستی چین را تشکیل دادند. مخاصمات اصلی در ۱۹۴۹ با پیروزی کمونیستها در جنگ داخلی و تأسیس جمهوری مردمی چین در سرزمین اصلی پایان یافت. جمهوری چین به رهبری کومینتانگ پایتخت خود را به تایپه در تایوان منتقل کرد و حکومت آن امروزه به تایوان، کینمن، جزایر ماتسو و چند جزیره دوردست دیگر محدود شدهاست. از آن هنگام جمهوری مردمی چین و جمهوری چین درگیر اختلافات سیاسی شدیدی با یکدیگر در مورد حق حاکمیت و وضعیت سیاسی تایوان بودهاند. مائو ابتدا روابط دیپلماسی کشور چین را با کشورهای جهان قطع کرد و باور به اتکا کلی به جمعیت داخلی بود. شوروی و چین بعنوان بزرگترین کشورهای کمونیستی در جهان، شکافهای فکری زیادی داشتند و هرکدام تعاریفی مختلف از کمونیسم داشتند. همچنین یک درگیری مرزی هفتماههٔ بدون اعلان جنگ بین شوروی و چین در سال ۱۹۶۹ رخ داد و تا فروپاشی شوروی (تا سال ۱۹۹۱) نسبتاً ادامه داشت. مائو با جهش بزرگ خواستار برنامههای اقتصادی کمونیستی بود که به عنوان یک شکست تلخ اقتصادی و یک فاجعه بزرگ انسانی تلقی میشود زیرا منجر به گرسنگی کشیدن و مرگ ۱۴ تا ۴۳ میلیون چینی شد. پس از مرگ مائو، مائوئیسم کمرنگ شد و اصلاحات اقتصادی در چین توسط شیائوپینگ، برای پیریزی یک اقتصاد باز صورت گرفت و چین یکی از سریعترین رشدهای اقتصادی جهان را داشتهاست.این کشور هماکنون بزرگترین صادرکننده و دومین واردکنندهٔ است و دومین اقتصاد بزرگ جهان بر پایهٔ تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد. چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای چندجانبهای همچون سازمان تجارت جهانی، اپک، سازمان همکاری شانگهای و گروه ۲۰ است. چین به عنوان کشوری دارای سلاح هستهای از بزرگترین ارتش دائمی جهان و دومین بودجه دفاعی بزرگ جهان برخوردار است. چین از سوی برخی از دانشگاهیان، تحلیلگران نظامی، اقتصادی و سیاسی یک ابرقدرت در قاره آسیا لقب گرفتهاست. شی جین پینگ، قصد اجرای طرح راه ابریشم جدید را دارد و تاکنون دالان اقتصادی پاکستان–چین احداث شده است.سیاست چین براساس قوانین کمونیستی است که اعتراضات گستردهای مبنی بر لغو آنها صورت گرفته است. چین کشوری سکولار است اما آزادی ادیان در آن وجود ندارد و سالها آزار مسلمانان در چین جزو موضاعات مورد توجه در چین است. سانسور در چین نیز توسط حکومت چین صورت میگیرد و مردم چین دسترسی به اینترنت جهانی ندارد و از اینترنت ملی استفاده میکنند. اعتراضات هنگ کنگ جزو آخرین اعتراضات علیه کری لم رئیس اجرایی هنگ کنگ، محسوب میشود که به شدت توسط حکومت سرکوب شد. همچنین ویکی پدیای چینی در چین فیلتر است و از آنجایی که در ویکیپدیا تقریبا هرکسی میتواند به جمع ویراستاران بپیوندد و فهرستها را ویراستاری کند، امکان اظهار نظر آزاد در مورد موضوعات حساسی که برای دولت چین چالشبرانگیز است در آن وجود ندارد. همچنین دیپلماسی چین بعداز مائو نیز به علت رتبه پایین چین در شاخص مردمسالاری و بدین ترتیب وجود مشکلات اجتماعی در چین موجب شده تا این کشور روابط نسبتاً خوبی با جهان غرب و هند نداشته باشد. دیپلماسی چین بیشتر بر اقتصاد متمرکز است و با دیپلماسی قرض-تله یا دام بدهی شناخته میشود.از نوامبر ۲۰۰۲ تا ژوئیهٔ ۲۰۰۳ شیوع سارس در استانهای جنوبی چین باعث بروز ۸٬۰۹۸ مورد بیماری احتمالی شد و در پایان مرگ ۷۷۴ تن در ۱۷ کشور گزارش شد. آخرین نوع ویروس کرونا، کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2)، در دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین با همهگیری در انسان توسط خوردن خفاش شیوع پیدا کرد. کرونا ویروس پس از مدت کوتاهی موجب دنیاگیری کروناویروس در جهان شد. ضربات کرونا به امور حوزه دیپلماسی و تصور جهانیان از چینیها شد. بدلیل عدم شفافیتها، در نهایت آثار منفی کرونا بر موقعیت جهانی چین تا جایی پیش رفت که کشورهای گوناگونی چین را به مخفیکاری درباره انتشار کرونا و همدستی با سازمان بهداشت جهانی برای مخفیکاری خطاب کردند. به دلیل این، هم سازمان بهداشت جهانی کمک سالانه ۴۰۰ میلیون دلار واشنگتن را از دست داد.
|
{
"answer_start": [
780
],
"text": [
"مائو"
]
}
| 1.997141
|
10844
|
کوروش در کجا شهرهای سختبنیاد برای جلوگیری از یورشهای مردم آسیای مرکزی ساخت؟
|
پس از آنکه تهاجم کیمیریهای آناتولی، گردیوم پایتخت فریگیه را در سال ۶۷۶ پ. م ویران ساخت، لیدیه مهمترین پادشاهی منطقه بود. سارد، پایتخت لیدیه، در حدود هفتاد کیلومتری کرانهٔ غربی ترکیه کنونی قرار داشتهاست. کرزوس افسانهای بر لیدیه فرمان میراند و به سبب داشتن طلا و دادن هدیههای سخاوتمندانه به کاهنهٔ عبادتگاه دلفی مشهور شده بود. کرزوس پس از شنیدن پاسخ دو پهلوی دلفی که: «کرزوس پس از گذشتن از رود هالیس یک امپراتوری بزرگ را نابود خواهد کرد.» تشجیع شد که به ایرانیان حمله برد.عموماً، آغاز جنگ ایران و لیدیه را در سال ۵۴۷ پیش از میلاد دانستهاند. در جنگی که بین کورش بزرگ و کرزوس پادشاه لیدیه درگرفت، کوروش در «کاپادوکیه» به کرزوس پیشنهاد کرد که پیرو ایرانیان شود. کرزوس این پیشنهاد را نپذیرفت و جنگ بینشان آغاز گردید. سرانجام جنگ سختی در «پتریوم» پایتخت هیتیها روی داد، در این نبرد نظم اسبان لیدیایی بر اثر بوی شترهای ایرانیان از هم گسیخت. کرزوس به سمت سارد فرار کرد و در آنجا بست نشست. کورش شهر را دوره کرد و کرزوس را دستگیر نمود. لیدیه گرفته شد و به عنوان یکی از استانهای ایران بهشمار آمد. هر چند باستانشناسان پس از هجده حفاری نتوانستند به ارگ کرزوس دست پیدا کنند، اما لایههای سوخته و پیکانهای مانده از حملهٔ ایرانیان را یافتند. کرزوس از این پس مشاور بزرگ هخامنشیان شد. پس از گرفتن لیدی، کوروش متوجه شهرهای یونانی شد و از آنها نیز، تسلیم بیاما و اگر را خواست که یونانیان نپذیرفتند. در نتیجه شهرهای یونانی یکی پس از دیگری گرفته شدند. رفتار کوروش با شکستخوردگان باعث خوشبینی مردم آسیای صغیر نسبت به او شد. کوروش، گرفتن آسیای صغیر را به پایان رساند و سپس متوجه مرزهای خاوری شد. زرنگ، رخج، مرو و بلخ، یکی پس از دیگری در زمره استانهای تازه درآمدند. کوروش از جیحون گذر کرد و به سیحون که مرز شمال خاوری کشور بود، رسید و در آنجا شهرهایی سختبنیاد، برای جلوگیری از یورشهای مردم آسیای مرکزی ساخت. کوروش در بازگشت از مرزهای خاوری، عملیاتی در درازای مرزهای باختری انجام داد. ناتوانی بابل، به واسطه بیکفایتی نبونید، پادشاه بابل و فشارهای مالیاتی، کوروش را متوجه آنجا کرد. بابل بدون جنگ شکست خورد و پادشاه آن دستگیر شد. کوروش در همان نخستین سال پادشاهی خود بر بابل، فرمانی بر اساس آزادی یهودیان از بند و بازگشت به کشور و دوبارهسازی پرستشگاه خود در بیتالمقدس پخش کرد. او دیگر بردگان را هم آزاد کرد، و به گونهای بردهداری را از میان برداشت.
|
{
"answer_start": [
1584
],
"text": [
"سیحون"
]
}
| 1.996964
|
877
|
مرکز نیروی دریایی ایران در زمان رضاشاه در کدام شهر قرار داشت؟
|
در دوران قاجاریه تا زمان ناصرالدینشاه، توجهی به توسعه نیروی دریایی نشد. ناصرالدین شاه به منظور توسعه نیروی دریایی، موفق به خرید یک کشتی ۶۵۰ تنی مجهز به چهار اراده توپ کروپ، از آلمان گردید که نام آن را پرسپولیس گذارد. همچنین کشتی کوچک دیگری نیز به نام شوش برای تردد و حفظ امنیت کارون خریداری شد. در زمان مظفرالدینشاه نیز چند کشتی کوچک (ازجمله کشتی مظفری) به این ناوگان افزوده شد؛ ولی طی سالهای بعدی و به دلیل مشکلات داخلی ایران (مشروطیت و پس از آن کودتای سوم اسفند) همه این کشتیها با بیتوجهی مواجه و در نتیجه به تدریج در خور سلطانی، نزدیک بوشهر به آب فرورفته و غرق شدند.به دلیل افزایش منافع انگلستان در خلیج فارس و ایران، ایران سالها مورد تحریم غیر علنی کشورهای اروپایی در برابر فروش اسلحه و ازجمله کشتیهای جنگی قرار گرفت. در ۲۹ اسفند ۱۳۰۶، دولت لایحهای به مجلس شورای ملی داد تا دویست هزار تومان از درآمدهای سال ۱۳۰۷ را برای «خرید کشتى مسلح و تعمیر کشتىهاى موجوده» اختصاص دهد. همچنین با این لایحه، مجوز استخدام یک افسر و یک مهندس نیروی دریایی از ایتالیا به مدت سه سال با حقوق مجموعا ۱۵۰ هزار تومان کسب میشد.در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و مأموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. وی با زیرکی موفق گردید تا تعدادی ناو و کشتی و یدککش از ایتالیا خریداری نموده و مقدمات آموزش افسران ایرانی در ایتالیا را فراهم آورد. مرکز نیروی دریایی ایران خرمشهر بود و در همین محل بود که پادگان، فرماندهی، مخازن و اداره بندر قرار داشت. تعداد و محل مأموریت این شناورها به شرح زیر بود.
|
{
"answer_start": [
1291
],
"text": [
"خرمشهر"
]
}
| 1.996407
|
2752
|
سبکترین عنصر پس از لیتیم چه نام دارد؟
|
مانند دیگر فلزهای قلیایی، لیتیم تنها یک الکترون در لایهٔ ظرفیت دارد که دوست دارد آن را به آسانی از دست دهد و تبدیل به کاتیون شود. به همین دلیل لیتیم یک رسانای خوب گرما و جریان برق است و واکنشپذیری بسیار بالایی دارد. با این وجود از نظر واکنشپذیری در میان فلزهای قلیایی رتبهٔ آخر را دارد. این واکنشپذیری کم نسبت به دیگر عنصرهای گروه، به دلیل نزدیکی زیاد الکترونهای لایهٔ ظرفیت به هستهٔ اتم لیتیم است. چون دو الکترون باقیمانده در تراز ابر الکترونی 1s جای میگیرند که تراز انرژی بسیار پایینی دارد برای همین در پیوندهای شیمیایی شرکت نمیکنند.فلز لیتیم آنقدر نرم است که با چاقو بریده شود. هنگامی که بریده شد یک سطح نقرهای-سفید از آن دیده میشود. این رویه خیلی زود اکسید میشود و به رنگ خاکستری در میآید. لیتیم دارای یکی از پایینترین نقطهٔ ذوبها (۱۸۰ °C) در میان همهٔ فلزها است در حالی که در میان فلزهای قلیایی، بالاترین نقطهٔ ذوب و جوش را دارد.لیتیم سبکترین فلز جدول تناوبی است با چگالی نزدیک به ۰٫۵۳۴ g/cm۳ و یکی از سه فلزی است که روی آب و حتی روغن، شناور میماند (دو فلز دیگر سدیم و پتاسیم]] است). لیتیم کم چگالیترین عنصری است که در دمای اتاق گاز نیست. سبکترین عنصر پس از لیتیم، پتاسیم است که بیش از ۶۰٪ آن (۰٫۸۶۲ g/cm۳) چگالی دارد. همچنین اگر هلیم و هیدروژن را کنار بگذاریم، لیتیم کم چگالیترین عنصر در میان دیگر عنصرهای جامد و مایع است. برای نمونه لیتیم تنها ۲/۳ نیتروژن مایع (0.808 g/cm۳) چگالی دارد.ضریب انبساط گرمایی لیتیم دو برابر آلومینیم و نزدیک به چهار برابر آهن است. میتوان گفت لیتیم دارای بالاترین ظرفیت گرمایی در میان همهٔ عنصرهای جامد است. لیتیم در فشار معمولی، در دمایی پایینتر از ۴۰۰ μK ابررسانا میشود و در فشارهای بالا، بیش از ۲۰ گیگاپاسکال، در دمای بیش از ۹ کلوین ابررسانا میگردد. در دمای زیر ۷۰ کلوین، لیتیم هم مانند سدیم دچار استحاله مارتنزیتی میشود. همچنین در دمای ۴٫۲ کلوین دارای دستگاه بلوری لوزیپهلو (با ۹ لایهٔ فاصلهٔ تکرارشونده) اما در دماهای بالاتر شکل دستگاه بلوری اش به دستگاه بلوری مکعبی وجوهمرکزپُر و سپس به دستگاه بلوری مکعبی مرکزپُر دگرگون میشود. در دمای هلیم مایع (۴ کلوین) ساختار بلوری لوزیپهلو از همه بیشتر دیده شدهاست. در فشارهای بالا، چندشکلیهای گوناگونی از لیتیم گزارش شدهاست.لیتیم به دلیل ظرفیت گرمایی بسیار بالایی که نسبت به دیگر عنصرهای جامد دارد بیشتر در سردکنندهها برای جابجایی گرما به کار گرفته میشود.
|
{
"answer_start": [
1087
],
"text": [
"پتاسیم"
]
}
| 1.996015
|
5644
|
گورستان ویژهی ارمنیان در مشهد در چه سالی ساخته شد؟
|
در مشهد محلهای به نام «محلهٔ جدید» وجود دارد که مجتمع مسکونی یهودیان در مشهد بود. این محله منازل بزرگ و محکم با دیوارهای بلند داشت و خانهها از داخل با یکدیگر مرتبط بود. اقلیت یهودی مشهد که بینش و هوشیاری اقتصادی داشتند با توسعهٔ عمرانی مشهد به خیابانهای جنت و جم (پاسداران کنونی) نقلمکان کردند و عدهای هم به اسرائیل مهاجرت کردند.مهاجران ارمنی از اواخر قرن نوزدهم م و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و درگز وارد این استان شدند و سپس در شهرهای مشهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزوار، بجنورد و درگز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز به این استان نقلمکان کردند و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانههای ارمنیان کارخانههای تصفیهٔ پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخریسی بودند. مطابق برخی منابع، در ۱۹۶۵، ۵۱ خانوار ارمنی در مشهد اقامت داشتهاند و مطابق آمار ۱۹۶۶، ۳۲۰ ارمنی در مشهد و ۵۲۱ ارمنی در کل استان خراسان ساکن بودهاند. در ۱۹۱۳، ارمنیان مشهد مدرسهٔ هایکازیان را — که در واقع شعبهای از مدرسه هایکازیان تهران بود — تأسیس کردند. در ۱۹۴۱، کلیسای مسروپ مقدس، که نزد اهالی به «کلیسای حضرت مریم» نیز معروف است، احداث شد. اهالی ارمنی شهر مشهد دارای گورستان ویژهٔ خود بودهاند که سال تأسیس آن به ۱۹۴۴ بازمیگردد. در این گورستان نمازخانهای هم وجود داشت. غیر از سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان، در قسمت خاصی از آن قطعهای به ۳۲ سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم در محلی نزدیک قوچان کشته شدهبودند اختصاص یافتهبود. انجمن فرهنگی ـ ورزشی آرارات نیز از ۱۹۸۳ در این شهر شعبهای ایجاد کردهاست که تاکنون به فعالیتهای فرهنگی ورزشی خود ادامه میدهد.در مشهد اقلیتی از بهاییان نیز هستند، اما بهدلیل فقدان آمار رسمی تعداد آنان مشخص نیست. در سال ۱۳۴۵، در اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به ۲۴ «قسمت امری» تقسیم میشد. هر قسمت امری دارای مرکزی بود که محفل آن به «محفل روحانی مرکز قسمت امری» موسوم بود و خراسان به مرکزیت مشهد یکی از آن قسمتهای امری بود. در سال ۱۳۴۹ تعداد مراکز قسمت امری ایران به ۶۷ مرکز رسید و در «نقشهٔ پنج ساله»، که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق دارد، باید تعداد محافل محلی ایران به ۱۱۰۰ محفل میرسید.
|
{
"answer_start": [
1168
],
"text": [
"۱۹۴۴"
]
}
| 1.995709
|
1532
|
تیمور پس از قدرت یافتن، کدام شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد؟
|
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. بهویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که بهدقت به تحولات داخلی ایران مینگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و بهدقت برنامههایش را تنظیم میکرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح میکند و به خاک و خون میکشد.تیمور در خانوادهای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتنابناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول میرساندند. این بدان جهت بود که میخواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
|
{
"answer_start": [
1807
],
"text": [
"سمرقند"
]
}
| 1.994873
|
2394
|
چه بخشی از آرامگاه داریوش دوم حالت مثلثی دارد؟
|
آرامگاه داریوش دوم در فاصلهٔ ۳۳ متری سمت جنوبغربی آرامگاه اردشیر یکم و به شکل صلیب کنده شده و نمای عمومی آن، همچون دیگر آرامگاههای نقش رستم است. این آرامگاه، دقیقاً روبهروی بنای موسوم به کعبه زرتشت قرار دارد که ۴۵ متر دورتر از آن برپای است ولی این موقعیت از روی عمد انتخاب نشده بوده، زیرا فاصلهٔ میان آرامگاه داریوش بزرگ و آرامگاه اردشیر اول ۳۷ متر است و همین فاصله در انتخاب آرامگاه بعدی نیز رعایت شدهاست، در نتیجه قرار گرفتن بنای کعبهٔ زرتشت در جلوی آرامگاه، عمدی نبودهاست.نمای بنا از بیرون به شکل معمول آن در دیگر آرامگاهها ساخته شده ولی چهرهٔ شاه به سختی آسیب دیده و امکان مقایسهٔ آن با چهرهٔ دیگر شاهان وجود ندارد. حلقهٔ دور بدن تصویر اهورامزدا در جلوی شاه همانند آرامگاه اردشیر یکم صاف و بیزرق و برق است، دو بال اهورامزدا اما بر خلاف نقشهای سه آرامگاه پیشین خطوط عمودی بیشتری دارند گویی که خطوط افقی در زیر این خطوط عمودی قرار گرفتهاند. دیگر جزئیات نما کمابیش همانند دیگر آرامگاههای ذکر شده هستند.درون آرامگاه تقریباً شبیه آرامگاه اردشیر اول است، دهلیز بدون دقت و با محور کج (ناموازی با نمای آرامگاه) کنده شده و تقریباً حالت مثلثی دارد، که ارتفاع آن به ۲٫۸۰ متر میرسد. سه اتاقک آرامگاه با دقت بیشتری تراشیده شده و بهصورت مستطیلاند و هرکدام دارای یک قبر است. قبر میانی بیگمان برای شاه طراحی شده بوده و یکی دیگر از گورها متعلق به شهبانو پریزاتس بودهاست. با این حال، اینکه گور سوم برای چه کسی ساخته شده بوده، مشخص نیست.در قسمت پایین این آرامگاه، سنگنگاره نبرد شاپور دوم در دورهٔ ساسانیان کنده شدهاست. علت انتساب این آرامگاه به داریوش دوم آن است که پس از آرامگاه اردشیر قرار دارد و خصوصیات آن را تکرار کرده، بنابراین از لحاظ تاریخی هم باید پس از آن باشد.
|
{
"answer_start": [
963
],
"text": [
"دهلیز"
]
}
| 1.994672
|
4232
|
کدام اثر مولانا در شهر قونیه به رشته تحریر درآمده است؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
1023
],
"text": [
"مثنوی معنوی"
]
}
| 1.994309
|
4501
|
چه کسی در اواخر قرون وسطی یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت؟
|
در دوران رکود علم و پزشکی در دنیای غرب در قرون وسطی، مسلمانان و ایرانیان شروع به ترجمه آثار پزشکی یونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربی کردند. از طرفی با بهرهگیری از میراث علمی پزشکی ایرانیان در جندی شاپور پزشکی در دنیای اسلام شکوفا شد. ابن سینا از مشاهیر برجسته پزشکی در این دوران بود که توسط برخی منابع در کنار بقراط به عنوان پدر علم پزشکی شناخته میشود. او کتاب قانون در پزشکی را نگاشت که از مشهورترین کتابهای تاریخ پزشکی محسوب میشود از سایر مشاهیر میتوان از زهراوی، ابن زهر، ابن نفیس، و ابن رشد نام برد.محمد زکریای رازی یکی از اولین دانشمندانی بود که نظریه یونانی اخلاط چهارگانه را مورد تردید قرار داد، بهطوریکه در الحاوی که بزرگترین دائرةالمعارف طبی اسلامی خوانده میشود هیچ نامی از اخلاط و طبایع و مزاجها نبردهاست. با این وجود تا مدتها این نظریه در پزشکی غربی قرون وسطی و پزشکی اسلامی مؤثر باقی ماند. بیمارستانها در دنیای اسلام که از بیمارستان جندی شاپور ایران الگو گرفته بودند، از اولین نمونههای بیمارستانهای عمومی در جهان بودند.در اواخر قرون وسطی پزشکی دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واسالیوس یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت. باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ آنتونی وان لوونهوک در ۱۶۷۳ مشاهده شد. مایکل سروانتس بهطور مستقل از ابن نفیس جریان خون ریوی را دوباره کشف کرد ولی این کشف منتشر نشد. بعدها این کشف توسط رنالدوس کولومبوس و آندره سزالپینو توصیف شد. بر مبنای کارهای کولومبوس بعدها ویلیام هاروی پزشک انگلیسی دستگاه گردش خون را توصیف کرد.
|
{
"answer_start": [
1009
],
"text": [
"اندرو واسالیوس"
]
}
| 1.994186
|
9451
|
تحقیقات دانشمندان کدام کشورها نشان داد که برخورد ابرقاره با صفحه اوراسیا فلات تبت و رشته کوه هیمالیا را به وجود آورد؟
|
فلات تبت با مساحتی برابر غرب اروپا و با متوسط ارتفاع ۴۵۰۰ متر در شمال هیمالیا قرار دارد. سرزمینی کوهستانی، خشک و سرد؛ معروف به بام دنیا. فلات تبت پهنهای در حدود ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومترمربع را فراگرفتهاست. به آن در زبانزد «بام جهان» میگویند، زیرا بلندترین و گستردهترین فلات در جهان است که پهنهای برابر ۲٫۵ میلیون کیلومتر مربع (کمابیش ۴ برابر اندازهٔ ایالت تگزاس آمریکا یا کشور فرانسه) دارد. فلات تبت را رشتهکوههای بلندی فراگرفتهاست، از شمال غربی به رشتهکوههای کولون (که آن را از حوضه آبریز تاریم جدا میسازد) محدود میشود و در شمالیترین نقطه با رشتهکوههای کیلیان که فلات را از بیابان گوبی جدا میسازد، در ارتباط است. در جنوب، فلات با درهٔ رود «یارلونگ سانگپو» که در بستر رشتهکوه هیمالیا جریان دارد و با صفحهٔ گستردهٔ جلگه سند و گنگ برش خوردهاست، ارتباط دارد. در غرب نیز پیچش رشتهکوههای ناهموار قرهقروم در شمال کشمیر را در بر میگیرد. تحقیقات دانشمندان آلمانی و هندی نشان میدهد فلات تبت و رشته کوه هیمالیا هنگامی بوجود آمد که ابرقاره «گوندواناً دچار شکستگی شد و شبه قاره هند "با سرعت زیاد» به صفحه اوراسیا برخورد کرد. صفحه هند۵۰میلیون سال پیش در حرکت به سوی شمال با قاره اوراسیا برخورد کرد و این تصادم عظیم موجب فشرده و جمع شدن زمین و تشکیل مرتفعترین رشته کوه جهان شد.
|
{
"answer_start": [
866
],
"text": [
"آلمانی و هندی"
]
}
| 1.993477
|
470
|
با فعالیت شرکتهای مختلف در چه زمینهای، بروجرد به عنوان پایتخت انیمیشن ایران شناخته شد؟
|
بُروجـِرد مرکز شهرستان بروجرد، دومین شهر پرجمعیت استان لرستان و سی و نهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر در شمال دشت حاصلخیز سیلاخور قرار گرفته و قلههای مرتفع گرّین از مجموعه رشته کوههای زاگرس، شمال غربی تا جنوب شرقی آن را دربر گرفتهاند. سرابهای دائمی متعددی که از دامنه این کوهها جاری است، در اقتصاد منطقه و توسعه شهر بروجرد نقش داشتهاند. بروجرد از گذشتههای دور، دارای موقعیت ویژه ارتباطی بودهاست و امروزه نیز قرارگیری این شهر بر سر شاهراه تهران - جنوب یکی از عوامل رونق اقتصادی آن بهشمار میرود. بروجرد در اواخر دوره ساسانیان یکی از شهرهای ناحیه پهله از سرزمین ماد بود. حموله وزیر محلی آل ابی دلف از حکمرانان عباسی بین سالهای ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در عمران بروجرد کوشید و در آن منبری برپا کرد. حسامالسلطنه شاهزاده قاجار و حاکم ولایت بروجرد و مضافات، در سال ۱۲۴۲ ه.ق حکومت ولایت لرستان و ولایت خوزستان را نیز به دست آورد و بروجرد را حاکمنشین حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان کرد.جمعیت شهر بروجرد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی مرکز آمار ایران، ۲۳۴٬۹۹۷ نفر گزارش شدهاست. گویش رایج مردم این شهر، بروجردی است و شهرستان بروجرد، یکی از مراکز مهم گویشوران لری است. به دلیل فعالیت شرکتهای مختلف پویانمایی رایانهای در این شهر، بروجرد از سال ۱۳۸۹ به عنوان «پایتخت انیمیشن ایران» تحت نظارت انتخاب شدهاست. به دلیل وجود تعداد زیادی واحدهای تولیدی و صنعتی و عرضه محصولات آنها در بازار داخلی و خارجی، بروجرد قطب صنعتی استان لرستان محسوب میشود. صنایع دستی متنوعی در بروجرد تولید میشوند و در سال ۱۳۹۸ سازمان میراث فرهنگی این شهر را به عنوان شهر ملی ورشو به ثبت رساند.
|
{
"answer_start": [
1107
],
"text": [
"پویانمایی رایانهای"
]
}
| 1.993239
|
4319
|
پارسیها قبایلی را که در جنوب روسیه امروزی میزیستند چه مینامیدند؟
|
قدمت سکاها، به سده هشتم پیش از میلاد مسیح برمیگردد. سکاها از سده هشتم پیش از میلاد تا آغاز عصر مسیحیت، بر دشتهای اوراسیا مسلط بودند و در قلمرو وسیعی از سواحل شمالی دریای سیاه در غرب، تا مرزهای شمالی چین در شرق، به زندگی چادرنشینی روزگار میگذراندند. سکاها در نوشتههای هرودوت، به سکیث مشهور هستند. در زبان یونانی، سکیث به معنی پیاله است، از اینرو، یونانیها آنها را افرادی پیالهبهدوش مینامیدند. هرودوت میافزاید که سکاهای اروپایی خود را سکلتث (Secolotes) مینامیدند. همین کلمه در زبانهای اروپایی به سیت (Scythe) تبدیل شدهاست. در روزگار کوروش و داریوش، سرتاسر روسیه جنوبی، از آسیای میانه گرفته تا کرانههای شمالی دریای خزر و دریای خزر و سیاه، مسکن قبیلههای ایرانیتبار (سغدی، بلخی، مادی، پارسی) بودند که نام مشترکشان الان (مشتق شده از ایران) تا دیرگاهی به جا ماند. این قبیلهها که در جنوب روسیه امروزی، میزیستند، به وسیلهٔ پارسیها سکاها (از ریشه فارسی باستان ska به معنی «نیرومند، قدرتمند») خوانده میشدند؛ در حالی که یونانیها، این مردمها را اسکیتها (به یونانی: scythai) مینامیدند. مهشید میرفخرایی هم معتقد است که سکاها، به معنی «نیرومندی» است، در حالی رضایی باغبیدی واژه فارسی سکا (saka) را، مشتق از ریشه باستانی sak*، به معنی «رفتن، گشتن، گردیدن» دانسته و سکاها را «سرگردان و خانهبهدوش» میداند. به سبب فزونی تعداد قبایل سکایی، پارسیها به هر کدام، پسوندی میدادند. در کتیبههای هخامنشی، سکاها به چهار دسته تقسیم شدند: سکاهای هومنوش، سکاهای تیزخود، سکاهای فراسوی سُغد و سکاهای فراسوی دریا. از این چهار گروه، سه تای آن مختص خاور دریای خزر و چهارمی، مختص باختر دریای خزر بود. مهمترین قبایل قبایل سکاهای غربی که غالباً در دشتهای جنوب روسیه امروزی میزیستند، اسکیتیها یا اسکوتیها، سرمتها و ماساگتها بودند. به نظر، سکاها خودشان را skuda مینامیدند، که برگرفته از ریشه هندواروپایی skeud* است. دیاکونوف، این واژه را «چالاک»، ولی سمرنیی، «تیرانداز» ترجمه کردهاست. این واژه در میانه سده یکم پیش از میلاد، در منطقه پنتوس به skula* بدل شد. حتی سمرنیی، واژه سُغد (فارسی باستان saguda) را با قیاس با کلمه skauda، برگرفته از ایرانی باستان *skuda میداند. سکاها در زبان آشوری اشکوز نامیده میشدند و پارسیان و هندیها آنان را سَکا مینامیدند.آن چنانکه در کتیبههای هخامنشی نگاشته شده؛ سَکَ یا سَکا نامی است که در زبان پارسی باستان برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفتهاست. سنگنبشتهٔ هخامنشی بیستون، از چهار دستهٔ سکا یاد کردهاست:
|
{
"answer_start": [
841
],
"text": [
"سکاها"
]
}
| 1.99307
|
4193
|
چند درصد از خاک زمین ویژهٔ کشاورزی است؟
|
بخشی از پوستهٔ زمین از سنگهایی با چگالی کم مانند سنگهای آذرین، سنگ خارا و آندزیت ساخته شدهاست. سنگی مانند بازالت که سازندهٔ اصلی کف اقیانوسها است و خود از آذرینهای با چگالی بیشتر است، کمتر در پوستهٔ زمین دیده میشوند. گونهٔ دیگر سنگها، سنگهای رسوبی است که از انباشته و فشرده شدن مواد ته تشینی ساخته میشود. نزدیک به ۷۵٪ صفحههای قارهای از سنگهای رسوبی پوشیده شدهاست. با این حال این گونهٔ سنگ، تنها ۵٪ پوستهٔ زمین را میسازند. گونهٔ سوم سنگها، سنگهای دگرگون است که از دگرگونی سنگهایی که پیشتر در زمین بودهاند با وارد شدن گرما یا فشار بسیار بالا یا هر دو ساخته میشوند. فراوانترین کانیهای سیلیکاتی در سطح زمین عبارتند از: کوارتز، فلدسپات، آمفیبول، میکا، پیروکسن و الیوین. همچنین از جمله کانیهای کربناتی فراوان میتوان به کلسیت (که در سنگ آهک پیدا میشود) و دولومیت اشاره کرد.خاکسپهر بیرونیترین لایهٔ زمین است که از خاک ساخته شده و خود در فرایندهای ساخت خاک درگیر است. این لایه، لایهٔ ارتباط دهنده میان لیتوسفر، هواکُره، آبکُره و زیستکُره است. امروزه در مجموع ۱۳٫۳۱٪ از خاک زمین، ویژهٔ کشاورزی است؛ که از آن میان تنها ۴٫۷۱٪ آن همواره محصول میدهد. نزدیک به ۴۰٪ از خاک زمین به عنوان چراگاه و کشتزار کاربرد دارد به عبارت دیگر ۱٫۳×۱۰۷ کیلومتر مربع برای کشتزار و ۳٫۴×۱۰۷ کیلومتر مربع برای چراگاهاست.بلندی ناهمواریهای زمین از ۴۱۸- متر در دریای مرده آغاز میشود و به ۸٬۸۴۸ در قلهٔ اورست میرسد (برآورد شده در سال ۲۰۰۵). میانگین بلندی ناهمواریهای زمین از سطح دریا ۸۴۰ متر است.
|
{
"answer_start": [
978
],
"text": [
"۱۳٫۳۱٪"
]
}
| 1.992869
|
2261
|
دومین لشکرکشی مغول در سال ۶۲۶ ه.ق به دستور چه کسی انجام شد؟
|
چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواسته چنگیز خان بازکردن راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین بود. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود، ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجبات غضب خان مغول را فراهم کرد و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۵۹۸ خ. / ۶۱۶ ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای ایران مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، طوس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج به کلی ویران شد و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل نیز تحت هدف حمله قرار گرفتند.
|
{
"answer_start": [
934
],
"text": [
"اوگتای قاآن"
]
}
| 1.992633
|
10169
|
کنگره ملی عمومی در کدام شهر واقع شده است؟
|
سه سال پس از مداخله نظامی غرب در لیبی که به سرنگونی معمر قذافی منتهی شد؛ لیبی به کشوری ویران، فاقد نظم، فاقد امنیت و در ضمن به صحنه جنگهای گوناگون داخلی تبدیل شد. از آن زمان تا کنون این کشور شاهد خرابکاریهای گسترده، محاصره دائمی مجلس، اشغال وزارتخانهها و حتی در یک مورد ربودن نخستوزیر بودهاست. لیبی بعد از سرنگونی سرهنگ «معمر القذافی» دیکتاتور سابق لیبی در سال ۲۰۱۱، مدتی بدون دولت مرکزی ماند تا اینکه سال ۲۰۱۵ با حمایت سازمان ملل و جامعه بینالملل، دولت وفاق ملی با هدف ایجاد ثبات در این کشور به ریاست فائز السراج بر اساس توافق «صُخیرات» مغرب تشکیل شد که هماکنون شهر طرابلس، محل استقرار این دولت و پارلمان وابسته به آن است.به دنبال تشکیل این دولت، نیروهای سیاسی و نظامی حامی ژنرال خلیفه حفتر نیز دست به ایجاد دولت موازی به ریاست عبدالله الثنی و پارلمان در طُبرُق زدند که به پارلمان طبرق معروف است و طی این سالها، بین نیروهای مورد حمایت این دو دولت و پارلمان، جنگ و درگیری است.بنا بر این، اکنون دو دولت رقیب در لیبی وجود دارد. یکی اعضای مجلسی که در انتخابات ژوئن ۲۰۱۴ برگزیده شدند. آنها نماد آینده دموکراتیک کشوری بوده و از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل به رسمیت شناخته میشوند اما کنترل هیچیک از سه شهر کلیدی کشور را در دست ندارند. آنها برای فرار از دست شبهنظامیان به شهر طُبرُق در نزدیکی مرز مصر گریختهاند. گروه دیگر، مجلس پیشین موسوم به کنگره ملی عمومی در طرابلس هنوز بر سر کار است. این مجلس حتی دولت خود را در رقابت با آن مجلس بر سر کار آوردهاست.
|
{
"answer_start": [
1269
],
"text": [
"طرابلس"
]
}
| 1.992378
|
7273
|
براساس گفته رابرت چارلز زنر، کتابهای پهلوی عمدتاً نظرات و آرای کلامی مربوط به آخرین قرن از حکومت کدام دوره را منعکس کردهاند؟
|
کهنترین اثر بازمانده از فارسی میانه سکههای معروف به سکههای پارسی هستند که در واقع سکههای فرمانروایان ایالت پارس در سدهٔ نخست میلادی بودهاند. از زمانی که انتظار داریم به زبان فارسی میانه گفتگو میشده باشد، یعنی از سدهٔ سوم پیش از میلاد تا سدهٔ سوم میلادی این سکههای پارسی تنها اثرهایی هستند که به دست آمدهاند. پس از این دورهٔ ششصدسالهٔ خاموشی، کهنترین سندهای فارسی میانه کتیبههای شاهان نخست ساسانی و نوشتههای مانویان در سدهٔ سوم میلادی هستند. از این تاریخ به بعد تا سدهٔ نهم میلادی (یعنی تا سدهٔ سوم هجری) از سنت نگارش فارسی میانه سندهای بسیاری در دست داریم. ماریان موله معتقد است که همهٔ نوشتههای پارسی میانهٔ زردشتی به دوران عباسی و قرن ۹ و ۱۰ پس از میلاد تعلق دارند. به این ترتیب که در آن دوران در منطقهٔ فارس و در میان اعضای خاندانی از موبدان جنوب ایران یک باززایی مَزدیَسنایی رخ داده و به موجب آن، بسیاری از آثار دینی زردشتی با هدف محافظت از میراث کهن و یادآوری سنت باستان از نو نگارش شدهاند. به سخن دیگر، کتابها و رسالههای پارسی میانهٔ زردشتی که اکنون در دست است نه صورت اصلی و نخستین آنها، بلکه تألیفاتی دستدوم یا دستسوم است.رابرت چارلز زنر نیز معتقداست که کتاب های پهلوی اگرچه عمدتاً نظرات و آرای کلامی مربوط به آخرین قرن از حکومت ساسانیان را منعکس کردهاند، اما خود در قرن ۹ میلادی نوشته شدهاند. زنر معتقد است که برخی از کتابهای پهلوی قطعاتی ترجمهشده از متون اوستایی مفقودشده هستند. به باور زنر زبان اوستا در دوران ساسانیان و پس از آن غیرقابل فهم بوده، و به همین دلیل مفسران اوستا درک درستی از محتوای آن نداشته و مشخص است که حتی در دوران ساسانی نیز موبدان زبان دعاهایی را میخواندهاند درک نمیکردهاند و از اورادی که میخواندهاند سر در نمی آوردهاند.
|
{
"answer_start": [
1155
],
"text": [
"ساسانیان"
]
}
| 1.992288
|
3137
|
ساز چنگ از ساختههای کدام قوم است؟
|
از مهمترین مُهرنگارههای خُنیا (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «تپه چغامیش» دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شدهاست. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خُنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختنسازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خُنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که «آواز» میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشتهاست و این ساز از ساختههای ایرانیان است. ما، نگارهای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی «شوکال ماه هو» و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شدهاست. ما به یاری باستانشناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشدهاست. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شدهاست.پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنانکه بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروفنویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از «موسیقی ایران باستان» یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه به خوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی به خوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴–۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بهطور مشهود، اطلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقیمانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، هستند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
|
{
"answer_start": [
941
],
"text": [
"ایرانیان"
]
}
| 1.99218
|
8627
|
علت اخراج اتحاد جماهیر شوروی از جامعه ملل چه بود؟
|
از ۴۲ عضو مؤسس جامعهٔ ملل، ۲۳ عضو (۲۴ تا با شمردن فرانسه آزاد) تا انحلال این سازمان در ۱۹۴۶ در آن باقی ماندند. در همان سال تأسیس، سه کشور دیگر هم به عضویت جامعهٔ ملل درآمدند که دو تایشان تا انحلال عضو ماندند. همچنین جمهوری وایمار آلمان (رسماً رایش آلمان یا امپراتوری آلمان) در پی صدور قطعنامهای در ۸ سپتامبر ۱۹۲۶ به عضویت جامعهٔ ملل پذیرفته شد.در سالهای آتی ۱۵ عضو دیگر نیز به جامعهٔ ملل پیوستند. حداکثر تعداد اعضای جامعهٔ ملل ۵۸ تا بود که بین ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۴ (زمان پیوستن اکوادور) و ۲۳ فوریه ۱۹۳۵ (زمان خروج پاراگوئه) روی داد.پادشاهی مصر آخرین کشوری بود که به عضویت جامعه ملل درآمد (۲۶ مه ۱۹۳۷). اولین کشوری که بهشکل دائمی از جامعه ملل خارج شد کاستاریکا بود. این کشور که در ۱۶ دسامبر ۱۹۲۰ به عضویت جامعه ملل درآمده بود در ۲۲ ژانویه ۱۹۲۵ از عضویت این سازمان خارج شد و کوتاهترین دورهٔ عضویت در جامعهٔ ملل را داشت. برزیل اولین کشور از اعضای مؤسس جامعهٔ ملل بود که آن را ترک کرد (۱۴ ژوئن ۱۹۲۶) و هائیتی آخرین (در آوریل ۱۹۴۲). عراق، که در سال ۱۹۳۲ به عضویت جامعهٔ ملل درآمده بود، اولین عضو مستقلی بود که پیشتر تحت قیمومت جامعهٔ ملل قرار داشت.اتحاد جماهیر شوروی در ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۴ عضو جامعهٔ ملل شد و در ۱۴ دسامبر ۱۹۳۹ بهخاطر حمله به فنلاند از این سازمان اخراج شد. جامعهٔ ملل در اخراج شوروی قوانین خود را زیر پا گذاشت، چرا که فقط ۷ عضو از ۱۵ عضو «شورای جامعه» به اخراج شوروی رأی مثبت دادند که از اکثریت تصریح شده در میثاق کمتر است، و سه کشور از میان این کشورها روز پیش از رایگیری در شورا عضو شدهبودند. این اتفاق از آخرین اَعمال جامعهٔ ملل بود و با آغاز جنگ جهانی دوم فعالیتهای آن عملاً متوقف شد.
|
{
"answer_start": [
1127
],
"text": [
"حمله به فنلاند"
]
}
| 1.991942
|
471
|
گویش رایج مردم بروجرد چیست؟
|
بُروجـِرد مرکز شهرستان بروجرد، دومین شهر پرجمعیت استان لرستان و سی و نهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر در شمال دشت حاصلخیز سیلاخور قرار گرفته و قلههای مرتفع گرّین از مجموعه رشته کوههای زاگرس، شمال غربی تا جنوب شرقی آن را دربر گرفتهاند. سرابهای دائمی متعددی که از دامنه این کوهها جاری است، در اقتصاد منطقه و توسعه شهر بروجرد نقش داشتهاند. بروجرد از گذشتههای دور، دارای موقعیت ویژه ارتباطی بودهاست و امروزه نیز قرارگیری این شهر بر سر شاهراه تهران - جنوب یکی از عوامل رونق اقتصادی آن بهشمار میرود. بروجرد در اواخر دوره ساسانیان یکی از شهرهای ناحیه پهله از سرزمین ماد بود. حموله وزیر محلی آل ابی دلف از حکمرانان عباسی بین سالهای ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در عمران بروجرد کوشید و در آن منبری برپا کرد. حسامالسلطنه شاهزاده قاجار و حاکم ولایت بروجرد و مضافات، در سال ۱۲۴۲ ه.ق حکومت ولایت لرستان و ولایت خوزستان را نیز به دست آورد و بروجرد را حاکمنشین حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان کرد.جمعیت شهر بروجرد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی مرکز آمار ایران، ۲۳۴٬۹۹۷ نفر گزارش شدهاست. گویش رایج مردم این شهر، بروجردی است و شهرستان بروجرد، یکی از مراکز مهم گویشوران لری است. به دلیل فعالیت شرکتهای مختلف پویانمایی رایانهای در این شهر، بروجرد از سال ۱۳۸۹ به عنوان «پایتخت انیمیشن ایران» تحت نظارت انتخاب شدهاست. به دلیل وجود تعداد زیادی واحدهای تولیدی و صنعتی و عرضه محصولات آنها در بازار داخلی و خارجی، بروجرد قطب صنعتی استان لرستان محسوب میشود. صنایع دستی متنوعی در بروجرد تولید میشوند و در سال ۱۳۹۸ سازمان میراث فرهنگی این شهر را به عنوان شهر ملی ورشو به ثبت رساند.
|
{
"answer_start": [
1011
],
"text": [
"بروجردی"
]
}
| 1.991815
|
1423
|
کدام موجودات به عنوان پایینترین نوع جانوران در نظر گرفته میشوند؟
|
در طی سدههای میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی بهطور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آنها با جهان اسلام، که در آن دستنوشتههای یونانیان باستان نگهداری میشد و آنها را شرح و بسط میدادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقهبندی ارسطویی را با اندیشههای افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات میبایست در آفرینشی بینقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانهای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بیجان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد میبایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفتهاند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شدهاند، به همراه انسان در مرتبهای میانی، و کرمها به عنوان پایینترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بینقص متصور میشد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض میشد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمیشد. هیچ گونهای نمیتوانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحیشدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونههای نمیتوانستند هیچگاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت میماندند. برای انسانها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته میشد؛ چه همانند جانوران پایینتر از خود رفتار میکردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه میدادند.انتظار میرفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمیکند» natura non facit saltum بیان شدهاست. این ایده پایهای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدنهای غربی را برای سدهها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل میداد. به عنوان نوعی سامانه طبقهبندی، زنجیره عظیم هستی اساسیترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیستشناسی در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
|
{
"answer_start": [
970
],
"text": [
"کرمها"
]
}
| 1.991693
|
2331
|
فرمان 877 میلادی در زمان چه کسی اراضی و املاک را به صورت موروثی در اختیار نجبا و فرماندهان سپاه قرار داد؟
|
ظهور فئودالیسم در اروپا به دنبال تجزیهٔ امپراتوری شارلمانی (۸۱۱–۷۴۲م) صورت گرفت، که پس از تجزیه، قدرتهای محلی رونق یافتند. مردم شهرها و روستاها که خود را در خطر هجوم بیگانگان میدیدند چارهای جز توسل به زورمندان و فرمانروایان محلی نیافتند. بدین ترتیب ارباب محلی تنها پاسدار آنها شناخته میشد و این آغاز استمرار نظام فئودالی در اروپای غربی بود. در ظرف۳ قرن این نظام به صورت منظم تری درآمد. بسیاری از مورخان معتقدند که این نظام مخصوص همان دورهٔ خاص از تاریخ اروپاست و نباید آن را در جوامع دیگر جستجو کرد ولی برخی به خاطر پارهای از شباهتها؛ بهخصوص مسئلهٔ پراکندگی قدرت و به وجود آمدن اربابهای محلی، اصطلاح فئودالیسم را برای کشورها و محلهای دیگر نیز به کار بردهاند. بسیاری ریشهٔ واگذاری بنه فیس را به شارلمانی برمیگردانند که در زمان حملهٔ اعراب به اسپانیا که اروپا را تهدید مینمود برای جمعآوری سپاه و تأمین ساز و برگ و نیز تحریک و دادن انگیزه به جنگ مبادرت به ضبط قسمت زیادی از زمینهای کلیسایی برای واگذاری به نظامیان نمود. این واگذاری از همان ابتدا بنفیس نام گرفت. به هنگام ضعف حکومت مرکزی اشرافیت نظامی در صدد موروثی جلوه دادن بنفیسها مینمودند اما از نظر حقوقی رسمیت نداشت تا اینکه در دورههای بعدی واگذاری زمین به صورت فیف رسمیت یافت و دورهٔ فئودالیسم آغاز شد که در زمان شارل لوشو و بر طبق فرمان ۸۷۷ میلادی وی، اراضی و املاکی که بهطور موقت در اختیار نجبا و فرماندهان سپاه قرار گرفته بود تا از عواید آن بهرهمند شوند به صورت موروثی در اختیار آنان قرار گرفت.
|
{
"answer_start": [
1184
],
"text": [
"شارل لوشو"
]
}
| 1.991689
|
9234
|
کدام یک از همراهان محمدرضا پهلوی در سفر تحصیلی به سوئیس در تحصیل سختگیری میکرد؟
|
محمدرضا پهلوی در پانزدهم شهریور ۱۳۱۰ برای ادامه تحصیل به سوئیس اعزام شد. کشور سوئیس به دقت انتخاب شده بود. این کشور غربی و اروپایی، ولی در اروپای سیاستزده آن روزها، غیر سیاسی بود. خانوادهاش او را تا انزلی بدرقه کردند. کشتی بعد از دو روز به باکو رسید و در ادامه سفر، محمدرضا و همراهانش با قطار و از راه لهستان و آلمان به ژنو در سوئیس رفتند و برای مدت دو هفته در کنسولگری ایران در ژنو اقامت کردند. همراهان اصلی وی در این سفر علیرضا پهلوی، تیمورتاش و پسرش مهرپور تیمورتاش، علیاصغر نفیسی (پیشکار ولیعهد) و مستشارالملک (آموزگار زبان فارسی ولیعهد) بودند.با آن که قرار بود ولیعهد در شهر لوزان در دبیرستان لهروزه تحصیل کند، ولی به علت ناهماهنگی در ثبت نام، به مدت یک سال در یک مدرسه معمولی تحصیل نمود. در سال اول در منزل یک خانواده سوئیسی اقامت نمود. از سال بعد وی به دبیرستان لهروزه منتقل شد. او در آغاز نمیدانست چگونه باید با پسرانی که اهمیت نمیدادند او ولیعهد است، رفتار کند. در ایران او عادت داشت که رفتار متفاوتی با او بشود.دبیرستان لهروزه از گرانقیمتترین مدارس جهان است. دروس سخت و سنگین دبیرستان، آموزش اضافه زبان و ادبیات فارسی و سختگیری بیش از حد نفیسی باعث شده بود تا محمدرضا از شرایط موجود ناراضی باشد. او وظیفه داشت که هر هفته برای پدرش نامهای بنویسد و گزارشی از وضع خود و برادرش علیرضا را به پدرش ارائه کند. در تهران این نامهها با تشریفات خاصی به رضا شاه ارائه میشد.شاه خود در کتاب مأموریت برای وطنم ادعا نمودهاست که پیش از بازگشت به ایران در سال ۱۹۳۶ موفق به دریافت دیپلم از مدرسه لهروزه در سوئیس شدهاست، اما سوابق موجود در مدرسه نشان میدهد که محمدرضا پیش از دریافت دیپلم، به درخواست پدرش و به دلایل سیاسی به ایران بازگشتهاست و تحصیلاتش را در ایران ادامه دادهاست. سوابق مدرسه لهروزه، محمدرضا را دانشآموزی «بسیار خوب» توصیف میکنند.
|
{
"answer_start": [
1057
],
"text": [
"نفیسی"
]
}
| 1.991567
|
1529
|
تیمور پس از فرمانروایی مستقل در بلخ خود را چه خواند؟
|
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. بهویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که بهدقت به تحولات داخلی ایران مینگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و بهدقت برنامههایش را تنظیم میکرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح میکند و به خاک و خون میکشد.تیمور در خانوادهای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتنابناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول میرساندند. این بدان جهت بود که میخواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
|
{
"answer_start": [
1679
],
"text": [
"صاحبقران"
]
}
| 1.991481
|
9860
|
بر اساس دیدگاه آنارکو-سندیکالیسم، چه نهادی به عنوان نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر گرفته میشود؟
|
در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد.
|
{
"answer_start": [
1867
],
"text": [
"سندیکاهای کار"
]
}
| 1.99146
|
8247
|
طبق روایت لارنس لاکهارت، چه کسی با وارد کردن ضربه به نادرشاه باعث قطع دست او شد؟
|
در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورشهای مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند. به گفته لارنس لاکهارت مورخ انگلیسی ماجرا از این قرار بوده: نادر در ماههای پایانی عمر در اوج خشونت حکومت میکرد و به دلایلی چند به تمامی سردارانش سوءظن داشت. نادر شبی رئیس آنها را احضار کرد و چنین گفت: من از نگهبانان خود راضی نیستم و از وفا و دلیری شما آگاهم. حکم میکنم فردا صبح همه آنان را توقیف و زنجیر کنید و اگر کسی مقاومت کند ابقا نکنید. حیات من در خطر است و برای حفظ جان فقط به شما اعتماد دارم. نوکری گرجی این موضوع را به اطلاع سرداران نادر رساند و ایشان مصمم شدند تا دیر نشده، نادر را از میان بردارند. تا پاسی از شب رفت، مواضعین به خیمه چوکی، دختر محمدحسنخان قاجار، که نادر آن شب را در سراپرده او بود، رو آوردند. ترس به آنان چنان غلبه کرد که اکثرشان جرات ورود به خیمه را نکردند. فقط محمد خان قاجار، صالح خان و یک شخص متهور دیگر وارد شدند و چوکی تا متوجه آنها شد نادر را بیدار کرد. نادر خشمناک از جای برخاست و شمشیر کشید. پایش در ریسمان چادر گیر کرد و درافتاد. تا خواست برخیزد، صالح خان ضربتی وارد آورد و یک دست او را قطع کرد. سپس محمد خان قاجار سر نادر شاه را از تن جدا ساخت. (بامداد یکشنبه ۱۱ جمادیالثانی ۱۱۶۰ برابر با ۲۸ خرداد ۱۱۲۶ خورشیدی)
|
{
"answer_start": [
1080
],
"text": [
"صالح خان"
]
}
| 1.991208
|
8489
|
سید روحالله خمینی خواستار ملاقات سید علی خامنهای با چه کسی بود؟
|
در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۷ در پی اعتراض طلاب حوزه علمیه مشهد به تبعید سید علی خامنهای، مأموران انتظامی این حرکت را سرکوب کردند.به نظر ولایتی در دائرةالمعارف، فعالیتهای انقلابی و مردمی سید علی خامنهای سبب آن شده بود که محل تبعید وی به جیرفت نقل مکان پیدا کند. وی در ۲۲ مرداد به جیرفت تبعید شدهاست. وی در جیرفت نیز به فعالیت خود بر ضد رژیم ادامه داد و سخنرانیهایی در مسجد جامع ایراد کرد از جمله سخنرانی که در پانزدهم شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت. وی علاوه بر نوشتن نامه به سید علیمحمد دستغیب پیرامون حوادث کشور و مبارزه با رژیم پهلوی، راهکارهایی نیز ارائه میداد. وی در همین دوره برای فعالیت مبارزاتی علیه رژیم مخفیانه راهی کهنوج شد.در اول مهر ۱۳۵۷ از کهنوج راهی مشهد شد و روند ساماندهی امور انقلابی و مبارزه را ادامه داد. در هنگام اقامت سید روحالله خمینی در فرانسه، اقامت وی را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم در دل مردم دانست و در نهایت خواستار بازگشت سید روحالله خمینی از فرانسه بود.هنگام اقامت در مشهد فعالیت مبارزاتی وی شدت بیشتری به خود گرفت و سخنرانیهایی افشاگرانه را ایراد مینمود. سید روحالله خمینی نیز با وی در ارتباط بود و خواستار ملاقات با وی و صدوقی شده بود. سید علی خامنهای در سخنرانی که در ورزشگاه سعد آباد مشهد ایراد کرد خواستار بازگشت سید روحالله خمینی شد. به خاطر تشدید فعالیتهای سیاسی در مشهد، قوچان، شیروان و بجنورد بار دیگر مأموران امنیتی وی را دستگیر کردند. از وی در اسناد ساواک به عنوان یکی از پرچمداران برجسته انقلاب در خراسان نام برده شدهاست. در خطبه شب عاشورا در حرم علی ابن موسی الرضا، بر خلاف سنت قبلی که دعایی برای محمد رضا پهلوی خوانده میشد وی خطبه را به نام سید روحالله خمینی خواند و تظاهرات روز عاشورا در مشهد را نیز سامان دهی کرد. وی همچنین از جمله افراد معترض و متحصن به حمله مأموران رژیم وقت به بیمارستان شاهرضای مشهد یا امام رضای کنونی بود. وی همچنین در تظاهراتی که برای همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان در جلوی جمعیت حضور داشت و سعی کرد تا از کشتار مردم در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ جلوگیری به عمل آورد. در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ با فرمان سید روحالله خمینی به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی انتخاب شد لذا مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد. وی پس از استقرار در مدرسه رفاه در آغاز پیروزی انقلابی اسلامی ایران، مسئول کمیته تبلیغات برای استقبال از سید روحالله خمینی بود. وی همچنین در تحصنها و نشر اعلامیه و قطعنامههایی که علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار، صادر شده بود، نقشی بسیار پر رنگ داشت. محل این تحصنها عمدتاً دانشگاه تهران بود. وی پس از آن عمدتاً مسئول کمیته دفتر تبلیغات سید روحالله خمینی بود و انتشار نشریهای به نام امام را بر عهده گرفت و در آن نیز مقالاتی نگاشت.
|
{
"answer_start": [
1060
],
"text": [
"صدوقی"
]
}
| 1.990877
|
2264
|
فرمانده لشکرکشی دوم مغولان علیه خوارزمشاهیان که به دستور اوگتای قاآن انجام شد، چه کسی بود؟
|
چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواسته چنگیز خان بازکردن راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین بود. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود، ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجبات غضب خان مغول را فراهم کرد و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۵۹۸ خ. / ۶۱۶ ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای ایران مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، طوس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج به کلی ویران شد و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل نیز تحت هدف حمله قرار گرفتند.
|
{
"answer_start": [
960
],
"text": [
"جرماغون نویان"
]
}
| 1.99072
|
7883
|
کهنترین متن کشفشده به زبان انگلیسی چه نام دارد؟
|
ادبیات انگلیسی باستان یا ادبیات آنگلوساکسون شامل ادبیات مکتوب به زبان انگلیسی باستان در دورهای است که ساکسونها و دیگر قبایل ژرمن مثل جوتها و آنگلها پس از عقبنشینی رومیان در خاک انگلستان سکنی گزیدند. این ادبیات با ورود نورمنها در سال ۱۰۶۶ پایان یافت. این آثار شامل ژانرهایی همچون شعر حماسی، تذکرهٔ اولیاء و بزرگان، اوعاظ مذهبی، ترجمههای کتاب مقدس، آثار حقوقی، شرح وقایع، چیستان و دیگر آثار میشود. بهطور کلی در حدود ۴۰۰ نسخه خطی از این دوره باقیماندهاست.رویدادنامه آنگلوساکسون مجموعهای است از سالنگاشتهایی به زبان انگلیسی باستان در رابطه با تاریخ این قوم که در سدهٔ ۹ میلادی نوشته شدهاست. شعر نبرد مالدون نیز گونهای تاریخنگاری است. این اثر که تاریخ نگارش آن مشخص نیست یادبودی بر نبرد مالدون در ۹۹۱ میلادی است که در آن آنگلوساکسونها نتوانستند در مقابل هجوم وایکینگها مقاومت کنند.ادبیات شفاهی در فرهنگ انگلیسی ریشهای عمیق داشت و به همین جهت بیشتر آثار ادبی به منظور اجرا نوشته میشدند. نخستین آثار ادبی زبان انگلیسی به زبان انگلیسی باستان و در اوایل قرون وسطی نگاشته شدند؛ کهنترین متن کشفشده سرود کدمون (حدوداً بین ۶۸۰-۶۵۸ و تقریباً برابر با سالهای بین ۳۷ تا ۵۹ هجری شمسی) نام دارد. از این رو اشعار حماسی طرفداران زیادی داشتند و نمونههای زیادی از آنها از جمله بیوولف (که احتمالاً بین سده ۸ و ۱۱ میلادی سروده شده) تا به امروز هم با همان غنای ادبیات آنگلوساکسونی که قویاً یادآور زبانهای ایسلندی، نروژی، فریسی شمالی و گویشهای انگلیسی مدرن نظیر نورثامبریایی و اسکاتلندی هستند برای ما به جا ماندهاند. بسیاری از اشعار بهجا مانده در قالب کتابهای خطی به زبان انگلیسی باستان احتمالاً از اشعار جنگی ژرمنی اروپای قارهای اقتباس شدهاند. هنگامی که این گونه اشعار به انگلستان آورده میشدند به صورت شفاهی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافتند. استفادهٔ دائم از واجآرایی در این اشعار باعث میشد تا مردمان آنگلوساکسون آنها را به یاد بسپارند. این گونه قافیهها مختص زبانهای ژرمنی بوده و با زبانهای رومیتبار که غالباً از قوافی آوایی که تکیهٔ قافیه در آنها در هجای پایانی است متفاوت است. اما نخستین آثار ادبی مکتوب در نخستین صومعههای مسیحی که توسط آگوستین کانتربری و مریدانش در انگلستان ساخته شده بودند به رشتهٔ تحریر درآمدند. از این رو منطقی است که تصور کنیم این آثار به منظور فهم خوانندگان مسیحی سازگاری یافته بودند.
|
{
"answer_start": [
1009
],
"text": [
"سرود کدمون"
]
}
| 1.990673
|
4010
|
فاطمه زهرا در حضور چه گروهی گفته است که فدک هِبِۀ پیامبر است؟
|
پس از درگذشت پیامبر اسلام، کشمکشی بین ابوبکر، خلیفهٔ وقت، ازیکسو و فاطمه و عباس، عموی محمّد، ازسویدیگر بر سر اموال محمّد بهوجود آمد. بهگفتهٔ ولیری، این اختلاف بر سر اموالی مانند فدک و سهمی از خِیبَر بود. فاطمه و عباس ادعای تَمَلُّک و بهارثرسیدن این اموال را داشتند. اما ازسویدیگر ابوبکر از دادن این اموال به آنان سر باز زد، با این استدلال که پیامبر به او گفتهاست که اموال او به ارث نمیرسد و باید صرف صدقه شود. بررسی احادیث نشان میدهد که در طی دو مرحله، فاطمه در این مورد با ابوبکر به جدال پرداخت که در مرحلهٔ اول عباس نیز در این اختلاف حضور داشت. در برخی منابع اهل سنت مانند طبری به مصادرهٔ فدک، اعتراض فاطمه، پاسخ ابوبکر و خشم فاطمه نسبت به او اشاره شده یا برخی مانند بلاذری مفصّلتر موضوع را نقل کردهاند. اما بیشتر آنها از دید میراث به آن نگریستهاند و با گزارش گفتهٔ ابوبکر موضوع را ختم کردهاند و گاهی تا جایی پیش رفتهاند که گفتهاند فاطمه پس از شنیدن استدلال ابوبکر از اعتراض دست کشید. ازسویدیگر، پژوهشگران شیعه براساس منابع اهل سنت، گزارشهای احتجاجهای فاطمه زهرا را نقل کردهاند. آنان برپایهٔ همین منابع نشان دادهاند که پس از مصادرهٔ فدک بهدست ابوبکر، فاطمه زهرا بارها با او و در منظر عمومی احتجاج کردهاست. در یکی از این گزارشها که در حضور مُهاجِر و اَنصار انجام شده، فاطمه گفته که فدک هِبِهٔ پیامبر است و بر این گفتهٔ خویش، علی، حسن، حسین و اُمِّاَیْمَن را شاهد آورد؛ و پس از آن ادامه داده که حدیث مورد استناد ابوبکر را نهتنها کسی نشنیده، بلکه برخلاف نَصِّ صریح قرآن است. اما این استدلالها مورد اعتنا واقع نشد.ویلفرد مادلونگ میگوید ابوبکر بدینترتیب، نهتنها اموال خاندان محمّد را از اختیار آنها درآورد، بلکه اظهار کرد که اگر آنها نیاز مالی داشتهباشند صدقه بگیرند. این کار در مخالفت قطعی با سنّت محمّد بود که خاندانش را بهجهت موقعیت طَهارَت از پذیرش صدقه منع کردهبود. همچنین، بدینترتیب پرداخت سهم ویژهٔ (خُمس) آنها از غنائم و فَیْء هیچ توجیهی نداشت. علاوهبرآن، این حدیث که ابوبکر طرح کرد، به ابوبکر این اعتبار را میداد که محمّد به او دستورهای ویژهای برای خلافت پس از خود دادهاست. چنانکه عایشه میگوید، فاطمه پس از آن ابوبکر را ترک کرد و تا شش ماه بعد که از دنیا رفت با وی سخن نگفت. علی نیز، فاطمه را شبانه دفن کرد و به خلیفه اطلاع نداد. بهطور طبیعی موضع شیعیان بر این است که این اموال متعلق به فاطمهاست و آنها توسط ابوبکر غصب شدهاست. سید جعفر شهیدی، از افراد غیرشیعهای چون ابن ابِی الْحَدید و نَقیبِ بَصْری یاد میکند که به نقل رویداد خطبهٔ فَدَکیّه پرداختهاند. او با این استدلال که این افراد — اهل سنت مُعْتَزِلی — سودی از جعل این روایات نمیبردند، رویداد دعوای حقوقی فدک را صحیح میداند.افزونبر این احتجاجها، گزارشهای واگذاری مجدد فدک به فاطمه یا فرزندان او در کتابهای تاریخ و حدیث اهل سنّت و شیعه، دلیل روشنی بر حقانیّت دعوی فاطمه از سوی پژوهشگران شیعه دانسته شدهاست، مانند گزارش نوشتن سندِ مالکیّتِ فدک برای فاطمه از سوی ابوبکر، و پس از او، بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در دورههای گوناگون توسط عُمَر بن عبدُالعَزیز اُمَوی، سَفّاح عباسی، مَهدی عباسی و مَأمون عباسی. برخی از اهل سنّت، مصادرهٔ فدک را اجتهاد دانستهاند. اما شیعه با توجه به اینکه این مصادره، تنها مصادرهٔ ابوبکر بوده و ازسویدیگر بخششهای فراوانی از بیتالمال برای مستحکمکردن خلافت در منابع گزارش شده، با نکوهش این کار، رنجاندن فاطمه را — که با توجه به حدیث پیامبر، مساوی با رنجاندن خدا و پیامبر اوست — گناهی بزرگ از سوی ابوبکر دانستهاند.دنیس سوفی مینویسد احادیثی که بر دخیلبودن فاطمه در رویدادهای پس از درگذشت پیامبر دلالت دارند، باوجود جانبدارانهبودنشان حاوی مقداری حقیقت هستند. بهایندلیل که اهل سنّت نتوانستند بهطور کامل آنچه را که بهوضوح برای بازسازی تاریخشان زیانآور بود محو کنند: این مسئله که فاطمه با ابوبکر بر سر ضبط خلافت و املاک پیامبر دعوا داشتهاست، اینکه فاطمه هیچگاه او را بهخاطر کارهایش نبخشید، و اینکه درگذشت او برای مدتی — احتمالاً بهخواست خود فاطمه — مخفی نگاه داشتهشد تا مانع سرپرستی ابوبکر از مراسم کفن و دفن فاطمه شود. چیزی که در این مورد کنایهآمیز است، این است که این پنجرهٔ کوچک به شخصیت فاطمه توسط اهل سنّت نادیده گرفتهشده یا کوچک شمردهشده، ولی توسط شیعیان بزرگ شده و بیش از اندازه روی آن تأکید شدهاست.پس از حجةالوداع، محمّد به فاطمه گفت که وی اولین نفر از خانوادهاش است که پس از درگذشتش به وی ملحق خواهد شد. محمّد چند روز پس از آن درگذشت. فاطمه بسیار غمزده گشت و پس از مدتی درگذشت. بعضی منابع اولیه چنین مینماید که در پایان عمر، او با ابوبکر که تقاضای عیادت او را داشتهاست، آشتی میکند. اما اکثریت منابع چنین مینویسند که او تا پایان عمر، از ابوبکر عصبانی بود. رسول جعفریان بر این باور است که تردیدی در خشمگینبودن فاطمه زهرا نسبت به ابوبکر و عمر بهخاطر موضوع فدک و جانشینی پیامبر نیست؛ و فاطمه بیرضایت از آنان از دنیا رفت.
|
{
"answer_start": [
1166
],
"text": [
"مُهاجِر و اَنصار"
]
}
| 1.990173
|
4288
|
چه کسی پروژه گنو را از آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم رایانه امآیتی بنیان نهاد؟
|
رفتهرفته که صنعت رایانه پیشرفت کرد و سختافزارها بیشتر استاندارد شدند و همینطور کامپایلرها و مفسرها پیشرفت کردند، زمینه برای رشد نرمافزارهای انحصاری فراهم شد. با چنین پیشرفتهایی، برنامهها راحتتر از سختافزار یک شرکت به سختافزار شرکت رقیب پورت میشدند و راحت میشد یک نرمافزار را بر روی سختافزارهای مختلفی از شرکتهای مختلف اجرا کرد. بدین ترتیب یک نفر میتوانست نرمافزاری بنویسد که مستقل از سختافزار خاصی عمل کند و بر روی طیف وسیعی از آنها اجرا شود. علاوه بر آن، با استاندارد شدن سختافزارها، تفاوتهای ناچیزی که آنها در کارایی داشتند رفته رفته ناپدید شد. تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده بودند که باید به نرمافزار هم به چشم یک وسیله فروشی نگاه کنند. شرکتها شروع به فروش نرمافزارهای خود کردند و دست کاربران خود را برای تغییر در نرمافزارها و انتشار مجدد آنها بستند. به گونهای که در سال ۱۹۶۸ شرکتی به نام ایدیآر (به انگلیسی: ADR) اولین نرمافزار دارای مجوز را عرضه کرد. در سال ۱۹۶۹، شرکت آیبیام به خاطر اینکه به همراه سختافزارهای خود، نرمافزارهای آزاد ارائه میکرد، توسط وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا به از بین بردن کسب و کار و ایجاد یک شرایط ضدرقابتی برای دیگر متهم شد. آیبیام دیگر به همراه سختافزارهای خود نرمافزار ارائه نکرد و بدین ترتیب نرمافزارها و سختافزارها از یکدیگر جدا شدند و فاصله گرفتند.در سال ۱۹۸۳، ریچارد استالمن از آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم رایانه امآیتی، پروژه گنو را بنیان نهاد. او که از تغییر فرهنگ در صنعت رایانه و کاربرانش ناامید شده بود، قصد داشت سیستمعاملی به نام گنو را به صورت یک نرمافزار آزاد توسعه دهد. در ژانویه ۱۹۸۴ توسعه سیستمعامل گنو آغاز گشت و بنیاد نرمافزارهای آزاد در اکتبر ۱۹۸۵ بنیان نهاده شد. در سال ۱۹۸۹، اولین نسخه از اجازهنامه همگانی گنو منشتر شد. البته پروانه عمومی همگانی گنو اولین پروانه نرمافزار آزاد نبود و قبل از آن پروانههای نرمافزار آزاد دیگری مانند پروانه بیاسدی در سال ۱۹۸۸ عرضه شده بودند. تاکنون پروانههای نرمافزار آزاد زیادی توسط افراد و شرکتهای مختلف منتشر شدهاست که از این میان میتوان به پروانه امآیتی، پروانه آپاچی، پروانه آیاسسی، پروانه همگانی موزیلا و ... اشاره کرد.
|
{
"answer_start": [
1244
],
"text": [
"ریچارد استالمن"
]
}
| 1.990084
|
3902
|
چه کسی در سال ۱۷۱۹ میلادی باستانشناسی را به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای شناخت دوران پیش از تاریخ معرفی کرد؟
|
قدیمترین مدرک مبنی بر بهکارگیری آثار مادی برای بررسی گذشتههای دور به سده ۶ (پیش از میلاد) بازمیگردد. یعنی زمانی که فرمانروایی از بابل به حفاری در بناهای اداری دست زد تا به پیشینهٔ آنها پی ببرد. توسیدید، مورخ یونانی دورهٔ کلاسیک در سده ۵ (پیش از میلاد) با پژوهش باستانشناسی نشان داد که گورهای جزیرهٔ دلُوس از آنِ اهالی کاریه است و ایشان زمانی این جزیره را در اختیار خود داشتهاند. توسیدید تاریخنویس یونانی برای نخستین بار اعلام کرد که تاریخ بشر را نباید صرفاً بر پایه آثار مکتوب پیشین نوشت؛ و بناها و اشیای متعلق به دورانهای گذشته نیز دربردارنده اطلاعاتی هستند که بایستی مورد عنایت قرار گیرند.رومیان آثار باستانی را مرمت میکردند و به نمایش میگذاشتند و مردم با آگاهی از این که آثار مزبور یادمانهای گذشتهاست، به دیدن آنها میشتافتند. در سده ۴ (میلادی)، سنت هلنا در محلی که مسیح به صلیب کشیده شده بود را حفاری کرد تا آثار مربوط به این رویداد را بیابد. در صدر مسیحیت و در قلمرو امپراتوری بیزانس، مردم به یافتن بقایای مادی متعلق به مسیحیان و رومیان علاقهٔ فراوانی از خود نشان میدادند. در اواخر امپراتوری بیزانس قانونی به تصویب رسید که به مردم اجازه میداد که چنانچه یادمان تاریخی مهمی نظیر تندیسهای باستانی سراغ دارند که بنایی مزاحم، دورنمای آن را مخدوش کرده، بشخصه آستین بالا بزنند و آن بنا را تخریب کنند. در این دوره نظریات باستانشناسی به این محدود میشد که از بقایای مادی میتوان به اطلاعاتی دربارهٔ گذشته دست یافت.پس از عصر نوزایی، دوران باستاندوستی آغاز شد که زمانهٔ فرضیهپردازی پژوهشگران دربارهٔ آثار و بقایای مادی بود. اما در این دوره پیشرفت نظری اندکی در ارزیابی ارتباط بین آثار فرهنگی و تفاسیر از آنها رخ داد. از سده ۱۵ (میلادی) در ایتالیا و از سدهها ۱۶ و ۱۷ در کشورهای شمال غربی اروپا انجمنهای باستاندوستی برپا شد. اشتیاق اروپاییان باستاندوست به بررسی گذشتهها با سیاحت و استعمار دیگر کشور همراه بود. این امر چشمانداز تازهای را در برابر پژوهشگران اروپایی گشود و آنان را به مقایسهٔ بومیان سرزمینهایی چون آمریکا با مردم اروپا در دوران پیش از تاریخ یا اوایل دوران تاریخی برانگیخت.سده ۱۸ (میلادی) شاهد تحولات و رخدادهای دیگری بود. از جمله رُئد در سال ۱۷۱۹ (میلادی) به باستانشناسی به عنوان وسیلهای قابل اعتماد برای شناخت دوران پیش از تاریخ اشاره کرد. در سال ۱۷۳۴ دومونتفاسون دوران پیش از تاریخ را به دورههای کاربرد عصر سنگ، عصر برنز، و عصر آهن تقسیم کرد. علاوه بر این، جفرسون و رُئد به اهمیت لایههای خاک و عناصر باستانی چون گورها در گاهنگاری پی بردند. با این که این پژوهشگران و دیگرانی چون رابک در سده ۱۷ به بررسی لایههای باستانی پرداختند، تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) لایهنگاری جای خود را در بین پژوهشهای باستانشناختی باز نکرد.
|
{
"answer_start": [
1964
],
"text": [
"رُئد"
]
}
| 1.989851
|
4384
|
در جهانبینی فردگرایی چه کسی در مرکز جهان قرار دارد؟
|
فردگرایی یا فردباوری (به انگلیسی: Individualism) دیدگاه اخلاقی، فلسفه سیاسی، ایدئولوژی یا مرام اجتماعی است که بر ارزش اخلاقی فرد تأکید میکند. «فردیت» به یک تعبیر بدین معناست که هر آدمیزاد دارای خلوت و حریم خصوصیِ فیزیکی و روانی، و عقیده فردی و دیگر حقوق اساسی است که در هر شرایطی میبایست محترم شمرده شوند. فردگرایان اِعمال اهداف و خواستههای شخص را ترویج میکنند و بنابراین برای استقلال و اتکای به نفس ارزش قائل میشوند و از این دفاع میکنند که منافع فرد باید نسبت به حکومت یا یک گروه اجتماعی در اولویت باشد، و در عین حال با دخالت خارجی در امور شخصی توسط جامعه یا نهادهایی چون دولت مخالفت میکنند.فردگرایی فرد را در مرکز توجه خود مینهد و بدین ترتیب «با این بنیان اساسی شروع میکند که فردِ بشرْ در تقلای خود برای آزادی دارای اهمیت اساسی است.» لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و آنارشیسم مثالهایی از جنبشهایی هستند که فرد بشر را چون واحدی مرکزی برای تحلیل در نظر میگیرند. بنابراین فردگرایی «حق فرد برای آزادی و رسیدن به استعدادهای نفس خویش» است.این لفظ همچنین برای اشاره به «کیفیت فرد بودن؛ فردیت» مربوط به داشتن «مشخصه فردی؛ یک ویژهخو» مورد استفاده قرار گرفتهاست زین رو فردگرایی با منافع هنری و بوهمی و شیوههای زندگی که در آن گرایشی برای خویش آفرینی وجود دارد و همچنین با مواضع فلسفی و اخلاقیات اومانیستی. مرتبط است تا سنت یا دیدگاهها و رفتارهای تودهای مردمیفردگرایی را میتوان جهانبینیای تصور کرد که فرد در مرکز آن قرار دارد. اهدافِ فردی، ویژگیهای منحصربهفرد، فرمان راندن بر خویشتن، کنترلِ شخصی در عین احترام به فردیت دیگران و توجه به مسائلِ اجتماعی از خصوصیاتِ این نوع جهانبینی است. جمع گرایی را نیز میتوان وجودِ یک سری تعهدهای گروهی و متقابل میان اعضای گروه بدانیم که افراد موظف به اجرای آنها هستند.اغلب پنداشته میشود آنچه در یک فرهنگ صادق است برای تک تکِ افرادِ درون آن فرهنگ نیز درست میباشد. به عبارتِ دیگر افراد درونِ یک فرهنگِ فردگرا، همگی فردگرا بوده (فرد محوری) و آنهایی که در فرهنگِ جمعگرا زندگی میکنند همگی جمعگرا هستند (جمع محوری). باید گفت که این دیدگاه همیشه صحیح نیست. تریاندیس و همکارانش (۲۰۰۱) چندین فرهنگ را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که حدود % ۶۰ افرادی که در یک فرهنگِ فرد گرا زندگی میکنند فرد محور هستند. در فرهنگهای جمع گرا نیز حدود %۶۰ از افراد جمع محور بودند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بینِ خصوصیاتِ یک فرهنگ و افراد درون فرهنگِ مزبور رابطهٔ کاملاً مستقیم وجود ندارد.هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که آن را میتوان هویت شخصی یا خود نام نهاد. مجموعه این تصورات در یک کلیت کم وبیش منسجم وحدت مییابند و خودپنداشت فرد را میسازند. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان دربارهٔ ویژگیهای درونی و برونی خویش است. همانگونه که انسانْ واجدِ خودپنداشتِ فردی میشود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که در آن زیست میکند نیز میشود که میتوان آن را خودپنداشتِ جمعی نامید. خودپنداشت فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی یا ملی است.در جوامع سنتی تنها بدیلی که برای جمعگرایی شناخته و تصور میشود خودپرستی (egotism)، یا به زبان آشناتر «تکروی» است. تکروی البته مفهومی متفاوت از فردیت است؛ «فردیت» قبول این امر است که فرد دارایِ کرامت، حیطه شخصی و حقوق اساسی است. درحالی که «تکروی» به رسمیت شناختن این حقوق تنها برای خود (یا در نهایت نزدیکان خود) است و سلب آن از دیگرانی که معمولاً به چشم «رقیب» دیده میشوند.
|
{
"answer_start": [
1307
],
"text": [
"فرد"
]
}
| 1.989035
|
799
|
دریاچهای که ۱۳۰۰۰ سال پیش در شمال غربی مینهسوتا شکل گرفت چه نام دارد؟
|
برخی از پیرترین صخرههای کرۀ زمین، یعنی گنیسهای ۳/۶ میلیاردساله (۸۰ درصد عمر کرۀ زمین)، در مینهسوتا واقع شدهاند. در حدود ۲/۵ میلیون سال قبل گدازههای بازالتی از شکافهای کف اولین اقیانوس فوران کردند؛ باقیماندۀ این صخرۀ آتشفشانی سپر کانادا را در شمال مینهسوتا ایجاد کرد. ریشههای این کوههای آتشفشانی و فعالیت دریاهای پرکامبرین موجب پدید آمدن اِرون رنج در شمال مینهسوتا شد. از دوران آتشفشانخیزی، یعنی ۱/۱ میلیارد سال قبل، فعالیت زمینشناختی مینهسوتا ملایمتر شده است و خبری از آتشفشانخیزی و تشکیل کوه نیست، اما طغیان مکرر دریا ادامه داشته است که چینههای متعددی از سنگ رسوبی به جا گذاشته است.در دورههای اخیر صفحات یخی با ضخامت دستکم یک کیلومتر مناظر طبیعی مینهسوتا را خراب کرده و زمینش را شکل داده است. یخبندان مینهسوتا ۱۲۰۰۰ سال پیش از میان رفت. این یخچالهای طبیعی سرتاسر مینهسوتا را پوشانده بودند جز ناحیۀ جنوب شرقی که منطقهای است با تپههای شیبدار و مسیلهایی که در دل سنگهای بستر راه باز کردهاند. این منطقه به دلیل نداشتن یخرفت به منطقۀ بدون یخرفت معروف است. بخش اعظم ایالت دارای یخنهشته به طول ۱۵ متر یا بیشتر است که از عقبنشینی آخرین یخبندان حاصل شدهاند. دریاچۀ بزرگ آگاسیز ۱۳۰۰۰ سال پیش در شمال غربی پدید آمد. بستر آن درۀ حاصلخیز رود سرخ شمال را به وجود آورد و جریان خروجیاش، یعنی رودخانۀ یخی وارن، درۀ رود مینهسوتا و قسمت شمالی پایینرود میسیسیپی را از محل قلعۀ اسنلینگ شکل داده است. مینهسوتا امروزه به لحاظ زمینشناختی آرام است: خیلی زلزلهخیز نیست و اکثر زلزلههایش شدت کمی دارند.مرتفعترین نقطۀ این ایالت کوه عقاب با ۷۰۱ متر بلندی است که تنها ۲۱ کیلومتر از پستترین نقطۀ این ایالت واقع در ساحل دریاچۀ سوپریور به ارتفاع ۱۸۳ متر فاصله دارد. علیرغم وجود تفاوتهای شدید در میزان ارتفاع نقاط مختلف این ایالت، بخش اعظم آن دشتگون است.دو خطالرأس اصلی در شمال شرقی مینهسوتا در منطقۀ روستایی هیبینگ به هم میرسند و یک حوزۀ آبریز سهگانه تشکیل میدهند. بارشها میتوانند وارد میسیسیپی شده و به سمت جنوب به خلیج مکزیک سرازیر شوند، میتوانند به راه دریایی سنت لورن ریخته و به سمت شرق به سوی اقیانوس اطلس حرکت کنند یا میتوانند به حوزۀ آبریز خلیج هادسون وارد شده و به سمت اقیانوس منجمد شمالی جریان یابند.
|
{
"answer_start": [
1095
],
"text": [
"آگاسیز"
]
}
| 1.988789
|
9863
|
آنارشیسم جمعگرا دوشادوش کدام ایدئولوژی پدید آمد؟
|
در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد.
|
{
"answer_start": [
1095
],
"text": [
"مارکسیسم"
]
}
| 1.988414
|
8498
|
محل تحصنهای هوادران انقلاب اسلامی عمدتاً در کجا بود؟
|
در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۷ در پی اعتراض طلاب حوزه علمیه مشهد به تبعید سید علی خامنهای، مأموران انتظامی این حرکت را سرکوب کردند.به نظر ولایتی در دائرةالمعارف، فعالیتهای انقلابی و مردمی سید علی خامنهای سبب آن شده بود که محل تبعید وی به جیرفت نقل مکان پیدا کند. وی در ۲۲ مرداد به جیرفت تبعید شدهاست. وی در جیرفت نیز به فعالیت خود بر ضد رژیم ادامه داد و سخنرانیهایی در مسجد جامع ایراد کرد از جمله سخنرانی که در پانزدهم شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت. وی علاوه بر نوشتن نامه به سید علیمحمد دستغیب پیرامون حوادث کشور و مبارزه با رژیم پهلوی، راهکارهایی نیز ارائه میداد. وی در همین دوره برای فعالیت مبارزاتی علیه رژیم مخفیانه راهی کهنوج شد.در اول مهر ۱۳۵۷ از کهنوج راهی مشهد شد و روند ساماندهی امور انقلابی و مبارزه را ادامه داد. در هنگام اقامت سید روحالله خمینی در فرانسه، اقامت وی را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم در دل مردم دانست و در نهایت خواستار بازگشت سید روحالله خمینی از فرانسه بود.هنگام اقامت در مشهد فعالیت مبارزاتی وی شدت بیشتری به خود گرفت و سخنرانیهایی افشاگرانه را ایراد مینمود. سید روحالله خمینی نیز با وی در ارتباط بود و خواستار ملاقات با وی و صدوقی شده بود. سید علی خامنهای در سخنرانی که در ورزشگاه سعد آباد مشهد ایراد کرد خواستار بازگشت سید روحالله خمینی شد. به خاطر تشدید فعالیتهای سیاسی در مشهد، قوچان، شیروان و بجنورد بار دیگر مأموران امنیتی وی را دستگیر کردند. از وی در اسناد ساواک به عنوان یکی از پرچمداران برجسته انقلاب در خراسان نام برده شدهاست. در خطبه شب عاشورا در حرم علی ابن موسی الرضا، بر خلاف سنت قبلی که دعایی برای محمد رضا پهلوی خوانده میشد وی خطبه را به نام سید روحالله خمینی خواند و تظاهرات روز عاشورا در مشهد را نیز سامان دهی کرد. وی همچنین از جمله افراد معترض و متحصن به حمله مأموران رژیم وقت به بیمارستان شاهرضای مشهد یا امام رضای کنونی بود. وی همچنین در تظاهراتی که برای همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان در جلوی جمعیت حضور داشت و سعی کرد تا از کشتار مردم در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ جلوگیری به عمل آورد. در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ با فرمان سید روحالله خمینی به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی انتخاب شد لذا مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد. وی پس از استقرار در مدرسه رفاه در آغاز پیروزی انقلابی اسلامی ایران، مسئول کمیته تبلیغات برای استقبال از سید روحالله خمینی بود. وی همچنین در تحصنها و نشر اعلامیه و قطعنامههایی که علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار، صادر شده بود، نقشی بسیار پر رنگ داشت. محل این تحصنها عمدتاً دانشگاه تهران بود. وی پس از آن عمدتاً مسئول کمیته دفتر تبلیغات سید روحالله خمینی بود و انتشار نشریهای به نام امام را بر عهده گرفت و در آن نیز مقالاتی نگاشت.
|
{
"answer_start": [
2255
],
"text": [
"دانشگاه تهران"
]
}
| 1.988274
|
9976
|
بزرگترین و پایاترین دستاورد ناپلئون چه بود؟
|
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگهای ناپلئونی که نشانگر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظامهای پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمهها در این جنگها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیهها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محلههای یهودی نشین، فروپاشی دادگاههای تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاههای کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازهگیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایدههایی برابریخواهانه و آزادایطلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخنویسان اشاره میکنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوهای حکومت میکرد که یکی از تاریخنویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیدهاست، شیوهای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست میآورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایدهآلهای آزادانه که خود از آنها یاد میکرد و به آنها تأکید داشت، نبود. بزرگترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون مینامند. این قانون به عنوان نمونهای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال میکرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه میکرد.
|
{
"answer_start": [
1295
],
"text": [
"قانون مدنی"
]
}
| 1.98809
|
6331
|
شهرستان شاهرود در کدام استان قرار دارد؟
|
ایران با تولید سالانه ۳۳۰ تن و صادرات ۲۸۰ تن از این محصول بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده زعفران در دنیا است (آمار سال ۱۳۹۸). در این بین استانهای خراسان رضوی و جنوبی با سهمی ۸۵ درصدی بیشترین سهم در تولید زعفران ایران را دارند. کشت زعفران در برخی دیگر از استانهای کشور از جمله خراسان شمالی، یزد، گلستان، همدان، فارس و اصفهان نیز انجام میگیرد که سهم این استانها از تولید زعفران بهطور کلی کمتر از ۱۰ درصد است. از دیدگاه کمّی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی با سطح زیر کشتی بالغ بر ۷۵۰۰ هکتار زعفران در بین تمامی تولیدکنندگان این محصول، رتبه نخست تولید در کشور را دارد. زعفران شهرستان قائن یکی از با کیفیتترین زعفرانهای تولیدی کشور قلمداد میشود. همچنین زعفران گناباد به دلیل کاشت به روش سنتی و آبیاری با آب قنات به عنوان میراث جهانی کشاورزی در فائو ثبت شدهاست.کشت زعفران در ایران در شهر سلامی بهویژه در شهرستانهای تربت حیدریه، زاوه (روستای کاریزک ناگهانی)، قاینات (در روستاهای بیهود، فندخت، بهناباد، بیدخت، استند، آبیز، اسپاد، اردکول)، فردوس، بشرویه، سرایان و بیرجند در استان خراسان جنوبی و شهرستانهای تربت جام، تایباد، باخرز، گناباد، سبزوار، ششتمد، نیشابور و بجستان، کاشمر، خلیلآباد و کوهسرخ در استان خراسان رضوی، استان فارس (شهرستان استهبان)و به تازگی در استانهای اصفهان (نطنز)، کرمان، سمنان (شاهرود)، لرستان، قزوین، اردبیل و استان آذربایجان شرقی کشت میشود.پیازچه زعفران در مناطق سردسیر با بارندگی زیاد بسیار بهتر از مناطق گرمسیر عمل میآید و یکی از دلایل اصلی که باعث تمایز زعفران مرغوب از زعفران نامرغوب میشود، شرایطِ اقلیمی و آب و هوای آن منطقه است که هرچقدر منطقه سردسیرتر باشد، عملکرد و عیار زعفران بالاتر میرود.
|
{
"answer_start": [
1209
],
"text": [
"سمنان"
]
}
| 1.987999
|
8098
|
در نبرد سولفورینو چه کسی مجبور به پذیرش آتشبس شد؟
|
پادشاهی ساردنی با پرچم سه رنگ ایتالیا به کانون احساسات ملی و زمینهساز اتحاد ایتالیا تبدیل شد. شاه ساردنی، ویکتور امانوئل دوم به همراه وزیرش کامیلو دی کاوور وحدت ایتالیا را در برنامه خود قرار دادند. کاوور در ۱۸۵۷ با تأسیس جمعیت وحدت ملی میان طرفداران وحدت ایتالیا در تبعید و داخل ارتباط برقرار کرد و توانست سرنوشت ایتالیا را به سرنوشت اروپا گره بزند. از این تاریخ نهضت اتحاد ایتالیا که تا آن زمان تحت آرمانگرایی ماتزینی قرار داشت تحت هدایت واقعبینانه کاوور قرار گرفت. شرکت ساردنی در جنگ کریمه به همراه فرانسه و بریتانیا با آنکه برای ساردنی فایده عملی نداشت موجب شرکت این کشور در کنگره پاریس و قرارگرفتن در صف کشورهای لیبرال شد. کاوور برای عملی کردن وحدت ایتالیا به پشتیبانی بریتانیا و فرانسه امیدوار بود. با دانستن اینکه پشتیبانی بریتانیا از شکل سیاسی فراتر نخواهد رفت، کاوور به کمک نظامی فرانسه چشم دوخت و ناپلئون سوم را مناسبترین پشتیبان یافت. در ۱۸۵۸ در ملاقات کاوور با ناپلئون سوم قرار شد فرانسه لمباردی و جمهوری ونتو را از اتریش گرفته و در ازای آن ساوُی و نیس به فرانسه واگذار شوند. در نتیجه وقتی در ۱۸۵۹ اتریش به ساردنی اعلام جنگ داد ناپلئون طرف ساردنی را گرفت. نیروهای فرانسه و ساردنی در ۴ ژوئن ۱۸۵۹ در نبرد مگنتا پیروزی چشمگیری به دست آوردند و اتریش را مجبور به تخلیه لمباردی کردند؛ ولی در ۲۲ ژوئن ۱۸۵۹ در نبرد سولفورینو، پس از کشته شدن 40 هزار فرانسوی لوئی ناپلئون مجبور به پذیرش آتشبس شد. طبق معاهده نهایی بین ناپلئون سوم و امپراتور اتریش فرانتس جوزف در نوامبر ۱۸۵۹ در ویلافرانکا اتریش لمباردی را به ساردنی واگذار کرد. این نخستین گام در اتحاد ایتالیا بود. یکی از فرماندهان نظامی تاثیر گذار در پیروزیهای ساردنی، ژنرال جوزپه گاریبالدی بود. کاوور که از شدت علاقه لوئی ناپلئون به ساوُی و نیس اطلاع داشت پیشنهاد کرد که به جای جمهوری ونتو فرانسه شاهزاده نشینهای جنوبی را در ازای ساوی و نیس به ساردنی واگذار کند. در ژانویه ۱۸۶۰ شاهزادهنشینهای توسکانی، پارما، مودِنا، و رمانا و در پایان همین سال ناپل، مارش و امبری به ساردنی ملحق شدند. پادشاهی ایتالیا در ۱۷ مارس ۱۸۶۱ اعلام موجودیت کرد و ویکتور امانوئل دوم به عنوان شاه ایتالیا تاجگذاری کرد. جنگ اتریش و پروس در ۱۸۶۶ فرصت دیگری برای پادشاهی ایتالیا بود که علیه اتریش وارد جنگ شوند. اتریش در این جنگ شکست خود و از یک قدرت بزرگ به سطح یک قدرت متوسط سقوط کرد. اتریش از ناپلئون سوم تقاضای وساطت کرد تا از حمله بیشتر پروس در امان بماند. لوئی ناپلئون با این شرط که اتریش جمهوری ونتو را به ایتالیا واگذار کند وساطت را پذیرفت. به این ترتیب در ۱۸۶۶ جمهوری ونتو به مرکزیت ونیز با آرای عمومی مردم به پادشاهی ایتالیا ملحق شد. ناپلئون سوم که خود یکی از بانیان وحدت ایتالیا بود ازین پس به سدی در برابر وحدت کامل تبدیل شد. وی که از حمایت کاتولیکهای فرانسه برخوردار بود برای راضی کردن آنها از قدرت سیاسی پاپ حمایت میکرد و مانع پیروزی گاریبالدی در حمله ۱۸۶۷ به رم شد. تا اینکه در حمله پروس به فرانسه در ۱۸۷۰، ناپلئون مجبور شد نیروهایی که از ۱۸۴۹ در رم باقی مانده بود برای مقابله با پروس فراخواند. بلافاصله پس از شکست فرانسه در سدان و اسارت لوئی ناپلئون، ایتالیاییها به رم حمله کرده و این شهر را بدون مقاومت اشغال کردند. با تصویب الحاق سرزمینهای موسوم به سرزمینهای پاپی به ایتالیا از طریق مراجعه به آرای عمومی مردم این شهرها، رم در 1 اوت ۱۸۷۱ به عنوان پایتخت جدید ایتالیای متحد شناخته شد.
|
{
"answer_start": [
1270
],
"text": [
"ناپلئون"
]
}
| 1.987655
|
8722
|
کدام قبایل نوشیدن شیر مادیان را به عنوان رسمی برای ازدواج به کار میبردند؟
|
با مردان بورچو، اعضای قبیله بورجیگین که تموچین را رهبری بالقوه یافته و به او میپیوستند و نیز افرادی که دای سچن به صورت مخفیانه برای یاری او میفرستاد، تموچین در مسیر تبدیلشدن به یک جنگسالار قدم گذاشته بود. در این زمان، او با گروه کوچک خود به تاخت و تاز مشغول بود و دربارهٔ این دوره از زندگیاش قصههای افسانهای زیادی در تاریخ سری مغولان دیده میشود. احتمالاً در طول همین تاخت و تازها بود که هزینه لازم برای پرداخت به دای سچن و تکمیل ازدواج خود با بورته را جمعآوری کرد. به همین جهت در سال ۱۱۷۷ یا ۱۱۷۸ م به همراه بورچو به جنوبشرقی مغولستان سفر کرد تا بورته را به زنی بگیرد. دای سچن با آغوشی باز از تموچین استقبال کرد؛ چرا که او نمیتوانست بر عهدی قدیمی پای بگذارد و نیز بورته به ۱۶ سالگی رسیده بود که برای یک دوشیزه در مغولستان آن عصر سن زیادی محسوب میشد. مراسم معمول عروسی با نوشیدن کومیس — شیر مادیان که نوشیدن آن شیوهای رایج میان ترکان و مغولان برای رسمیکردن ازدواج بود — انجام شد و چوتان، مادر بورته، کتی از پوست سمور به هوئلون، مادر تموچین، هدیه کرد.بعد از گذشت ۲ سال، حدوداً در ۱۱۷۹ یا ۱۱۸۰ م، مرکیتها زمان مناسب برای انتقام خود را یافتند. آنها که هنوز ربودهشدن هوئلون توسط یسوکای بهادر را فراموش نکرده بودند، با دستهای ۳۰۰ نفری به اردوگاه تموچین شبیخون زدند. مقاومت مغولها به سادگی شکست و تموچین مجبور شد به همراه مادر و ۴ برادرش بگریزد، اما بورته را جا گذاشت. تاریخ سری مغولان در توجیه این عمل مدعی است که «هیچ اسبی برای بورته نمانده بود» اما دلیل محتملتر آن است که تموچین او را چون طعمهای رها کرد. به هر روی، مرکیتها بعد از به اسارتگرفتن بورته دیگر تموچین را تعقیب نکردند. تموچین، مانند مرکیتها، نمیتوانست این عمل را بیپاسخ بگذارد اما به متحدانی نیاز داشت؛ نتیجتاً، به طغرل، اندای پدرش و از خوانین کریت، رو کرد. طغرل، احتمالاً بیمناک از اتحاد در حال شکلگیری میان مرکیتها، نایمانها، تاتارها و دیگر قبایل، پذیرفت که به تموچین یاری رساند. آنها قبل از اینکه متحدان مرکیتها به یاریشان شتابند، در در ۱۱۸۰ و ۱۱۸۱ به قلمروی آنها تاخته و به سختی شکستشان دادند، به گونهای که آن قبیله تا مرز انحلال رفت. بورته را نیز یافتند اما مشخص شد که از برادر کوچکتر یِهه چیلدو (که یسوکای هوئلون را از او دزدید) حامله است. فرزند بورته در ۱۱۸۲ م متولد شد؛ نامش را جوجی گذاشتند و تموچین او را پسر خود دانست، اما تردیدها دربارهٔ پدر واقعی جوجی هرگز از بین نرفت. نیز در جریان همین لشکرکشی بود که تموچین با دوست کودکیاش جاموقا دوباره ملاقات کرد. او که رهبر قبیله جاداراد بود، تموچین و طغرل را در جنگ علیه مرکیتها همراهی کرد. بعد از پایان لشکرکشی، تموچین به اردوگاه جاموقا رفت و ۱۸ ماه آینده را با او سپری کرد. آن دو چنان صمیمی بودند که تاریخ سری مغولان مدعی است شبها زیر یک لحاف میخوابیدند. بعد از این مدت، روابطشان تیره و راهشان جدا شد، هر چند چرایی آن مشخص نیست.
|
{
"answer_start": [
840
],
"text": [
"ترکان و مغولان"
]
}
| 1.987361
|
3105
|
روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان چه روزی است؟
|
بریدن آلت تناسلی زنان (به انگلیسی: Female Genital Cutting) یا ختنه زنان (به عربی: ختان الإناث) یا ناقصسازی جنسی زنان یا مثله کردن جنسی زنان (به انگلیسی: Female Genital Mutilation) بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن آلت زنانگی از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و/یا غلفهاست (کلیتوریکتومی)، نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با/بدون بریدن لبهای بزرگ فرج، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک فرج و/یا لبهای بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره میباشد. سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن را مصداق بارز «شکنجه» میداند.این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه میکنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده میشود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست. سازمان ملل متحد برنامهای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کردهاست.گمان میرود که ظهور آداب مربوط به بریدن آلت تناسلی زنان برای اولین بار در مصر باستان در دره رود نیل اتفاق افتاده باشد، و از آنجا به نواحی اطراف مانند حوزه رود نیل، شمال شرقی و غرب آفریقا گسترش یافته باشد. یک نظریه میگوید: این رسم هدفش جلوگیری اختلالات جنسی نبودهاست، بلکه نوعی مناسک گذار به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای بدویان مصری و دیگر مردمان آفریقا یافت میشود. بریدن آلت تناسلی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام میشود که بیشتر آنها آفریقایی هستند. این عمل بر روی بسیاری از زنان مهاجر آفریقایتبار ساکن در اروپا و آمریکای شمالی، انجام شدهاست. در میان کشورهای فارسی زبان، در جنوب و غرب ایران این رسم وجود دارد. به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون بوده و هر ساله سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر هستند. در طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بودهاست. این عمل را به دلیل باورهای سنتی جنسی، اجتماعی، باورهای غیر علمی طبی و زیباییشناختی، و مذهبی انجام میدهند.در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، امکان دارد بهصورت خیلی پراکنده و غیرمنظم مرسوم باشد یا تقریباً توسط همه مردمان آن کشور انجام شود. رابطه مشخصی بین انجام این رسم و مذهب خاصی نیز وجود ندارد: به عنوان مثال در ناحیهای در جنوب نیجریه پنج گروه نژادی برش دستگاه تناسلی را انجام میدهند ولی یکی از آنها مسلمان است، دو تا از آنها عمدتاً مسیحی هستند، و دوتای دیگر مذهب سنتیشان را دارند. پیرامون موضعگیری اسلام در قبال ناقصسازی جنسی زنان سخن بسیار رفتهاست. قرآن در مورد ختنه زنان صحبتی نمیکند، اما احادیث متناقضی در رد و حرمت آن روایت شدهاست. در میان امامان اهل سنت احمد حنبل آن را مکرومه (عمل نجیب) میدانست؛ شافعیان ختنه زنان را در حد بریدن پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد واجب میدانند. در میان شیعیان بهجز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع ندارد. موضعگیری مراجع شیعه متفاوت است. عدهای آن را مستحب میدانند و برخی دیگر سنتی جاهلیاش میدانند که در صورت آسیبرسانی جسمی حرام است. ختنه زنان در میان یهودیان اتیوپی نیز دیده میشود هر چند که بین یهودیان در دوران باستان مرسوم نبوده و نامی از آن در عهد عتیق یا عهد جدید نیامدهاست.
|
{
"answer_start": [
1203
],
"text": [
"۶ فوریه"
]
}
| 1.987342
|
9494
|
والی ماننا توسط چه کسی اسیر شد؟
|
نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید.
|
{
"answer_start": [
1034
],
"text": [
"سارگون"
]
}
| 1.987284
|
7199
|
سرکردۀ محاصرهکنندگان خانه عثمان چه کسی بود؟
|
شورشیان خانهٔ عثمان را محاصره کردند، این گونه گذشت تا روز جمعه رسید، عثمان برای سخنرانی به بالای منبر رفت و در مورد شورشیان صحبت کرد؛ یکی از صحابه حرف وی را تأیید کرد و دیگر به حرفش اعتراض کرد که باعث نبرد در مسجد شد، عثمان در این بین زخمی شد و به خانهاش برده شد. عثمان چند روز در خانهاش محاصره بود و تعدادی از صحابه مشغول حفاظت از عثمان بوند مهمترین آنها حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، مروان بن حکم و سعید بن عاص بود انقلاب گران به خانهٔ او حمله کردند و در خانه را آتش زند یکی از آنها با غلاف شمشیر به سر عثمان ضربه زد، سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م) در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال میگذشت کشت.عثمان به دلیل اینکه نمیخواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواستهای مبنی بر کنارهگیری از خلافت مخالفت مینمود. مدت محاصره عثمان (در سال ۳۵ هجری/ژوئن ۶۵۶ میلادی) در منابع، زمانهای متعددی گزارش شده و تعدادی از محاصره کنندگان به سرکردگی محمد بن ابی بکر به خانهاش توانستند وارد شوند. البته دقیقاً معلوم نیست که وی به عثمان ضربت وارد کرده باشد یا نه و منابع افراد متعددی را به عنوان کشندگان عثمان نام میبرند. عثمان که در حال خواندن قرآن بود، مورد ضربت قرار گرفت و خونش بر صفحه قرآن ریخت. نائله بنت فرافصه از قبیله کلبیه که همسر عثمان بود نیز زخمی گردیده و خانه را نیز مورد غارت قرار دادند. جسد عثمان به صورت بسیار مخفیانه و شبانه با تشییع همسر و دوستان نزدیکش دفن گردید. همچنین برخی منابع حاکی از آن است که فرمان قتل عثمان را عایشه صادر نمود است. سپاه معاویه (پدربزرگ معاویه و عثمان برادر و پسران امیة بن عبدشمس بودند) که برای کمک به عثمان فرستاده بود، در نیمه راه خبر مرگ عثمان را شنیدند و سریعاً به شام بازگشتند. در منابع این عمل فرستادن سپاه از سوی معاویه، عملی ریاکارانه معرفی گردیدهاست. در منابع آمده که شورش گران مصر به سرکردگی ابن عدیس از سوی معاویه مورد تعقیب قرار گرفتند و زندانی شدند. اما ابن عدیس فرار کرد اما دوباره بازداشت شد و توسط لشکریان معاویه کشته شد.سرانجام، عثمان توسط شورشیانی که از کوفه، مصر و بصره به مدینه آمدند، کشته شد. کشته شدن او نقطه عطفی در تاریخ مسلمانان بود و یکپارچگی سیاسی و مذهبی مسلمانان به پایان رسید و انشقاقها و جنگهای داخلی بین آنان شروع شد. قتل عثمان منجر به طرح مسائل پیچیدهای شد از جمله اینکه آیا قتل عثمان عادلانه بود؟ آیا او از دستورهای اسلام منحرف شده بود؟ اگر چنین بود آیا شایسته قتل بود؟ پس از عثمان، علی به خلافت رسید که دوران خلافت او مصادف با جنگهای داخلی زیادی بین مسلمانان شد.از این زمان به بعد اتحاد سیاسی و مذهبی اسلام از بین رفت و جنگهای داخلی و تفرقه آغاز گردید. دوران خلافت عثمان و قتل وی نقطه عطفی در تاریخ اسلام شد و از این رو حائز اهمیت است که قتل وی به علت این بود که در شایستگی اش اختلاف ایجاد شده بود. دانشنامه اسلام بر این باور است که آنچه مخالفان عثمان به عنوان نالایق بودن وی مطرح میکنند، بیشتر شخصیت متوسط و معتدل اوست. این واقعه روایات زیادی از تاریخ و به خصوص ادبیات تاریخی را به خود اختصاص داد و این روایات این واقعه را در رده فتنه قرار میدهند.
|
{
"answer_start": [
897
],
"text": [
"محمد بن ابی بکر"
]
}
| 1.987277
|
2409
|
در اسفند 1357 چه کسی به عنوان مسوول روابط عمومی سپاه انتخاب شد؟
|
در نخستین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷، دولت موقت که به علت فروپاشی قوای انتظامی و نظامی فاقد ابزار لازم برای اعمال حاکمیت بر کشور بود، درصدد برآمد تا نیرویی مسلح بنام گارد ملی به وجود آورد. به همین منظور، حسن لاهوتی حکمی از سید روحالله خمینی برای تشکیل این نیرو دریافت کرد. با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد. در حکم خمینی تأکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد. هدف از تشکیل این نهاد نیز کنترل شهرها و روستاها، برای جلوگیری از تحریک ، جلوگیری از حمله به موسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانهها، جلوگیری از رسوخ مخالفان جمهوری اسلامی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاههای اسلامی، ذکر شده بود. دولت موقت ابراهیم یزدی را به عنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب، مأمور کرد که با حسن لاهوتی اشکوری برای تشکیل این نیرو همکاری کند. اساسنامه سپاه در اواخر بهمن ۱۳۵۷ در باغشاه و در حین جمعآوری سلاحهای پخش شده در روزهای انقلاب تکمیل شد. در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسهای در پادگان عباسآباد که با حضور ابوشریف، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، هاشم صباغیان، تهرانچی و علی دانش منفرد تشکیل میشود، علی دانشمنفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد. آنها با جلب همکاری عدهای از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا ساختمان ساواک در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) را مقر اصلی خود قرار دادند و در مراکزی چون هنگ نوجوانان (مکان مورد استفاده برای دانشگاه امام حسین و دافوس کنونی سپاه) و پادگان سعدآباد، با کمک عدهای از جمله برخی تکاوران تیپ نوهد، به جذب و آموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی داوطلبان پرداختند.
|
{
"answer_start": [
1249
],
"text": [
"مرتضی الویری"
]
}
| 1.987242
|
3760
|
محمدرضا پهلوی در سال 1338 برای دیدار رسمی با چه شخصی به فرانسه رفت؟
|
برای تأمین هزینهٔ تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مبلغ ۱۵۰ تومان هر ماه از سوی مادر و دایی او (محمدعلی قطبی) از راه وزارت خارجه به فرانک فرانسه تبدیل و برای او فرستاده میشد. این مبلغ برای تأمین هزینههای زندگی و تحصیل فرح در پاریس کافی نبود بهطوریکه فرح مجبور بود برای تأمین کسری بودجه و مخارج خود در خانهٔ فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند. فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. فرح در دوران دانشجویی از راه یکی از همکلاسیهایش به نام انوشیروان رئیس فیروز که از فعالان حزب تودهٔ ایران بود به سازمان دانشجویی حزب توده پیوست. حزب توده که دولت ایران از سال ۱۳۳۲ ه.ش غیرقانونی اعلام کرده بود، جذابترین تشکیلات سیاسی در میان جوانانی بود که کشش فراوان به عدالتخواهی و مساوات داشتند و از سیستم ارباب و رعیتی و دیگر مشکلات موجود در ایران ناراضی بودند. آنان جذب این حزب میشدند و فرح نیز از این قاعده مستثنی نبود. همچنین دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد شرکت میکرد.در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتوگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت.
|
{
"answer_start": [
1190
],
"text": [
"ژنرال دوگل"
]
}
| 1.987182
|
9240
|
عنوان مقاله توهینآمیزی که در هفتم ژانویه ۱۹۷۸ در روزنامه اطلاعات علیه خمینی منتشر شد، چه بود؟
|
سقوط قیمت نفت در میانه سال ۱۹۷۵ باعث سقوط اقتصادی، تورم فزاینده در سالهای ۱۹۷۵ تا ۷۷ شد و نارضایتی عمومی را باعث شد. فرار سرمایهها از ایران آغاز شد. همزمان، سه قشری مهمی که انقلاب مشروطه را باعث شدهبودند -روشنفکران، بازاریان و علما- بهطور فزایندهای با نظام بیگانه میشدند.زنجیرهای از اقدامات نسنجیده شاه از سال ۱۳۵۴ علیه علما باعث شد تا آنها، نیروهای انقلابی برای سرنگونی شاه را به حرکت در بیاورند. از جمله این اقدامات، موارد زیر را میتوان برشمرد: تخریب بازار قدیمی اطراف مشهد، اعلام تقویم شاهنشاهی به جای تقویم هجری، موافقت با طرحهای کاهش بودجه جمشید آموزگار برای لغو یارانه که نخستوزیر قبلی هویدا از سال ۱۹۶۵/ ۱۳۴۴ به روحانیان میپرداخت (یارانهای که بهخاطر جبران کاهش درآمدهای حاصل از وقف، حاصل از اجرای فاز دوم اصلاحات ارضی به روحانیون پرداخت میشد)، آخرین از این سری اقدامات، انتشار مقاله توهینآمیزی با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه نیمهرسمی اطلاعات به تاریخ هفت ژانویه ۱۹۷۸ (۱۷ دی ۱۳۵۶) علیه خمینی بود. مقالهای که گفته میشود توسط وزارت اطلاعات تهیه شدهبود. تظاهرات خشونتآمیز طلاب قم سرکوب شد و تلفات جانی به همراه داشت. از این زمان نهضت انقلابی-اسلامی خمینی آغاز شد و زنجیرهای از اعتراضات در دورههای چهل روزه (به تقلید از سنت عزاداری در شیعه) شکل گرفت. خمینی در یک مصاحبه در ۹ مه سال ۱۹۷۸ (۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۷) با روزنامه لوموند، سرنگونی و برچینی رژیم پهلوی و قانون اساسی ایران را خواستار شد. اکنون خمینی مطمئن از پیروزی، بهطور پیوسته عبارت «زمانی که ما به قدرت رسیدیم» را تکرار میکرد.
|
{
"answer_start": [
826
],
"text": [
"ایران و استعمار سرخ و سیاه"
]
}
| 1.987171
|
875
|
مأموریت خرید مخفیانه کشتی در زمان رضاشاه به چه فردی محول شد؟
|
در دوران قاجاریه تا زمان ناصرالدینشاه، توجهی به توسعه نیروی دریایی نشد. ناصرالدین شاه به منظور توسعه نیروی دریایی، موفق به خرید یک کشتی ۶۵۰ تنی مجهز به چهار اراده توپ کروپ، از آلمان گردید که نام آن را پرسپولیس گذارد. همچنین کشتی کوچک دیگری نیز به نام شوش برای تردد و حفظ امنیت کارون خریداری شد. در زمان مظفرالدینشاه نیز چند کشتی کوچک (ازجمله کشتی مظفری) به این ناوگان افزوده شد؛ ولی طی سالهای بعدی و به دلیل مشکلات داخلی ایران (مشروطیت و پس از آن کودتای سوم اسفند) همه این کشتیها با بیتوجهی مواجه و در نتیجه به تدریج در خور سلطانی، نزدیک بوشهر به آب فرورفته و غرق شدند.به دلیل افزایش منافع انگلستان در خلیج فارس و ایران، ایران سالها مورد تحریم غیر علنی کشورهای اروپایی در برابر فروش اسلحه و ازجمله کشتیهای جنگی قرار گرفت. در ۲۹ اسفند ۱۳۰۶، دولت لایحهای به مجلس شورای ملی داد تا دویست هزار تومان از درآمدهای سال ۱۳۰۷ را برای «خرید کشتى مسلح و تعمیر کشتىهاى موجوده» اختصاص دهد. همچنین با این لایحه، مجوز استخدام یک افسر و یک مهندس نیروی دریایی از ایتالیا به مدت سه سال با حقوق مجموعا ۱۵۰ هزار تومان کسب میشد.در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و مأموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. وی با زیرکی موفق گردید تا تعدادی ناو و کشتی و یدککش از ایتالیا خریداری نموده و مقدمات آموزش افسران ایرانی در ایتالیا را فراهم آورد. مرکز نیروی دریایی ایران خرمشهر بود و در همین محل بود که پادگان، فرماندهی، مخازن و اداره بندر قرار داشت. تعداد و محل مأموریت این شناورها به شرح زیر بود.
|
{
"answer_start": [
1118
],
"text": [
"پرنس ارفع"
]
}
| 1.986926
|
10444
|
مشخصه ساختاری یشتها در نقل روایتهای اساطیری و حماسی چیست؟
|
از نظر لغوی، یشت هم ریشه با کلمه یَسن است و معنی تحتاللفظی آن نیز پرستش و نیایش است. یشتها سرودههایی هستند که عموماً به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر اختصاص دارند. بیست و یک یشت در دست است. به نامهای: ۱-هُرمزد (=اورمَزد) یشت ۲- هفت تن (=امشاسپندان) یشت ۳ اردیبهشت یشت ۴-خرداد یشت ۵- اَردوی سُور (=آبان، ناهید) یشت ۶- خورشید یشت ۷- ماه یشت ۸-تیشتر (=تیر) یشت ۹- درواسپ (گوش) یشت ۱۰- مهر یشت ۱۱- سروش یشت ۱۲- رَشن یسشت ۱۳- فروردین یشت ۱۴- بهرام یشت ۱۵- وَیو (=رام) یشت ۱۶- دین (=چیستا) یشت ۱۷- اَشی (اَرد) یشت ۱۸- اَشتاد یشت ۱۹- خُره (=کیان، زامیاد) یشت ۲۰- هوم یشت ۲۱- وَنَند یشت.همه یشتها از نظر قدمت یکسان نیستند. از میان آنها یشتهای ۱ تا ۴ و ۱۲ و ۱۸ و ۲۰ و ۲۱ در زمان نسبتاً متاخرتری تألیف شدهاند، گرچه بعضی از آنها مطالب بسیار قدیمی تری را دربردارند. از میان یشتها، ناهید (یشت ۵) و زامیاد (یشت ۱۹) به حق یشتهای بزرگ نامیده شدهاند. از نظر سبک و مطالب، یسن ۹ (هوم) و یسن ۵۷ و یشت ۱۱ (سروش) مشخصات یشتهای بزرگ را دارند. هم چنین درواسپ (یشت ۹)، بهرام (یشت ۱۴)، وَیو (یشت ۱۵) و دین (یشت ۱۶) در مواردی مشخصات یشتهای بزرگ را دارا هستند، اما از نظر شکل ظاهری و گاهی مطالب، ناقص به نظر میرسند. احتمال دارد که این یشتها بازسازی شده قطعات یشتهای اصلی همراه با اضافاتی از متون دیگر باشند.نام بعضی از یشتها با مضمون آن مطابقت ندارد. مثلاً اَشتاد یشت دربارهٔ فره ایرانی (یا آریایی) و زامیاد یشت (مشتق از زَم: زمین) دربارهٔ فره کیانی است. همچنین رام یشت دربارهٔ ویو (ایزد هوا و فضا) است.تقسیمبندی هر یشت به بندها که در چاپهای کنونی اوستا معمول است و در نسخههای خطی دیده نمیشود، از ابداعات دانشمندان اوستاشناس عصر حاضر و به منظور سهولتِ استفاده ارجاع است. اما هر یک از یشتهای بزرگ در نسخههای خطی به بخشهایی تقسیم میگردد که اصطلاحاً «کرده» نامیده میشوند. کلماتی که هر بند کرده با آن شروع میشود و پایان مییابد و معمولاً از کرده دوم یا سوم آغاز میگردد، همه کَردههای یشت تا پایان ثابت میماند. تعداد بیتها در هر کرده ثابت نیست. بیت اول هر کرده با توصیف ایزد و عبارتی مشتمل بر پرستش او (معمولاً دربردارنده فعل «میپرستیم» یا «باشد که بپرستید») و بیت آخر آن با عبرت «به سبب شکوه و فره اش» آغاز میشود. عبارتی که در آغاز بیت اول هر کرده و عبارتی که در آغاز بیت آخر کرده میآید و ترجیع بندوار تکرار میشود دربردارنده درون مایه هر یشت است به گونهای که خصوصیتهای اصلی ایزد مورد پرستش در آن نمایان است و این یکی از خصوصیتهای ساختاری یشتها است. تکرار عین کلمهها یا تکرار یک عبارت واحد در آغاز و پایان بیتها به منظور اهمیت دادن به مطلب و جایگزین ساختن آن در ذهن شنوندهها از دیگر مشخصههای یشتها است.تکرار یک کلمه در حالتهای تصریفی گوناگون، به دنبال هم، در یک بند برای اهمیت دادن به مفهوم کلمه (مانند تکرار کلمه اَناهیته «پاک، بی عیب» در حالتهای گوناگون صرفی در بند ۸۸ یشت ۱۰) از همین گونه ابداعهای شاعرانه است.از دیگر مشخصههای ساختاری یشتها قرینهسازی در نقل روایتهای اساطیری و حماسی است. مثلاً جدال تیشتر با دیو اپوش در یشت ۸ یا ستیز آتش و اژی دهاک (=ضحاک) بر سر به دست آوردن فره در یشت ۱۹ به همین سبک به شعر درآمدهاست.یشتهای بزرگ از نظر محتوا دارای ساختمان خاص هستند: توصیف، مدح و ستایش به یاری خواندن ایزدی که یشت بدو اختصاص دارد، همراه با ذکر اسطورهها و حوادثی که آن ایزد در آنها نقشی داشتهاست. اسطورهها به صورت ضمنی و غالباً فشرده به منظور اهمیت و تأثیر ایزد مورد پرستش در حوادث ذکر میگردد. مثلاً زمانی یکی از شخصیتهای داستان ایزد معبود را با نثارِ قربانی به یاری خوانده و او به فریاد وی رسیدهاست. به عنوان نمونه، ترجمه قسمتی از آبان یشت را که در آن توصیف اَردوی سُور ناهید و آمدنِ او به یاری پااوروَه کشتیران ذکر شده، نقل میکنیم:
|
{
"answer_start": [
2680
],
"text": [
"قرینهسازی"
]
}
| 1.986926
|
9741
|
همسر اتوی دوم چه نام داشت؟
|
تلاش پادشاهان محلی برای مبارزه با مهاجمان منجر به ایجاد موجودیتهای سیاسی تازهای گردید. در انگلستان عهد آنگلوساکسونها، پادشاه آلفرد بزرگ (درقدرت ۸۷۱–۸۹۹) تفاهمنامهای را در اواخر سده نهم با مهاجمان وایکینگ برقرار نمود که نتیجه آن اسکان دانمارکیها در نورثامبریا، مرسیا و بخشهایی از انگلیای خاوری بود. در میانه سده دهم میلادی، جانشینان آلفرد توانستند نورثامبریا را تسخیر کنند و کنترل انگلیسیها در بر بیشتر بخشهای جنوبی بریتانیای کبیر بازیابی نمایند. در بریتانیای شمالی کنث مکآلپین (درگذشتهٔ ۸۶۰) توانست پیکتها و مردم اسکاتلندی را تحت عنوان پادشاهی آلبا متحد نماید. در ابتدای سده دهم دودمان اتونی توانست پادشاهی آلمان را بنیان نهند و سرگزم عقب راندن مجارها شوند. تلاشهای آنان در سال ۹۶۲ و تاجگذاری اتوی یکم (درقدرت ۹۳۶–۹۷۳) به عنوان امپراتور مقدس روم به اوج خود رسید. در ۹۷۲، او با به ازدواج درآوردن پسرش اتوی دوم (درقدرت ۹۶۷–۹۸۳) با تئوفانو (درگذشتهٔ ۹۹۱)، دختر امپراتور تازهٔ بیزانس، رومانوس دوم (درقدرت ۹۵۹–۹۶۳) توانست به عنوان خود مشروعیت بخشد و آن را استوارتر سازد. در اواخر سده دهم میلادی ایتالیا پس از پشت سر گذاشتن دورهای از بیثباتی به زیر نفوذ دودمان اتونی درآمد. اتوی سوم (درقدرت ۹۹۶–۱۰۰۲) بیشتر عمر کوتاه خود را به عنوان پادشاه گذراند. پادشاهی فرانک غربی بیشتر دچار فروپاشی گردیدهبود و گرچه پادشاه بهطور اسمی در جایگاهش قرار داشت اما بیشتر قدرت سیاسی در دست لُردهای محلی قرار گرفته بود.اعزام مبلغان مسیحی به اسکاندیناوی در طول سده نهم و دهم به نیرومند شدن رشد پادشاهیهایی همانند سوئد، دانمارک و نروژ کمک نمود و باعث قدرتمند شدن و به دست آوردن قلمروهای بیشتر برای آنان گردید. تا سال ۱۰۰۰ میلادی برخی از پادشاهان آن مناطق به مسیحیت گرویدند. همچنین اسکاندیناویاییها درون خاک اروپا نیز دست به گسترش و ایجاد مستعمرههایی برای خود نمودند. در کنار سکونت در ایرلند، انگلیس و نورماندی آنان در مناطقی که بعدها روسیه و ایسلند نام گرفت نیز ساکن گردی
|
{
"answer_start": [
842
],
"text": [
"تئوفانو"
]
}
| 1.986905
|
4220
|
مولوی در غرب به چه نامی شناخته میشود؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
793
],
"text": [
"رومی"
]
}
| 1.986899
|
7071
|
مدت زمان مربیگری کاپلو در رئال چقدر بود؟
|
رئالیها در اوایل دهه هشتاد، وضعیت چندان مناسبی نداشتند و نتوانستند لالیگا را فتح کنند تا اینکه گروهی از بازیکنان لیگ اسپانیا به تیم آمدند و با خود موفقیت را به همراه داشتند. یک روزنامهنگار اسپانیایی عنوان کرکسها را برای آن تیم انتخاب کرد که بهخاطر ۵ بازیکن فوقالعاده آن بود که شامل امیلیو بوتراگوئنو، مانوئل سانچز، مارتین وازکوز، میشل و میخل پاردخا میشد. کرکسها (که بعداً با رفتن پاردخا به رئال ساراگوسا، به گروهی ۴ نفره تبدیل شد)، در کنار بازیکنانی چون فرانسیسکو بویو که دروازهبان تیم بود یا مهاجم خود، هوگو سانچز، یکی از بهترین تیمهای نیمه دوم دهه ۸۰ در اسپانیا و اروپا بودند و موفق شدند ۲ جام یوفا، ۵ لیگ اسپانیا پیاپی، یک جام حذفی اسپانیا و ۳ سوپرجام فوتبال اسپانیا را کسب کنند. اما این تیم رؤیایی و گروه کرکسها، در اوایل دهه ۹۰ (میلادی) و با جدایی امیلی بوتراگونو، مارتین وازکوئز و میشل از تیم، از هم پاشید.در سال ۱۹۹۶، لورنسو سانز، مدیر باشگاه، تصمیم گرفت تا فابیو کاپلو را به عنوان مربی تیم انتخاب کند. گرچه دوران مربیگری کاپلو تنها یکسال طول کشید اما آنها توانستند عنوان قهرمانی را کسب کنند و بازیکنانی چون روبرتو کارلوس، پردراگ میاتوویچ، داور شوکر و کلارنس سیدورف برای تقویت تیمی که خود بازیکنانی چون رائول، فرناندو هیرو، ایوان زامورانو و فرناندو ردوندو را داشت، به تیم اضافه شدند تا اینکه تیم توانست با این بازیکنان به همراه فرناندو مورینتس که در سال ۱۹۹۷ به تیم آمد تحت هدایت یاپ هینکس پس از ۳۳ سال انتظار، هفتمین جام اروپایی خود را کسب کنند. آنها در فینال به لطف تک گل میاتوویچ موفق شدند یوونتوس را شکست دهند. دو سال بعد نیز رئالیها موفق شدند تا با درخشش رائول، هشتمین جام اروپایی خود را با شکست ۳–۰ والنسیا کسب کنند.
|
{
"answer_start": [
950
],
"text": [
"یکسال"
]
}
| 1.986829
|
2026
|
چه کسی در درگیری با رضاخان، صورت او را زخمی کرد؟
|
در سن ۱۴ سالگی توسط صمصام (از ابواب جمعی علیاصغرخان امینالسلطان صدراعظم)، یکی از بستگان خود وارد فوج سوادکوه و تابین (سرباز) شد. از خود وی نقل شدهاست که به هنگام ورود آن قدر خردسال بودهاست که دیگران وی را سوار اسب میکردهاند.سال ۱۲۷۵ خورشیدی پس از کشته شدن ناصرالدینشاه قاجار، فوج سوادکوه برای نگاهبانی از سفارتخانه و مراکز دولتی به تهران فراخوانده شد. وی در دوران خدمت در قزاقخانه مدتی نگهبان سفارت هلند در تهران بود. امضای تغییر شیفت روزانه وی هنوز در این محل نگهداری میشود.سپس به سرگروهبانی محافظین بانک استقراضی روسیه در مشهد و پس از چندی به وکیلباشی (گروهبان تا استوار) گروهان شصت تیر منصوب شد. در این دوره رضاخان به دلیل استفاده از یکی از معدود مسلسلهای ماکسیم آن زمان، به «رضا ماکسیم» معروف شد.در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، همراه با سواران بختیاری و ارامنه برای خواباندن شورشها و قیامهای محلی به زنجان و اردبیل اعزام شد و در جنگ با قوای ارشدالدوله از خود رشادت نشان داد. سپس با درجه یاوری (ستوانی) به فرماندهی دسته تیرانداز و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان منصوب شد.او در این سمت علیه فرمانده بریگاد یعنی سرهنگ کلرژه کودتایی را به فرماندهی استاروسلسکی، معاون وی با موفقیت اجرا نمود. اجرای این کودتا با هماهنگی احمدشاه توسط رضاخان به کودتای اول رضاخان نیز معروف است. در اثر این کودتا، کلرژه به روسیه بازگشت و استاروسلسکی فرمانده بریگاد قزاق در ایران شد.در میان قزاقها رضا فردی آزاداندیش ولی ناآرام و متمرد بود. او یک بار در زمان استاروسلسکی، پاگون یکی از افسران روسی ارشدش را کَند. او همچنین فرماندهی معنوی سایر افسران ایرانی را نیز به دست آورده بود؛ چراکه سایر افسران ایرانی نیز از او تبعیت میکردند و استاروسلسکی همواره مجبور بود او را راضی نگه دارد. او اهل تملق نبود و با زیر دستانش در بریگاد به نیکی رفتار میکرد و گاه به آنان از جیب خود انعام نیز میداد. گاهی نیز مانند سایر قزاقها دست به شمشیر و اسلحه میبرد؛ ولی کینه جو نبود و انتقام نمیگرفت. یکی از افسران هم ردهاش به نام علیشاه در درگیری ای صورت او را زخمیکرد. زمانی که رضا وزیر جنگ شد، افسر مزبور فرار کرد. به دستور رضا او را برگرداندند و با درجهای از او دلجویی کردند و او تا مقام سرتیپی نیز رسید.با اخراج افسران روس، بریگاد قزاق تحت نظر یک افسر نالایق ایرانی به نام سردار همایون، قرار گرفت و رضاخان عملاً فرمانده واقعی بریگاد (زیر نظر ژنرال آیرونساید) بود.در سال ۱۲۹۹ خورشیدی و چند ماه قبل از کودتا، رضاخان برای شرکت در سرکوب قیام میرزا کوچک خان جنگلی به گیلان فرستاده شد، که منجر به عقبنشینی قوای قزاق به فرماندهی استاروسلسکی تا حوالی قزوین گردید.
|
{
"answer_start": [
1813
],
"text": [
"علیشاه"
]
}
| 1.986677
|
4894
|
در سال ۱۹۱۲ اولین مرکز ساخت بمب هستهای آمریکا در کجا بود؟
|
سدههای طولانی، سرخپوستان ساکنان این منطقه را تشکیل میدادند. اسپانیاییها در سال ۱۵۴۰ این سرزمین را اکتشاف کرده و آن را به نام شهر مکزیک که مقر اصلیشان در اسپانیای نو (قلمرو اسپانیا در قاره آمریکا) بود «مکزیک نو» (نیومکزیکو) نامیدند. در آغاز، مبلغان مسیحی فرقه فرانسیسکن و سپس در سال ۱۵۹۸ مهاجران اسپانیایی بیشتری به این منطقه آمدند. سرخپوستان پوئبلو موفق شدند در سال ۱۶۸۰ اسپانیاییها را شکست داده و بیرون برانند، اما اسپانیاییها پس از مدت کمی دوباره بر منطقه چیره شدند.نیومکزیکو در سال ۱۸۲۱ جزئی از کشور تازه استقلالیافته مکزیک شد. بازرگانان انگلیسیتبار به مرور از مسیر سانتافه به این منطقه رسیدند و در پی جنگ مکزیک، این منطقه در سال ۱۸۴۸ ضمیمه ایالات متحده شد. سرکوب نظامی قبایل ناواهو و آپاچی و در همان حال، رسیدن خط آهن به نیومکزیکو باعث شد که دامداران و معدنکاران منطقه در دهه ۱۸۸۰ دوره رونق و رفاه را تجربه کنند.نیومکزیکو در سال ۱۹۱۲ رسماً تبدیل به ایالت شد و با استقرار مرکز ساخت اولین بمب هستهای در لسآلاموس طی جنگ جهانی دوم، اقتصاد نیومکزیکو رونق بسیاری یافت. استقرار آزمایشگاه هستهای لسآلاموس که امروزه نیز از کارفرمایان بزرگ این ایالت است، آغازی بود برای احداث شمار زیادی پژوهشگاه و آزمایشگاه مهم علمی در امتداد رود ریوگرانده که معروف به «راهگذر پژوهشی ریوگرانده» شدهاست.در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۰۹ میلادی، بیل ریچاردسون فرماندار ایالت نیومکزیکو، قانون لغو مجازات اعدام را در این ایالت امضا کرد. به این ترتیب از آغاز ماه ژوئیه ۲۰۰۹، در این ایالت تنها «حبس ابد بدون امکان عفو» به عنوان اشد مجازات اجرا میشود.
|
{
"answer_start": [
916
],
"text": [
"لسآلاموس"
]
}
| 1.986222
|
5983
|
یوونتوس در دهه شصت چند بار در جام حذفی ایتالیا قهرمان شد؟
|
با جدایی جیانی آنیلی، به مدت یک سال باشگاه تحت نظارت سه نفر هدایت شد و یک سال بعد در نوامبر ۱۹۵۶، اومبرتو آنیلی برادر جیانی آنیلی راهی باشگاه شد تا قدرت و نفوذ خانواده آنیلی همراه با قدرت باشگاه یوونتوس ادامه داشته باشد. اومبرتو تا سال ۱۹۶۲ سمت مدیریت یوونتوس را در اختیار داشت که در این سال به دلیل ادامه تحصیل و اخذ مدرک پروفسوری از سمت مدیریت یووه کنارهگیری کرد. این تیم در این سالها دو ستاره بزرگ حیات خود را به نامهای اومار سیووری و جان چارلز خریداری کرد و توانست اسکودتوی دهم را نیز فتح نماید. لیوبیسا بروشتش دهمین قهرمانی بانوی پیر را در فصل ۵۸–۵۷ به دست آورد تا با کسب این عنوان، اولین ستاره یووه نیز از راه برسد. با این قهرمانی بانوی پیر اجازه یافت اولین ستاره طلایی را بر روی پیراهن خود حک کند و به بالای آرم باشگاه نیز اضافه شود. یوونتوس توانست با هدایت مربیانی مانند رناتو چزارینی، کارلو پارولا، پائولو آمارال و هریبرتو هررا در دهه شصت سه عنوان قهرمانی را کسب کند. دهه ۶۰ با کسب سه قهرمانی در سری آ و سه قهرمانی در جام حذفی ایتالیا به نوعی تکرار درخشش دهه ۳۰ بود. طی این سالها ستارگانی برجسته همچون؛ جان هانسن، کارلو پارولا، کارل پرایست، بونیپرتی، جان چارلز و اومار سیووری با پیراهن سیاه و سفید یووه در میدانها فوتبال حاضر شدند و در دنیای فوتبال شهرتی کسب کردند. اومار سیووری با درخشش بینظیر و گلزنیهای ارزشمند خود تبدیل به مهرهای خوشنام در دنیای فوتبال شد و در سال ۱۹۶۱ توانست توپ طلای اروپا را از ان خود کند. با پایان فصل ۱۹۶۹ هریبرتو هررا نیمکت یوونتوس را ترک میکند و لوئیس کارنیگلیا جانشین وی در پست مربیگری یووه میشود. گفتنی است که طی سالهای ۱۹۶۲ الی ۱۹۷۱ مدیریت باشگاه به ویتوره کاتلا واگذار شده بود.
|
{
"answer_start": [
916
],
"text": [
"سه"
]
}
| 1.986046
|
64
|
پکن مانند کدام سرزمینها از گاهوارههای تمدن بهشمار میرود؟
|
در دوران حکومت هارشا تأثیر هند بر آسیای جنوب شرقی نیز گسترده شد و موجب توسعهٔ درام در آن نقاط گردید. هندیان به واقع نگاری و ضبط تاریخ توجه چندانی نشان نمیدادند، از این رو محققان جدید تاریخهای بسیار متفاوتی را برای درامهای موجود سانسکریت در نظر گرفتهاند. اما آنچه پیش از همه مورد توافق است قدیمیترین قطعاتی است که به حدود ۱۰۰۰ سال پیش تعلق دارند. حدود ۲۵ نمایشنامهٔ سانسکریت به دست ما رسیدهاست که تاریخ بعضی از آنها حوالی سدهٔ نهم میلادی و در این میان بهترین آنها را به سدهٔ چهارم و پنجم میلادی نسبت میدهند. از میان درام نویسان سانسکریت میتوان این نویسندگان را نام برد: شاه هارشا با نمایشنامههای سینه ریو مروارید، شاهزاده خانم گمشده و ناگاندا؛ بهاوا بوتی با نمایشنامههای داستان قهرمان بزرگ، آخرین قصهٔ راما و ازدواج دزدیده شده؛ ویشا کاداتا با نمایشنامهٔ انگشتری خاتم راکشاسا. در سالهایی که درام هند در حال شکوفایی بود، تئاتر چین تازه داشت شکل میگرفت، به ویژه در نواحی پکن که همچون مصر و خاورمیانه از گاهوارههای تمدن بهشمار میرود. مدارک ما دربارهٔ سالهای پیش از ۱۵۰۰ پیش از میلاد، یعنی زمان به قدرت رسیدن سلسلهٔ شانگ اندک است. در زندگی چینیان از همان آغاز، رقص، موسیقی و آئینهای مختلف نقش مهمی داشتهاست و برخی از فرمانروایان چینی اینگونه فعالیتها را برای هماهنگکردن کشور خود لازم میشمردند و در سدهٔ هشتم پیش از میلاد معابدی وجود داشت که اجرا کنندگانی بدین منظور در اختیار داشتند. مورخان سعی کردهاند بین آئینهای چینی و همسرایان دیتیرامب در یونان شباهتهایی بیابند. اولین دورهٔ درخشان هنر و ادبیات چینی، با حکومت سلسلهٔ هان آغاز میشود. مجموعه سرگرمیهای این دوره را «صد نمایش» مینامیدند.
|
{
"answer_start": [
893
],
"text": [
"مصر و خاورمیانه"
]
}
| 1.986017
|
3757
|
پادشاه وقت ایران در سال ۱۳۳۸ که برای دیدار رسمی به فرانسه رفته بود، چه کسی بود؟
|
برای تأمین هزینهٔ تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مبلغ ۱۵۰ تومان هر ماه از سوی مادر و دایی او (محمدعلی قطبی) از راه وزارت خارجه به فرانک فرانسه تبدیل و برای او فرستاده میشد. این مبلغ برای تأمین هزینههای زندگی و تحصیل فرح در پاریس کافی نبود بهطوریکه فرح مجبور بود برای تأمین کسری بودجه و مخارج خود در خانهٔ فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند. فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. فرح در دوران دانشجویی از راه یکی از همکلاسیهایش به نام انوشیروان رئیس فیروز که از فعالان حزب تودهٔ ایران بود به سازمان دانشجویی حزب توده پیوست. حزب توده که دولت ایران از سال ۱۳۳۲ ه.ش غیرقانونی اعلام کرده بود، جذابترین تشکیلات سیاسی در میان جوانانی بود که کشش فراوان به عدالتخواهی و مساوات داشتند و از سیستم ارباب و رعیتی و دیگر مشکلات موجود در ایران ناراضی بودند. آنان جذب این حزب میشدند و فرح نیز از این قاعده مستثنی نبود. همچنین دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد شرکت میکرد.در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتوگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت.
|
{
"answer_start": [
1144
],
"text": [
"محمدرضا پهلوی"
]
}
| 1.985564
|
4230
|
کدام کتاب مولانا یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
1023
],
"text": [
"مثنوی معنوی"
]
}
| 1.985548
|
323
|
ابوالحسن خان اعتصام الملک نایب سفیر ایران در چه شهرهایی بود؟
|
پرویز ناتل خانلری (زادهٔ ۲۹ اسفند ۱۲۹۲ در تهران) در یک خانواده مازندرانی که در عصر قاجار شغل دیوانی داشتند، زاده شد. نام خانوادگی خانلری برگرفته از لقب جدش خانلر خان، نویسنده سفرنامه میرزاخانلرخان است. جدّ او، میرزا احمد مازندرانی، ابتدا عنوان خانلرخان و بعد لقب اعتصامالملک گرفت. میرزا خانلرخان اعتصامالملک تا پایان عمر، مشاغلی در وزارت امور خارجه داشت و مدیر کلّ وزارت خارجه بود. خانلری نام ناتل (شهری قدیمی در مازندران) را به پیشنهاد نیما یوشیج که پسرخاله مادرش بود، به نام خانوادگی خود افزود و باآنکه خود همیشه آن را به کار میبرد، در شناسنامهٔ او نبود و نام مستعارش «پژوهنده» بود. پدرش ابوالحسن خان اعتصام الملک (۱۲۸۸–۱۳۴۹) اهل بابُل، تحصیلکردهٔ رشتهٔ حقوق و کارمند وزارت عدلیه و امور خارجه بود و به زبان روسی تسلط و با انگلیسی و فرانسه آشنایی داشت و به ماموریتهای خارج از کشور فرستاده شد و نایب سفیر ایران در تفلیس و سن پترزبورگ بود. او تعلیم و تربیت پسرش پرویز را شخصاً به عهده داشت و دلیل برانگیختگی علاقه پرویز به ادبیات پدرش بود. خانوادهٔ پدری خیلی زودتر از شهرستان نور، روستای «ناتل» از توابع شهرستان نور کنونی کوچ کرده بودند.پرویز ناتل خانلری تحصیلات ابتدائی را در مدرسهٔ سنلوئی، مدرسهٔ آمریکائی تهران و مدرسهٔ ثروت تهران گذراند. درسهای دورهٔ اوّل دبیرستان را بهطور متفرّقه امتحان داد، و هنگام ورود به دارالفنون برای دورهٔ دوم متوسّطه، به تشویق بدیعالزمان فروزانفر، که آن زمان معلّم دارالفنون بود، رشتهٔ ادبی را انتخاب کرد.
|
{
"answer_start": [
819
],
"text": [
"تفلیس و سن پترزبورگ"
]
}
| 1.985386
|
3758
|
کدام یک از دوستان فرح دیبا تمایلات کمونیستی داشت؟
|
برای تأمین هزینهٔ تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مبلغ ۱۵۰ تومان هر ماه از سوی مادر و دایی او (محمدعلی قطبی) از راه وزارت خارجه به فرانک فرانسه تبدیل و برای او فرستاده میشد. این مبلغ برای تأمین هزینههای زندگی و تحصیل فرح در پاریس کافی نبود بهطوریکه فرح مجبور بود برای تأمین کسری بودجه و مخارج خود در خانهٔ فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند. فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. فرح در دوران دانشجویی از راه یکی از همکلاسیهایش به نام انوشیروان رئیس فیروز که از فعالان حزب تودهٔ ایران بود به سازمان دانشجویی حزب توده پیوست. حزب توده که دولت ایران از سال ۱۳۳۲ ه.ش غیرقانونی اعلام کرده بود، جذابترین تشکیلات سیاسی در میان جوانانی بود که کشش فراوان به عدالتخواهی و مساوات داشتند و از سیستم ارباب و رعیتی و دیگر مشکلات موجود در ایران ناراضی بودند. آنان جذب این حزب میشدند و فرح نیز از این قاعده مستثنی نبود. همچنین دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد شرکت میکرد.در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتوگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت.
|
{
"answer_start": [
914
],
"text": [
"لیلی امیرارجمند"
]
}
| 1.984848
|
4499
|
باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ چه کسی مشاهده شد؟
|
در دوران رکود علم و پزشکی در دنیای غرب در قرون وسطی، مسلمانان و ایرانیان شروع به ترجمه آثار پزشکی یونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربی کردند. از طرفی با بهرهگیری از میراث علمی پزشکی ایرانیان در جندی شاپور پزشکی در دنیای اسلام شکوفا شد. ابن سینا از مشاهیر برجسته پزشکی در این دوران بود که توسط برخی منابع در کنار بقراط به عنوان پدر علم پزشکی شناخته میشود. او کتاب قانون در پزشکی را نگاشت که از مشهورترین کتابهای تاریخ پزشکی محسوب میشود از سایر مشاهیر میتوان از زهراوی، ابن زهر، ابن نفیس، و ابن رشد نام برد.محمد زکریای رازی یکی از اولین دانشمندانی بود که نظریه یونانی اخلاط چهارگانه را مورد تردید قرار داد، بهطوریکه در الحاوی که بزرگترین دائرةالمعارف طبی اسلامی خوانده میشود هیچ نامی از اخلاط و طبایع و مزاجها نبردهاست. با این وجود تا مدتها این نظریه در پزشکی غربی قرون وسطی و پزشکی اسلامی مؤثر باقی ماند. بیمارستانها در دنیای اسلام که از بیمارستان جندی شاپور ایران الگو گرفته بودند، از اولین نمونههای بیمارستانهای عمومی در جهان بودند.در اواخر قرون وسطی پزشکی دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واسالیوس یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت. باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ آنتونی وان لوونهوک در ۱۶۷۳ مشاهده شد. مایکل سروانتس بهطور مستقل از ابن نفیس جریان خون ریوی را دوباره کشف کرد ولی این کشف منتشر نشد. بعدها این کشف توسط رنالدوس کولومبوس و آندره سزالپینو توصیف شد. بر مبنای کارهای کولومبوس بعدها ویلیام هاروی پزشک انگلیسی دستگاه گردش خون را توصیف کرد.
|
{
"answer_start": [
1128
],
"text": [
"آنتونی وان لوونهوک"
]
}
| 1.984493
|
7206
|
در شاهنامه نام این زبان چه نامی نوشته شده است؟
|
بنابر نظر المقدسی و المسعودی، پارسی دری یک نوع از پارسی است. المقدسی نیز ایران را به هشت بخش تقسیم کردهاست و آذربایجان را از اقالیم ایران (عجم) میشمرد و در رابطه با این ناحیه مینویسد: «زبان این اقالیم هشتگانهٔ ایرانی (عجمی) جز اینکه برخی از آنها دری و بعضی لهجات پیچیده و همهٔ آنها پارسی خوانده میشوند».ابو الحسن مسعودی در التنبیه و الاشراف مینویسد: «پارسیان قومی بودند که قلمروشان دیار جبال بود از ماهات و غیره و آذربایجان تا مجاور ارمنیه و اران و بیلقان تا دربند که باب و ابواب است و ری و طبرستان و مسقط و شابران و گرگان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر ولایتهای خراسان و سیستان و کرمان و پارس و اهواز با دیگر سرزمین عجمان که در وقت حاضر به این ولایتها پیوستهاست، همهٔ این ولایتها یک مملکت بود، پادشاهاش یکی بود و زباناش یکی بود، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند، زیرا وقتی حروفی که زبان را بدان مینویسند یکی باشد، زبان یکی است وگر چه در چیزهای دیگر تفاوت داشته باشد، چون پهلوی و دری و آذری و دیگر زبانهای پارسی.».در شاهنامه، نام این زبان «پارسی دری» نوشته شدهاست (و خوانش «پارسی» و «دری» اشتباه است). (این بخش مربوط به اشعار رودکی و ترجمهٔ کلیله و دمنه است که به یک زبان انجام شدهاست. هر چند آن بیت را میتوان تأکید بیشتر دانست زیرا بنابر اسناد فوق، دری یک نوع از پارسی هست که از پارسی میانه در خراسان تحول یافت)سنایی:
|
{
"answer_start": [
965
],
"text": [
"«پارسی دری»"
]
}
| 1.984292
|
4229
|
در کدام کشور ترجمه سرودههای مولوی به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر شناخته میشود؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
863
],
"text": [
"ایالات متحده آمریکا"
]
}
| 1.984205
|
1880
|
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن چه کسی دوران هرج و مرج به پایان رسید؟
|
ملاصدرا در روز نهم جمادیالاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی)، در شیراز و در محله قوام زاده شد و نام او را محمد نامیدند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس - محمد میرزا که بعدها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود - و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود. به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری میپرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین میرفت.ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانه ملااحمد در محله قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه تهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشینهای جنوب خلیج فارس کوچاند.پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس یکم دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانوادهاش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجرههای بازرگانی پدرش پرداخت.
|
{
"answer_start": [
1123
],
"text": [
"شاه عباس یکم"
]
}
| 1.983796
|
7004
|
شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در 13 سالگی به همراه پدرش از کدام شهر به قزوین کوچ کرد؟
|
در مورد گرایش ایرانیان به تشیع نظرهای گوناگونی ابراز شدهاست. برخی معتقدند در زمان تشکیل حکومت صفویه ایران در شمار کشورهای سنی مذهب قرار داشت که با قدرت گرفتن دولت صفوی و به تصمیم شاه اسماعیل، مذهب رسمی کشور از تسنن به تشیع تغییر یافت. از نظر این گروه، از آنجا که دولت صفوی در رقابت شدید با دولت عثمانی بود، شاهان شیعه صفوی به ویژه مؤسس آن شاه اسماعیل، در تغییر مذهب ایران سعی وافر به خرج دادند تا ایرانیان را از فرمانپذیری پادشاه عثمانی (که خود را خلیفه رسولالله میدانست) خارج کنند وگرنه استقرار دولت مستقل ایرانی ناممکن مینمود. چنین شد که شاه اسماعیل صفوی با بهره جستن از ارتش خود و ورود فاتحانه به تبریز این شهر سنینشین را پایتخت دولت تازه تأسیس خود قرار داد و در سال ۱۵۰۱میلادی (۹۰۷ هجری) تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کرد. شاه اسماعیل افزون بر ارتش خود، از روحانیان و مبلغان شیعه کمال استفاده را برد تا مذهب شیعه را در سرتاسر قلمرو خود بگستراند. روحانیان شیعه در دربار شاهان صفوی از ارج و منزلت بالایی برخوردار بودند. این شد که شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به قزوین کوچ کرد. پدرش هنگامی که او ۱۷ سال بیش نداشت از سوی شاه طهماسب به شیخالاسلامی قزوین و خودش در ۴۳ سالگی به شیخالاسلامی اصفهان منصوب شد. بدین ترتیب ریشه ارتباط تنگاتنگ شیعیان ایران و لبنان به قرن ۱۶ میلادی بازمیگردد.معروف است که شاهان صفوی در کنار ارتش مجهز خود همواره شیخالاسلامها (لقب مبلغان شیعه) را همراه میبردند. برخی تاریخ نویسان سنی این روش را با طعن و کنایه تبشیر شیعی (به مثابه گروههای تبشیری مسیحی) نام نهادهاند.
|
{
"answer_start": [
1007
],
"text": [
"بعلبک"
]
}
| 1.983767
|
9604
|
هاشمی رفسنجانی در چه سالی ازدواج کرد؟
|
اکبر هاشمی رفسنجانی در سوم شهریور ۱۳۱۳ (برابر با ۲۴ اوت ۱۹۳۴) در روستای بهرمان شهرستان رفسنجان و در خانوادهای نسبتاً ثروتمند به دنیا آمد. او یکی از ۸ فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماهبیبی صفریان بود. پدرش با اندکی تحصیلات حوزوی از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. در ۵ سالگی تحصیل را از مکتبخانهای در نوق آغاز نمود. در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. استادان وی در حوزه علمیه قم سید حسین طباطبایی بروجردی، روحالله خمینی، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، شهابالدین نجفی مرعشی، محمدحسین طباطبائی صالحی نجف آبادی و حسینعلی منتظری بودهاند. در آنجا تحت اثر تعلیمات روحالله خمینی به سیاست روی آورد و به مخالفت با حکومت محمدرضا شاه پهلوی و انقلاب سفید او پرداخت. با تبعید روحالله خمینی، نقش هاشمی در مبارزه با شاه و نمایندگی خمینی در داخل کشور پررنگتر شد. با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا ۲۰ ایالت از ایالات متحده در غرب نمود. در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است ازدواج نمود. ثمره این ازدواج ۵ فرزند به ترتیب به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است. دو دختر او با دو پسر حسن لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان او در زندان، (که یکی پزشک و دیگری دندانپزشک است) ازدواج کردند. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی شد. فاطمه هاشمی از ابتدای تأسیس بنیاد امور بیماریهای خاص ریاست آن را برعهده دارد و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بودهاست و سپس معاون عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی گردید. مهدی هاشمی نیز مسئولیتهایی مانند ریاست سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشتهاست.
|
{
"answer_start": [
951
],
"text": [
"۱۳۳۷"
]
}
| 1.983263
|
1648
|
کاشف آلومینیوم چه کسی است؟
|
تاریخچه آلومینیوم در ارتباط با میزان مصرف آلوم شکل گرفتهاست. اولین مطلب نوشته شدهٔ راجع به آلوم توسط مورخ یونانی هرودوت، به قرن پنجم قبل از میلاد بازمیگردد. مشخص شدهاست که گذشتگان از آلوم به عنوان یک تثبیتکننده رنگ و دفاع از شهر استفاده میکردند. پس از جنگهای صلیبی، آلوم، به عنوان یک مادهٔ ضروری در صنعت نساجی اروپا، موضوع تجارت بینالمللی بود؛ که آن را تا اواسط قرن بیستم از غرب دریای مدیترانه وارد اروپا میکردند.ماهیت آلوم ناشناخته باقی ماند تا اینکه در حدود سال ۱۵۳۰ میلادی، پاراسلسوس پزشک سوئیسی پیشنهاد کرد که آلوم نمکی از خاک آلوم است. در سال ۱۵۹۵ میلادی، شیمیدان آلمانی آندریاس لیباویوس این فرضیه را به صورت تجربی تأیید کرد؛ در سال ۱۷۲۲ میلادی، فردریش هافمن، شیمیدان آلمانی، اعتقاد خود را مبنی بر اینکه پایه آلوم یک خاک مجزا است، اعلام کرد. در سال ۱۷۵۴ میلادی، آندریاس سیگیزموند مارگراف، شیمیدان آلمانی، آلومینا را با جوشاندن خاک رس در اسید سولفوریک و سپس افزودن پتاسیم به آن، ترکیب کرد.تلاشها برای تولید فلز آلومینیوم به تاریخ ۱۷۶۰ میلادی برمیگردد. با این حال اولین تلاش موفق در سال ۱۸۲۴ میلادی توسط فیزیکدان و شیمیدان دانمارکی هانس کریستین اورستد به انجام رسید. او آلومینیم کلرید بی آب را با آمالگام پتاسیم واکنش داد، که محصول این واکنش کلوخی از فلز مشابه قلع بود. او نتایج خود را ارائه داد و نمونه ای از این فلز جدید را در سال ۱۸۲۵ میلادی به نمایش گذاشت. در سال ۱۸۲۷ میلادی، فردریش وولر، شیمیدان آلمانی، آزمایشهای اورستد را تکرار کرد اما هیچگونه آلومینیومی را شناسایی نکرد. (دلیل این ناسازگاری در سال ۱۹۲۱ میلادی کشف شد) او آزمایش مشابهی را در سال ۱۸۲۷ میلادی با مخلوط کردن کلرید آلومینیوم بدون آب با پتاسیم انجام داد و یک پودر آلومینیوم تولید کرد. در سال ۱۸۴۵ میلادی او قادر به تولید قطعات کوچکی از فلز بود و برخی از خواص فیزیکی این فلز را شرح داد. سالها پس از آن، وهلر به عنوان کاشف آلومینیوم شناخته شد. با استفاده از روش وهلر نمیتوان مقدار زیادی از آلومینیوم تولید کرد و فلز آلومینیوم نادر بود؛ بهطوری که هزینه آن بیش از طلا بود.شیمیدان فرانسوی هنری اتین سنت-کلیر دویل یک روش صنعتی برای تولید آلومینیوم در سال ۱۸۵۴ میلادی در فرهنگستان علوم فرانسه ارائه کرد. تری کلرید آلومینیوم را میتوان با سدیم کاهش داد، که فرایندی راحتتر و ارزانتر از پتاسیم بود، که وهلر از آن استفاده کرده بود. در سال ۱۸۵۶ میلادی، دویل همراه با همکارانش اولین تولید صنعتی آلومینیوم را تأسیس کرد. از سال ۱۸۵۵ میلادی تا ۱۸۵۹ میلادی، قیمت آلومینیوم به ترتیب از ۵۰۰ دلار تا ۴۰ دلار به ازای هر کیلوگرم کاهش یافت. حتی پس از آن، آلومینیوم تولیدی هنوز خلوص زیادی نداشت و آلومینیوم تولید شده از نظر خواص از نمونه ای به نمونه دیگر متفاوت بود.
|
{
"answer_start": [
1687
],
"text": [
"وهلر"
]
}
| 1.982913
|
4005
|
به گفتۀ چه کسی فاطمه زهرا تا هنگام مرگ با ابوبکر سخن نگفت؟
|
پس از درگذشت پیامبر اسلام، کشمکشی بین ابوبکر، خلیفهٔ وقت، ازیکسو و فاطمه و عباس، عموی محمّد، ازسویدیگر بر سر اموال محمّد بهوجود آمد. بهگفتهٔ ولیری، این اختلاف بر سر اموالی مانند فدک و سهمی از خِیبَر بود. فاطمه و عباس ادعای تَمَلُّک و بهارثرسیدن این اموال را داشتند. اما ازسویدیگر ابوبکر از دادن این اموال به آنان سر باز زد، با این استدلال که پیامبر به او گفتهاست که اموال او به ارث نمیرسد و باید صرف صدقه شود. بررسی احادیث نشان میدهد که در طی دو مرحله، فاطمه در این مورد با ابوبکر به جدال پرداخت که در مرحلهٔ اول عباس نیز در این اختلاف حضور داشت. در برخی منابع اهل سنت مانند طبری به مصادرهٔ فدک، اعتراض فاطمه، پاسخ ابوبکر و خشم فاطمه نسبت به او اشاره شده یا برخی مانند بلاذری مفصّلتر موضوع را نقل کردهاند. اما بیشتر آنها از دید میراث به آن نگریستهاند و با گزارش گفتهٔ ابوبکر موضوع را ختم کردهاند و گاهی تا جایی پیش رفتهاند که گفتهاند فاطمه پس از شنیدن استدلال ابوبکر از اعتراض دست کشید. ازسویدیگر، پژوهشگران شیعه براساس منابع اهل سنت، گزارشهای احتجاجهای فاطمه زهرا را نقل کردهاند. آنان برپایهٔ همین منابع نشان دادهاند که پس از مصادرهٔ فدک بهدست ابوبکر، فاطمه زهرا بارها با او و در منظر عمومی احتجاج کردهاست. در یکی از این گزارشها که در حضور مُهاجِر و اَنصار انجام شده، فاطمه گفته که فدک هِبِهٔ پیامبر است و بر این گفتهٔ خویش، علی، حسن، حسین و اُمِّاَیْمَن را شاهد آورد؛ و پس از آن ادامه داده که حدیث مورد استناد ابوبکر را نهتنها کسی نشنیده، بلکه برخلاف نَصِّ صریح قرآن است. اما این استدلالها مورد اعتنا واقع نشد.ویلفرد مادلونگ میگوید ابوبکر بدینترتیب، نهتنها اموال خاندان محمّد را از اختیار آنها درآورد، بلکه اظهار کرد که اگر آنها نیاز مالی داشتهباشند صدقه بگیرند. این کار در مخالفت قطعی با سنّت محمّد بود که خاندانش را بهجهت موقعیت طَهارَت از پذیرش صدقه منع کردهبود. همچنین، بدینترتیب پرداخت سهم ویژهٔ (خُمس) آنها از غنائم و فَیْء هیچ توجیهی نداشت. علاوهبرآن، این حدیث که ابوبکر طرح کرد، به ابوبکر این اعتبار را میداد که محمّد به او دستورهای ویژهای برای خلافت پس از خود دادهاست. چنانکه عایشه میگوید، فاطمه پس از آن ابوبکر را ترک کرد و تا شش ماه بعد که از دنیا رفت با وی سخن نگفت. علی نیز، فاطمه را شبانه دفن کرد و به خلیفه اطلاع نداد. بهطور طبیعی موضع شیعیان بر این است که این اموال متعلق به فاطمهاست و آنها توسط ابوبکر غصب شدهاست. سید جعفر شهیدی، از افراد غیرشیعهای چون ابن ابِی الْحَدید و نَقیبِ بَصْری یاد میکند که به نقل رویداد خطبهٔ فَدَکیّه پرداختهاند. او با این استدلال که این افراد — اهل سنت مُعْتَزِلی — سودی از جعل این روایات نمیبردند، رویداد دعوای حقوقی فدک را صحیح میداند.افزونبر این احتجاجها، گزارشهای واگذاری مجدد فدک به فاطمه یا فرزندان او در کتابهای تاریخ و حدیث اهل سنّت و شیعه، دلیل روشنی بر حقانیّت دعوی فاطمه از سوی پژوهشگران شیعه دانسته شدهاست، مانند گزارش نوشتن سندِ مالکیّتِ فدک برای فاطمه از سوی ابوبکر، و پس از او، بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در دورههای گوناگون توسط عُمَر بن عبدُالعَزیز اُمَوی، سَفّاح عباسی، مَهدی عباسی و مَأمون عباسی. برخی از اهل سنّت، مصادرهٔ فدک را اجتهاد دانستهاند. اما شیعه با توجه به اینکه این مصادره، تنها مصادرهٔ ابوبکر بوده و ازسویدیگر بخششهای فراوانی از بیتالمال برای مستحکمکردن خلافت در منابع گزارش شده، با نکوهش این کار، رنجاندن فاطمه را — که با توجه به حدیث پیامبر، مساوی با رنجاندن خدا و پیامبر اوست — گناهی بزرگ از سوی ابوبکر دانستهاند.دنیس سوفی مینویسد احادیثی که بر دخیلبودن فاطمه در رویدادهای پس از درگذشت پیامبر دلالت دارند، باوجود جانبدارانهبودنشان حاوی مقداری حقیقت هستند. بهایندلیل که اهل سنّت نتوانستند بهطور کامل آنچه را که بهوضوح برای بازسازی تاریخشان زیانآور بود محو کنند: این مسئله که فاطمه با ابوبکر بر سر ضبط خلافت و املاک پیامبر دعوا داشتهاست، اینکه فاطمه هیچگاه او را بهخاطر کارهایش نبخشید، و اینکه درگذشت او برای مدتی — احتمالاً بهخواست خود فاطمه — مخفی نگاه داشتهشد تا مانع سرپرستی ابوبکر از مراسم کفن و دفن فاطمه شود. چیزی که در این مورد کنایهآمیز است، این است که این پنجرهٔ کوچک به شخصیت فاطمه توسط اهل سنّت نادیده گرفتهشده یا کوچک شمردهشده، ولی توسط شیعیان بزرگ شده و بیش از اندازه روی آن تأکید شدهاست.پس از حجةالوداع، محمّد به فاطمه گفت که وی اولین نفر از خانوادهاش است که پس از درگذشتش به وی ملحق خواهد شد. محمّد چند روز پس از آن درگذشت. فاطمه بسیار غمزده گشت و پس از مدتی درگذشت. بعضی منابع اولیه چنین مینماید که در پایان عمر، او با ابوبکر که تقاضای عیادت او را داشتهاست، آشتی میکند. اما اکثریت منابع چنین مینویسند که او تا پایان عمر، از ابوبکر عصبانی بود. رسول جعفریان بر این باور است که تردیدی در خشمگینبودن فاطمه زهرا نسبت به ابوبکر و عمر بهخاطر موضوع فدک و جانشینی پیامبر نیست؛ و فاطمه بیرضایت از آنان از دنیا رفت.
|
{
"answer_start": [
1931
],
"text": [
"عایشه"
]
}
| 1.982857
|
2411
|
در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسهای در پادگان عباسآباد چه کسی به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد؟
|
در نخستین روزهای پس از انقلاب بهمن ۵۷، دولت موقت که به علت فروپاشی قوای انتظامی و نظامی فاقد ابزار لازم برای اعمال حاکمیت بر کشور بود، درصدد برآمد تا نیرویی مسلح بنام گارد ملی به وجود آورد. به همین منظور، حسن لاهوتی حکمی از سید روحالله خمینی برای تشکیل این نیرو دریافت کرد. با پیشنهاد محمد توسلی نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آن برگزیده شد. در حکم خمینی تأکید شده بود که سپاه پاسداران زیر نظر دولت موقت فعالیت خواهد کرد. هدف از تشکیل این نهاد نیز کنترل شهرها و روستاها، برای جلوگیری از تحریک ، جلوگیری از حمله به موسسات دولتی و ملی و مراکز عمومی و سفارتخانهها، جلوگیری از رسوخ مخالفان جمهوری اسلامی در داخل صفوف مردم، اجرای دستور دولت موقت و اجرای احکام دادگاههای اسلامی، ذکر شده بود. دولت موقت ابراهیم یزدی را به عنوان معاون نخستوزیر در امور انقلاب، مأمور کرد که با حسن لاهوتی اشکوری برای تشکیل این نیرو همکاری کند. اساسنامه سپاه در اواخر بهمن ۱۳۵۷ در باغشاه و در حین جمعآوری سلاحهای پخش شده در روزهای انقلاب تکمیل شد. در ۹ اسفند ۱۳۵۷ در جلسهای در پادگان عباسآباد که با حضور ابوشریف، محسن رفیقدوست، مرتضی الویری، علی محمد بشارتی، محمد غرضی، حسن جعفری، علی فرزین، ضرابی، هاشم صباغیان، تهرانچی و علی دانش منفرد تشکیل میشود، علی دانشمنفرد به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انتخاب شد. محسن رفیقدوست مسوول تدارکات، بشارتی مسوول اطلاعات و مرتضی الویری مسوول روابط عمومی سپاه شد. آنها با جلب همکاری عدهای از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا و کانادا ساختمان ساواک در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) را مقر اصلی خود قرار دادند و در مراکزی چون هنگ نوجوانان (مکان مورد استفاده برای دانشگاه امام حسین و دافوس کنونی سپاه) و پادگان سعدآباد، با کمک عدهای از جمله برخی تکاوران تیپ نوهد، به جذب و آموزش سیاسی، عقیدتی و نظامی داوطلبان پرداختند.
|
{
"answer_start": [
1140
],
"text": [
"علی دانشمنفرد"
]
}
| 1.982576
|
10884
|
نام کتابی که کوراکس سیراکوزی در سال ۴۶۶ پیش از میلاد نوشت چیست؟
|
تا پیش از سدهٔ پنجم پیش از میلاد، از نظر تاریخنگاری و ثبت وقایع، یونانیان فقط اشعار حماسی و سرودهای اساطیری را میشناختند و با نگارش وقایع و رویدادها، سالنامهٔ حوادث و جدول وقایع آشنا نبودند و اساساً در این دوره یونانیان خط نداشتند. ظاهراً، نخستین فردی که به بررسی انتقادی تاریخ یونان پرداخت و سعی کرد تاریخ را از اسطوره جدا کند، هکاته بود. وی، در کتابی تحت عنوان شجرهنامهها، سرگذشت خدایان و قهرمانان یونان را به ترتیب تاریخ توضیح دادهاست. هرچند او در این اثر نسل خود را بعد از ۱۶ نسل به یک موجود خداگونه میرساند، اما سعی داشته روایتی واقعبینانه از اساطیر ارائه دهد.در سدهٔ پنجم پیش از میلاد، در دورهای که به عصر طلایی یونان مشهور است، شعر و درام به اوج کمال خود رسیده بود و نثر نیز رواج تمام داشت، سخنرانی، که بر اثر دموکراسی و نظام قضایی رونق یافته بود، یکی از مهمترین عناصر فرهنگ یونان شد و با شور و شوق تمام مورد توجه قرار گرفت. یونانیها احتمالاً تفاوت بین تاریخ و شعر حماسی را دریافته بودند و برای تاریخ دو مشخصه قائل بودند: تاریخ به نثر است ولی شعر حماسی منظوم است و دیگر اینکه تاریخ واقعیتهای گذشته را از تصورات و خیالات پیشین جدا میکند.در سال ۴۶۶ پیش از میلاد، کوراکس سیراکوزی رسالهای نوشت به نام هنر کلمات و قصدش راهنمایی کسانی بود که میخواستند در مجامع و محاکم سخن بگویند. گورگیاس این فن را به آتنیان آموخت و آنتیفون شیوهٔ آراستهٔ گورگیاس را در خطابهها و رسالات خود به کار میبرد و با آن جبههٔ اولیگارشیک را تقویت میکرد. با ظهور لوسیاس، فن خطابه صورتی زندهتر و طبیعیتر به خود گرفت؛ ولی فقط سیاستمداران بزرگی چون تمیستوکل و پریکلس بودند که سخنرانی را از تصنع پاک ساختند و تأثیر آن را با سادگی و بیپیرایگی آشکار داشتند. سوفسطاییان این سلاح را چنان تیز و نافذ ساختند و شاگردانشان چنان در به کار بردن آن ورزیده شدند که چون اولیگارشها در ۴۰۴ پیش از میلاد قدرت را به دست آوردند، آموزش این فن را یکسره ممنوع داشتند. نثر دورهٔ پریکلس به تاریخنویسی رونق و اهمیت بخشید و در این دوران بود که تحقیق در اعصار گذشته رواج یافت و به محل و مقام انسان در سیر زمان آگاهانه توجه شد. هرودوت با نگارش تواریخ، تاریخنویسی یونانی را آغاز کرد و آغازکنندهٔ راهی بود که بعدها نویسندگانی چون توسیدید، کسنوفون، دموستن، افلاطون و ارسطو که اکثر آنان اهل آتن بودند، آن را ادامه دادند. تمرکز تاریخنویسی یونانی، بیشتر به تاریخ سیاسی، نظامی و دیپلماتیک محدود میشد و تاریخ اجتماعی و سیاسی را نادیده میگرفت.
|
{
"answer_start": [
1117
],
"text": [
"هنر کلمات"
]
}
| 1.982345
|
8501
|
محل برگزاری تحصنهای صادر شده علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار عمدتاً کجا بود؟
|
در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۷ در پی اعتراض طلاب حوزه علمیه مشهد به تبعید سید علی خامنهای، مأموران انتظامی این حرکت را سرکوب کردند.به نظر ولایتی در دائرةالمعارف، فعالیتهای انقلابی و مردمی سید علی خامنهای سبب آن شده بود که محل تبعید وی به جیرفت نقل مکان پیدا کند. وی در ۲۲ مرداد به جیرفت تبعید شدهاست. وی در جیرفت نیز به فعالیت خود بر ضد رژیم ادامه داد و سخنرانیهایی در مسجد جامع ایراد کرد از جمله سخنرانی که در پانزدهم شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت. وی علاوه بر نوشتن نامه به سید علیمحمد دستغیب پیرامون حوادث کشور و مبارزه با رژیم پهلوی، راهکارهایی نیز ارائه میداد. وی در همین دوره برای فعالیت مبارزاتی علیه رژیم مخفیانه راهی کهنوج شد.در اول مهر ۱۳۵۷ از کهنوج راهی مشهد شد و روند ساماندهی امور انقلابی و مبارزه را ادامه داد. در هنگام اقامت سید روحالله خمینی در فرانسه، اقامت وی را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم در دل مردم دانست و در نهایت خواستار بازگشت سید روحالله خمینی از فرانسه بود.هنگام اقامت در مشهد فعالیت مبارزاتی وی شدت بیشتری به خود گرفت و سخنرانیهایی افشاگرانه را ایراد مینمود. سید روحالله خمینی نیز با وی در ارتباط بود و خواستار ملاقات با وی و صدوقی شده بود. سید علی خامنهای در سخنرانی که در ورزشگاه سعد آباد مشهد ایراد کرد خواستار بازگشت سید روحالله خمینی شد. به خاطر تشدید فعالیتهای سیاسی در مشهد، قوچان، شیروان و بجنورد بار دیگر مأموران امنیتی وی را دستگیر کردند. از وی در اسناد ساواک به عنوان یکی از پرچمداران برجسته انقلاب در خراسان نام برده شدهاست. در خطبه شب عاشورا در حرم علی ابن موسی الرضا، بر خلاف سنت قبلی که دعایی برای محمد رضا پهلوی خوانده میشد وی خطبه را به نام سید روحالله خمینی خواند و تظاهرات روز عاشورا در مشهد را نیز سامان دهی کرد. وی همچنین از جمله افراد معترض و متحصن به حمله مأموران رژیم وقت به بیمارستان شاهرضای مشهد یا امام رضای کنونی بود. وی همچنین در تظاهراتی که برای همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان در جلوی جمعیت حضور داشت و سعی کرد تا از کشتار مردم در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ جلوگیری به عمل آورد. در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ با فرمان سید روحالله خمینی به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی انتخاب شد لذا مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد. وی پس از استقرار در مدرسه رفاه در آغاز پیروزی انقلابی اسلامی ایران، مسئول کمیته تبلیغات برای استقبال از سید روحالله خمینی بود. وی همچنین در تحصنها و نشر اعلامیه و قطعنامههایی که علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار، صادر شده بود، نقشی بسیار پر رنگ داشت. محل این تحصنها عمدتاً دانشگاه تهران بود. وی پس از آن عمدتاً مسئول کمیته دفتر تبلیغات سید روحالله خمینی بود و انتشار نشریهای به نام امام را بر عهده گرفت و در آن نیز مقالاتی نگاشت.
|
{
"answer_start": [
2255
],
"text": [
"دانشگاه تهران"
]
}
| 1.982322
|
3023
|
کدام شیمیدان آلمانی با روش سهتایی ادامه داد و دستههای مختلفی از عناصر را شناسایی کرد؟
|
در سال ۱۷۸۹ آنتوان لاووازیه فهرستی از ۳۳ عنصر شیمیایی را منتشر کرد. او این عنصرها را زیر نامهای گازی، فلزی، نافلزی و خاکی دستهبندی کرده بود. سپس در دههٔ ۱۷۹۰ یرمیا بنیامین ریشتر جدول وزن معادل را تهیه کرد. به این منظور، مقدار وزنی اسیدهایی که با یک مقدار مشخص باز ترکیب میشدند و نیز مقدار فلزهایی که با مقدار مشخصی اسید ترکیب میشدند را اندازهگیری کرد. در سال ۱۸۲۹ یوهان ولفگنگ دوبرآینر دریافت که بسیاری از عنصرها را میتوان بسته به ویژگیهای شیمیایی آنها، در دستههای سهتایی بخشبندی کرد. برای نمونه لیتیم، سدیم و پتاسیم را با هم در دستهٔ فلزهای واکنشپذیر نرم گذاشت. همچنین او متوجه شد که وقتی عنصرها را به ترتیب وزن اتمی دستهبندی میکند، وزن عنصر دوم (میانی) تقریباً برابر است با میانگین وزن عنصر پیش و پس از خود (عنصر اول و سوم). این پدیده به نام قانون سهتایی یا سهتایی دوبرآینر شناخته شد. شیمیدان آلمانی لئوپولد گملین با همین روش ادامه داد و تا سال ۱۸۴۳ توانست ده دستهٔ سهتایی، سه دستهٔ چهارتایی و یک دستهٔ پنجتایی را شناسایی کند. در سال ۱۸۵۷ ژان باتیست آندره دوما توانست ارتباطهایی میان دستههای گوناگون فلزها به دست آورد. تا این دوره شیمیدانان گوناگون توانسته بودند ارتباطهای گوناگونی میان دستههای کوچک عنصرها به دست آورند؛ اما هیچیک جدول کلی ارائه نکردهبودند.در ۱۸۵۸ شیمیدان آلمانی فریدریش آگوست ککوله مشاهده کرد که کربن همواره با چهار اتم پیرامون خود پیوند برقرار میکند. برای نمونه در متان یک کربن با چهار هیدروژن پیرامون خود پیوند خوردهاست. این مفهوم کمکم با نام والانس یا الکترونهای ظرفیت شناخته شد. منظور از والانس یک اتم، تعداد اتمهایی است که با آن اتم پیوند میخورند.در ۱۸۶۲ یک زمینشناس فرانسوی به نام الکساندر-امیل بگویه دو شانکورتوآ یک نمای اولیه از جدول تناوبی را منتشر کرد و نام آن را «مارپیچ خاکی» یا «مارپیچ» گذاشت. او نخستین کسی بود که متوجه ویژگیهای تناوبی عنصرها شد و آنها را به ترتیب عدد اتمی از کمتر به بیشتر در یک استوانهٔ مارپیچ مرتب کرد. همچنین او نشان داد که عنصرهایی که ویژگیهای مانند هم دارند در فاصلهای ثابت از هم قرار دارند (شمار عنصرهای میان آنها همیشه ثابت است). جدول او برخی یونها و ترکیبها را هم دربرداشت. مقالهای که او دربارهٔ جدول خود منتشر کرد، بیش از دانش شیمی، به مطالب مربوط به زمینشناسی پرداخته بود. برای همین تا پیش از جدول دیمیتری مندلیف توجه کمی را به خود جلب کرد.در ۱۸۶۴ شیمیدان آلمانی، جولیوس لوتار میر جدولی ساختهشده از ۴۴ عنصر را بر پایهٔ الکترونهای لایهٔ ظرفیت (والانس) ارائه کرد. این جدول نشان میداد که عنصرهایی که ویژگیهای مانند هم دارند، معمولاً الکترونهای ظرفیت برابر هم دارند. همزمان شیمیدان انگلیسی، ویلیام آدلینگ هم جدولی ساختهشده از ۵۷ عنصر منتشر کرد. جدول آدلینگ بر پایهٔ وزن اتمی بود که چندین جای خالی و نکتهٔ غیرمعمول در آن دیده میشد. او متوجه مفهوم تناوبی بودن جرم اتمی در میان عنصرها و مسئلهٔ گروهبندی عنصرها در جدول شده بود اما هرگز پیگیر ادامهٔ آن نشد. او در ۱۸۷۰ عنصرها را برپایهٔ الکترونهای لایهٔ ظرفیت (والانس) مرتب کرد و به عنوان جدول پیشنهادی خود ارائه کرد.
|
{
"answer_start": [
817
],
"text": [
"لئوپولد گملین"
]
}
| 1.982089
|
4410
|
در زمان جنگ جهانی دوم در کدام واقعه درصد زیادی از یهودیان از بین رفتند؟
|
یهودیان در هر دوره تاریخی مورد تنفر برخی اقوام بودند و بارها در طول تاریخ به صورت دسته جمعی مورد آزار قرار گرفتند. از این رو جمعیت آنان در طول تاریخ دچار تغییرات زیادی شدهاست. دشمنی مسیحیان با یهودیان حتی تا پس از قرون وسطی و گذر از رنسانس ادامه یافت مانند قتلعام یهودیان توسط هیتلر یا کشته شدن سرباز درجهدار یهودی وفادار فرانسوی با تهمت ناروای خیانت توسط خود ارتش فرانسه. به دلیل آن دشمنیهای دیرین طی دورههایی از تاریخ یهودیان زیادی در بین مسلمانان زندگی میکردند مانند مصر و ایران. تاریخشناسان تشکیل صهیونیسم را وابسته به ناامید شدن یهودیان از زندگی مسالمت آمیز در بین مسیحیان در گذشته عنوان میکنند و دلیل آن، علاوه بر اختلاف نظرهای عقیدتی مسیحیت و یهودیت، در دورهای وابسته به بدبینی مسیحیان اروپا به تلاش و ثروتاندوزی یهودیان که حتی به پادشاه وام میدادند عنوان شدهاست، اما همزمان با رشد فراماسونری و مفهوم برادری و سکولاریسم در غرب این بدبینی دیرین مسیحیان به یهودیان کمکم از بین رفت.در زمان جنگ جهانی دوم جمعیت یهودیان به بیشترین حد خود که حدود ۱۶٫۷ میلیون نفر بود رسید ولیکن بعد از واقعه هولوکاست درصد زیادی از یهودیان از بین رفتند و جمعیت یهودی دوباره کاهش یافت. در سال ۲۰۱۲ تخمین زده میشود که جمعیت یهودی دنیا ۱۳٫۷۵ میلیون نفر است که کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیا میباشد. ۴۳٪ تمامی یهودیان دنیا در اسرائیل هستند و ۳۹٪ در ایالات متحده زندگی میکنند. بقیه یهودیان بیشتر در اروپا و کانادا ساکن میباشند. این اعداد فقط افرادی هستند که خود هویت خود را یهودی میدانند و شامل افرادی که به هر دلیل مایل نیستند خود را یهودی بدانند نمیشود. تخمین دقیق جمعیت یهودی دشوار است و فقه یهودی همه کسانی که خود را یهودی میدانند یهودی نمیداند. (ببینید :چه کسی یهودی است؟)
|
{
"answer_start": [
1006
],
"text": [
"هولوکاست"
]
}
| 1.981789
|
1806
|
امیر کبیر در تعهدنامهای که به شاه نوشت، پناهنده نشدن به کدام دو سفارت را متعهد شد؟
|
یک روز پس از برکناری امیر از صدارت میرزا آقاخان نوری که میدانست با وجود امیر در تهران و سمت امیر نظامی او برخورد بین او و امیر حتمی است دستخطی نوشت و در آن از امیر التزام گرفت که در کارهای مربوط به وزارت و عزل نصبهای وی هیچ دخالتی نداشته باشد. این دستخط به تأیید شاه و امضای امیر رسید. سه روز پس از واقعه امیر طی نامهای که به شاه مینویسد و وضعیت امور لشکری را گزارش میدهد از شروع انتصابات افراد بی سرو پا با رشوه به شاه گله میکند.میرزا آقاخان و مهد علیا که با بودن امیر در تهران کارشان استوار نمیشد و همواره احتمال انتصاب مجدد وی توسط شاه وجود داشت با همکاری و مشاوره با شیل وزیر مختار انگلیس امیر کبیر و شاه را راضی کردند که امیر به حکومت کاشان منصوب شود. در این هنگام پرنس دالگوروکی وزیر مختار روسیه که از به قدرت رسیدن میرزا آقاخان هوادار انگلیس نگران شده بود و نیز به دلیل خوی شتابگر و تندی که داشت با عده ای از افراد سفارت به خانه امیر رفت و به او پیشنهاد کرد تحتالحمایه روسیه شود. امیر نپذیرفت اما همان ملاقات بهانهای به دست مخالفان امیر داد تا شاه را از وی خشمگین و ترسان کنند. وزیر مختار روسیه خانه امیر را ترک کرد و خانه به محاصره سربازان درآمد. امیر تعهد نامهای به شاه نوشت که به هیچیک از دو سفارت روس و انگلیس پناهنده نخواهد شد. روز بعد شاه که به شدت از این واقعه ترسیده بود امیر را از کلیه مناصب (امیر نظامی و حکومت کاشان) عزل کرد. دو هفته بعد نیز برای محو کردن خاطره امیر شاه دستور داد سمت امیر نظامی کلاً از سمتهای دولتی حذف شود. یک یا دو روز بعد امیر تحتالحفظ و همراه با مادر و همسر و فرزندانش راهی فین کاشان شد.
|
{
"answer_start": [
1118
],
"text": [
"روس و انگلیس"
]
}
| 1.981759
|
6472
|
علی ابن موسی در کدام شهر درگذشت؟
|
پس از پیروزی مأمون عباسی در جنگ با امین در سال ۱۹۸ هجری، مأمون با گسترش قیامهای شیعی مواجه شد. او به دنبال راهی برای پیروزی بر این شورشها، تصمیم گرفت علی بن موسی الرضا را در حکومت دخیل کند و به همین منظور مقام ولایتعهدی خویش را به عهدهٔ او گذاشت. هرچند علی بن موسی، نسبت به پذیرش منصب ولایتعهدی استنکاف نمود، اما مأمون او را در سال ۲۰۰ ه.ق به مرو، پایتخت خود، احضار کرد. این رویداد که مهمترین فصل تاریخی حیات علی بن موسی الرضا است، در سال ۲۰۱ ه.ق صورت پذیرفت. در طول مسیر، اتفاقات فراوانی از کاروان علی بن موسی گزارش شدهاست که پررنگترین آنها، استماع و استنساخ حدیث سلسلهالذهب توسط اهالی نیشابور است. علی بن موسی در طول مسیر حرکتش به مرو، به ایراد سخنرانی، گفتگو با شیعیان خویش، اعتراض به احضارش به مرو و… پرداخت. پس از این انتصاب، خاندان عباسیان حاضر در بغداد که غالباً از جناح مخالف مأمون محسوب میشدند، اقدامات مأمون را نگرانکننده دانستند و سرانجام مأمون را از خلافت عزل کردند و ابراهیم بن مهدی را به خلافت برگزیدند. مأمون برای دفاع از خود، به همراه علی بن موسی عزم بغداد کرد. با رسیدن کاروان مأمون به سرخس، وزیرش فضل بن سهل توسط تعدادی از سران سپاه ترور شد و دو روز بعد وقتی کاروان مأمون به توس رسید، علی بن موسی بیمار شد و از دنیا رفت. برخی منابع، با توجه به مرگ وزیر و ولیعهد مأمون در فاصله زمانی کوتاه، این را نشانه توطئه مأمون دانستهاند. به نظر منابع شیعه امامیه و برخی منابع اهل سنت، مرگ علی بن موسی مسمومیت بر اثر زهر بودهاست؛ هر چند در منابع اهل سنت دربارهٔ شخص قاتل، اختلافاتی وجود دارد، اما منابع شیعی مأمون را مسئول این ترور دانستهاند. در نهایت وی در یکی از روستاهای توس به نام سناباد به خاک سپرده شد. در مدفن وی، بعدها حرمی احداث شد و شهری پیرامون پدید آمد که مشهد (محل شهادت) نامیده شد. مقبرهٔ وی سالانه مورد زیارت میلیونها زائر مسلمان از ایران و سایر کشورها قرار میگیرد.
|
{
"answer_start": [
1102
],
"text": [
"توس"
]
}
| 1.980838
|
9601
|
رفسنجانی لیست نامزدان مورد حمایت خود برای انتخابات مجلس خبرگان را با چه عنوانی در رسانهها منتشر کرد؟
|
در ۳۰ آذر ۱۳۹۴، و همزمان با حضور چشمگیر و گستردهٔ اصلاح طلبان و اعتدال گرایان برای ثبت نام در پنجمین دورهٔ انتخابات مجلس خبرگان رهبری، اکبر هاشمی رفسنجانی نیز با حضور در وزارت کشور برای شرکت در این دور از انتخابات خبرگان ثبت نام نمود. پس از این ثبت نام با توجه به سابقهٔ رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ سؤالات زیادی در رابطه با نتیجه بررسی صلاحیت وی توسط شورای نگهبان در محافل سیاسی مطرح گردید، اما در نهایت در ۶ بهمن ۱۳۹۴، و همزمان با اعلام نتایج بررسی صلاحیتهای نامزدان خبرگان توسط شورای نگهبان، و در حالیکه صلاحیت چهرههای اصلاح طلب و اعتدالگرای فراوانی همچون سید حسن خمینی، مجید انصاری، محمود امجد و سید محمد موسوی بجنوردی، احراز نگردیده بود، این شورا اعلام کرد که صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی احراز شدهاست. کمی بعد وی پس از شش سال برای اولین بار از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و از شبکه تهران، در یک برنامه تبلیغاتی مستقیماً با مردم سخن گفت و متذکر شد که جمهوریت و اسلامیت نظام دچار ضعف شدهاست. در همان روز لیست نامزدان خبرگان مورد حمایت هاشمی رفسنجانی برای انتخابات مجلس خبرگان با عنوان خبرگان مردم، در رسانهها منتشر گردید. در این لیست از تهران، علاوه بر خود هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، قربانعلی دری نجف آبادی، سید محمد سجادی عطاآبادی، سید محمود علوی، محمدعلی موحدی کرمانی، محمد محمدی ریشهری، ابراهیم امینی، محمد امامی کاشانی، هاشم بطحایی گلپایگانی، محسن قمی، محسن اسماعیلی، نصرالله شاهآبادی، سید ابوالفضل میرمحمدی، محمدعلی تسخیری و محمدحسن زالی قرار داشتند که ۱۵ نفر از فهرست ۱۶ نفره فوق به مجلس خبرگان راه یافتند. شخص اکبر هاشمی رفسنجانی نیز با کسب ۲٬۳۰۱٬۴۹۲ رای در استان تهران، بالاترین میزان رای یک نامزد انتخابات خبرگان را در تمام ادوار این مجلس کسب نمود. در این دوره محمد یزدی، رئیس مجلس خبرگان و محمدتقی مصباح یزدی رای لازم را برای حضور در خبرگان به دست نیاوردند و احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان شانزدهم شد. در ۲۰ اسفند ۱۳۹۴، علی خامنهای، رهبر ایران که پیش از انتخابات نیز دربارهٔ برنامهریزی برای حذف برخی چهرهها از مجلس خبرگان هشدار داده بود در حمایتی آشکار از رای نیاوردن محمد یزدی و محمدتقی مصباح ابراز نارضایتی کرده و نبودن آنها در مجلس خبرگان پنجم را مایهٔ خسارت دانست.
|
{
"answer_start": [
1021
],
"text": [
"خبرگان مردم،"
]
}
| 1.980804
|
6197
|
چگالترین سیاره در منظومه شمسی کدام است؟
|
حجم زمین برابر با ۱٬۰۸۳٬۲۰۶٬۹۱۶٬۸۴۶ کیلومتر مربع (۲۵۹٬۸۷۵٬۱۵۹٬۵۳۲ مایل مربع) و با نماد علمی ۱۰۱۲×۱٫۰۸۳۲۱ کیلومتر مربع است. زمین بزرگترین سیاره از میان چهار سیارهٔ درونی است؛ هر چند که در مقایسه با غولهای گازی بسیار کوچک است. سیارهٔ تیر کوچکترین سیارهٔ منظومهٔ شمسی است و حجم آن برابر با ۵/۴ درصد حجم زمین است. حجم سیارهٔ ناهید برابر با ۸۶ درصد حجم زمین است و حجم این سیاره بیش از هر سیارهٔ دیگری به زمین نزدیک است. حجم سیارهٔ بهرام برابر با ۱۵ درصد حجم زمین است و میتوان بیش از شش سیاره به اندازهٔ مریخ را درون زمین جای داد. سیارهٔ برجیس بزرگترین سیارهٔ منظومهٔ شمسی است و میتوان ۱۳۲۱ سیاره به اندازهٔ زمین را درون آن جای داد. سیارهٔ کیوان نیز دومین سیارهٔ بزرگ منظومهٔ شمسی است و میتوان ۷۶۴ سیاره به اندازهٔ زمین را درون آن جای داد.چگالی زمین برابر با ۵٫۵۱۳ گرم بر سانتیمتر مکعب است. این عدد، چگالی متوسط همهٔ مواد در زمین است و این سیاره چگالترین سیاره در منظومهٔ شمسی است. اگر فشردهسازی گرانشی که عامل چگال بودن زمین است، وجود نداشت، سیارهٔ تیر که دومین سیارهٔ چگال منظومهٔ شمسی است، چگالترین سیارهٔ این منظومه میشد. چگالی زمین با تقسیم جرم زمین بر حجم آن محاسبه و سپس از کیلوگرم بر کیلومتر (kg/km) به گرم بر سانتیمتر (g/cm) ساده میشود.
|
{
"answer_start": [
745
],
"text": [
"زمین"
]
}
| 1.980616
|
4227
|
مولوی در غرب با چه نامی شناخته میشود؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
793
],
"text": [
"رومی"
]
}
| 1.98031
|
1519
|
در سال ۱۹۴۳، الیزابت برای اولین بار به تنهایی از کدام بخش نظامی بازدید کرد؟
|
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمبارانهای پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آنها مخالفت کرد: «بچهها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آنها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آنها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیوییاش را با بیبیسی در برنامه ساعت بچهها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش میکنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش میکنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تکتک ما، میدانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگهای آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولینبار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
|
{
"answer_start": [
903
],
"text": [
"گارد گرندیه"
]
}
| 1.979863
|
5927
|
سلطان محمد بن محمود سلجوقی در کجا دفن است؟
|
از اواسط قرن سوم حکومت شهر به دست سادات علوی افتاد. آنان به عنوان علویان در همدان حکمرانی کردند. بنای ارزشمند گنبد علویان یادگار این دورهاست.در سال ۹۳۱ میلادی (۳۱۹ هجری) همدان مورد حملهٔ مردآویج، بنیانگذار سلسلهٔ آل زیار قرار گرفت. مردآویج به خاطر آنکه مردم همدان خواهرزادهٔ وی بنام ابوالکرادیس را همراه با عدهای از سپاه دیلم به قتل رسانده بودند، این شهر را عرصهٔ غارت و قتلعامی عظیم کرد. مردآویج شیر سنگی را از دروازههای شهر به خاک افکند، در نتیجه یکی از این دو مجسمهٔ تاریخی بینظیر به کلی خرد شد و دیگری هنوز هم باقیاست.در قرن دهم و یازدهم میلادی (از نیمهٔ دوم چهارم هجری تا سال ۴۱۴ هجری قمری) همدان یکی از پایتختهای ایران محسوب میشد ، زیرا در این دوره شاخهای از خاندان آل بویه در این شهر حکومت میکردند. ابوعلی سینا دانشمند مشهور ایرانی مدتی در این شهر وزارت شمسالدوله دیلمی را به عهده داشت. آرامگاه این فیلسوف و پزشک نامدار اکنون در شهر همدان قرار گرفتهاست.در دوران سلجوقیان عراق عجم همدان مرکز سیاسی و پایتخت این دودمان بود و به همین علت چند تن از سلاطین سلجوقی از جمله سلطان مسعود بن محمد بن ملکشاه و سلطان محمد بن محمود در همدان مدفون شدند. در ابتدای این دوران تعداد زیادی مدرسه در این شهر راهاندازی شد و دانشمندان و طالبان علم و دانش از جاهای دیگر به سوی همدان روان شدند. البته این دوره کوتاهمدت بود و دلیل جنگهایی آتی که بین این سلسله و خلافت عباسی درگرفت، این شهر دچار آسیبهایی شد. باباطاهر عریان شاعر نامدار همدان همزمان با پادشاهی نخستین شاه سلجوقی، طغرل بیک میزیستهاست. شرح ملاقات طغرل و باباطاهر در کتاب راوندی آمدهاست.مغولان در تعقیب سلطان محمد خوارزمشاه بعد از آنکه ری و قم را ویران کردند به سوی همدان حرکت کردند. همدان دو بار توسط مغولان مورد حمله قرار گرفت. بار اول در زمستان سال ۶۱۸ هجری به دلیل وحشتی که مردم داشتند، از مغولان اطاعت کردند و آنان نیز به غارت اموال اکتفا کردند.
|
{
"answer_start": [
1042
],
"text": [
"همدان"
]
}
| 1.979656
|
7767
|
سلطان علی شاه به دستور چه کسی به قتل رسید؟
|
بعد از مرگ شیخ صفی رهبری طریقت صفویه به شیخ صدرالدین موسی فرزند ارشد وی رسید. او در زمان حیاتش ساده زیستی را ادامه داد و مانند پدرش زندگی کرد. پس از او پسرش خواجه علی سیاهپوش به رهبری طریقت رسید. او با تیمور گورکان برخورد داشت و آزادی چندین قوم تاتار که در سوریه اسیر تیمور شده بودند به درخواست وی انجام شد. این قوم بعداً به قزلباش مشهور شدند. احتمالاً او اولین رهبر طریقت صفویه بوده که مذهب تشیع داشتهاست. بعد از خواجه علی پسرش شیخ ابراهیم به رهبری طریقت رسید.بعد از مرگ شیخ ابراهیم پسرش شیخ جنید جانشین وی شد. جنید در میان این عشایر عمدتاً ترکمن هوادارنی جمع کرد، برای عملیات نظامی تمرینشان داد و علیه مردم قفقاز، ارامنه، گرجیها و چرکسها از آنها استفاده کرد. آن تازشها صفویان را با شروانشاهان دچار منازعه کرد. جنید که قدرت مادی لازم را برای مقابله با نیرومندترین سلسله آن زمان یعنی قراقویونلوها نداشت با دشمن سرسخت آنان آق قویونلوها متحد شد و با خدیجه بیگم خواهر اوزون حسن، فرمانروای مقتدر آنها ازدواج کرد. او بعداً در جنگ با شروانشاهان کشته شد و پسرش شیخ حیدر جانشین او شد.حیدر زمانی که ده ساله شد ریاست خانقاه اردبیل را به عهده گرفت و از حمایت اوزون حسن برخوردار بود و بعداً با عالمشاه بیگم دختر اوزون حسن و دسپینا خاتون ازدواج کرد. او علاوه بر اندیشیدن به انتقام پدرش، برای تداوم راه او نیز گام برداشت. به همین دلیل علاوه بر رهبری مذهبی مریدان، بخشی از اوقات خود را به امور نظامی و ساخت اسلحه برای مسلح کردن افرادش اختصاص داد. او همچنین به سازماندهی مریدانش پرداخت و کلاه مخروطی شکلِ دوازده تَرک سرخ رنگی (تاج حیدری) برای آنان ساخت. حمایت اوزون حسن و ترغیب اطرافیان خود به استفاده از این کلاه نیز به ترویج آن کمک کرد. به این ترتیب، تشکل مریدان طریقت صفوی، تحت عنوان جدید قزلباش تحکیم و توسعه یافت. حیدر دوبار به چرکسها حمله کرد و غنائمی به دست آورد، بعداً برای انتقام پدرش به شروانشاهان حمله کرد اما به دلیل حمایت سلطان یعقوب از حاکم شروان حیدر شکست خورد و کشته شد.سلطان علی شاه جانشین پدرش شد. او در زمان سلطنت یعقوب همراه مادر و برادرانش در استخر فارس زندانی بود. بعداً در زمان سلطنت سلطان رستم آزاد شد تا در نبرد با سلطان بایسنقر به وی کمک کند. او بعداً به فرمان رستم بیگ به قتل رسید. سلطان علی پیش از مرگ برادرش اسماعیل را جانشین خود تعیین کرد.دودمان پادشاهی صفویه به وسیله شاه اسماعیل یکم با تکیه بر پیروان طریقت تصوف علوی درست شد. این پیروان که بیشتر از ایلهای آناتولی بودند و بعدها به قزلباشها نامور شدند بر سر باورهای خود سالها به هواداری از آققویونلوها و قراقویونلوها درگیر جنگهای پیاپی با دولت عثمانی بودند. اسماعیل جوان، نوه شیخ جنید، پسر شیخ صفیالدین و نوه اوزونحسن آق قویونلو زیر آموزش بزرگان قزلباش پرورش یافت و رهبر دینی آنان بهشمار میآمد.هواداران اصلی صفویان، گروههای عشایری ترکمن بودند قزلباش، «سرسرخ»، خوانده میشوند، به دلیل سربند سرخی که گفته میشود آنها از دوران حیدر به کار میبردند. دوازده تَرَک کلاهشان نمایانگر وفاداریشان به حکمران صفوی و دوازده امام شیعه بود. این جنگجویان شبه قبیلهای ترک تبار با وجود نام مشترکشان ادعا نمیکردند تیره مشترکی دارند. هر یک وابستگی دودمانی خود را حفظ کردند و همچنان دودمانهای گوناگون رقیب سرسخت دیگری بودند. مهمترین دودمانهای قزلباش که پشتیبان نهضت صفوی بودند عبارتند از شاملو، استاجلو، تکلو، روملو و ذوالقدر که همگی مهاجر از سوریه و آناتولی بودند. هر دودمان به بخش گوناگونی از ایران مهاجرت کرد و رهبرانشان پس از این که صفویان آن منطقه را فتح کردند به حکومت آن منطقه منصوب شدند؛ بنابراین استاجلوها در آذربایجان و بخشی در عراق عجم و کرمان اقامت کردند؛ قهرمانلو در شیروان؛ شاملو در خراسان اقامت کردند و تکلو اصفهان، همدان و بخشهایی از عراق عجم را گرفت؛ فارس در دست ذوالقدر بود، افشار کهگیلویه و خوزستان را داشت و بغداد در چنگ ماوشلو قبیلهای کوچکتر و منشعب از آق قویونلو بود. روابط قزلباش با شاه رابطهای اسرارآمیز از نوع مرشد و مریدی صوفیانه بود. آنان نخبگان نظامی این حکومت نوپا بودند و نگهبانی و قورچی شاه را میکردند. آنان که شدیداً به رهبرشان وفادار و به شکست ناپذیری خود مطمئن بودند اغلب خود را درگیر نبردهای بیاسلحه میکردند. آنان همچنین مراسمی چون آدمخواری، مجالس میگساری وحشیانه داشتند. جنید در میان این عشایر عمدتاً ترکمن هوادارنی جمع کرد، برای عملیات نظامی تمرینشان داد، و علیه مردم قفقاز، ارامنه، گرجیها و چرکسها از آنها استفاده کرد. آن تازشها صفویان را با شروانشاهان دچار منازعه کرد، که در جریان آن جنید و پسرش حیدر کشته شدند. جنید که قدرت مادی لازم را برای مقابله با نیرومندترین سلسله آن زمان یعنی آق قویونلو نداشت، با آنان متحد شد و پیوندهایش را با ازدواج با دختر اوزون حسن، فرمانروای مقتدر آنها مستحکمتر کرد.ساخت و نیرو گرفتن دودمان صفوی نتیجه حدود ۲۰۰ سال تبلیغات فرهنگی صوفیان صفوی بود. اگر به این نکته دقت شود که شاه اسماعیل در زمان تاجگذاری در تبریز تنها ۱۴ سال داشت، ارزش این گذشتهٔ فرهنگی بیشتر نمایان میگردد. پس از یورش مغول و فروپاشی خلافت عباسی در بغداد محور اصلی نمایش یک آیین و گرایش رسمی از اسلام از میان رفت و آیین شیعه جان تازهای گرفت. به این ترتیب از میان رفتن دستگاه خلافت رسمی در کنار عواملی چون نابسامانی ناشی از حمله مغولان و گرایش به درونگرایی مردم و آسانگیری دینی مغولان موجب رونق فراوان گروههای گوناگون از جمله شاخههای گوناگون تصوف شد.پیروان شیخ صفیالدین نیز به راستی نمایندهٔ گروه ویژهای از تصوف بر پایهٔ آیین شیعه دوازده امامی بودند (هر چند در مورد اینکه شخص شیخ صفیالدین، شیعه بودهاست، تردیدهایی وجود دارد). باور قزلباشان به این گروه از تصوف تا پیش از پادشاهی شاه عباس بزرگ مهمترین عامل نیرومندی صفویه بود. قزلباشان تا پیش از جنگ چالدران گونهای نیروی خدا گونه برای شاه اسماعیل یکم قایل بودند که با شکست در جنگ این باور آنها رو به سستی نهاد.
|
{
"answer_start": [
1979
],
"text": [
"رستم بیگ"
]
}
| 1.979498
|
7003
|
شیخ بهایی در ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به کدام شهر کوچ کرد؟
|
در مورد گرایش ایرانیان به تشیع نظرهای گوناگونی ابراز شدهاست. برخی معتقدند در زمان تشکیل حکومت صفویه ایران در شمار کشورهای سنی مذهب قرار داشت که با قدرت گرفتن دولت صفوی و به تصمیم شاه اسماعیل، مذهب رسمی کشور از تسنن به تشیع تغییر یافت. از نظر این گروه، از آنجا که دولت صفوی در رقابت شدید با دولت عثمانی بود، شاهان شیعه صفوی به ویژه مؤسس آن شاه اسماعیل، در تغییر مذهب ایران سعی وافر به خرج دادند تا ایرانیان را از فرمانپذیری پادشاه عثمانی (که خود را خلیفه رسولالله میدانست) خارج کنند وگرنه استقرار دولت مستقل ایرانی ناممکن مینمود. چنین شد که شاه اسماعیل صفوی با بهره جستن از ارتش خود و ورود فاتحانه به تبریز این شهر سنینشین را پایتخت دولت تازه تأسیس خود قرار داد و در سال ۱۵۰۱میلادی (۹۰۷ هجری) تشیع را مذهب رسمی ایران اعلام کرد. شاه اسماعیل افزون بر ارتش خود، از روحانیان و مبلغان شیعه کمال استفاده را برد تا مذهب شیعه را در سرتاسر قلمرو خود بگستراند. روحانیان شیعه در دربار شاهان صفوی از ارج و منزلت بالایی برخوردار بودند. این شد که شیخ بهایی از بزرگان علمای شیعه لبنان در سن ۱۳ سالگی به همراه پدرش از بعلبک به قزوین کوچ کرد. پدرش هنگامی که او ۱۷ سال بیش نداشت از سوی شاه طهماسب به شیخالاسلامی قزوین و خودش در ۴۳ سالگی به شیخالاسلامی اصفهان منصوب شد. بدین ترتیب ریشه ارتباط تنگاتنگ شیعیان ایران و لبنان به قرن ۱۶ میلادی بازمیگردد.معروف است که شاهان صفوی در کنار ارتش مجهز خود همواره شیخالاسلامها (لقب مبلغان شیعه) را همراه میبردند. برخی تاریخ نویسان سنی این روش را با طعن و کنایه تبشیر شیعی (به مثابه گروههای تبشیری مسیحی) نام نهادهاند.
|
{
"answer_start": [
1016
],
"text": [
"قزوین"
]
}
| 1.979339
|
9867
|
آنارشیستهای جمعگرا به چه شیوهای به مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید خواهند رسید؟
|
در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد.
|
{
"answer_start": [
914
],
"text": [
"انقلاب خشونتآمیز"
]
}
| 1.979282
|
1735
|
نیوتن و بسیاری دیگر از هموطنان همعصرش از ستایندگان آثار چه کسی بودند؟
|
نیوتن شخصیتی آشکارا غیرعادی داشت، بیش از اندازه استثنایی اما تکرو، سرد، بدعنق، تا حدی پارانوید و به حواسپرتی و انجام کارهای غیرعادی معروف بود. او تا جایی پیش رفت که یک بار سنجاقی دراز را در کاسهٔ چشم خود، بین چشم و استخوان کاسهٔ چشم و تا جای ممکن نزدیک به عقب چشم خود فرو بُرد و به اطراف چرخاند تا ببیند چه میشود، اگرچه به گونهای معجزهآسا، چیزی نشد. در موردی دیگر، تا جاییکه میتوانست تاب بیاورد به خورشید خیره شد تا ببیند چه اثری بر بینایی میگذارد؛ این بار نیز آسیب ماندگار ندید ولی مجبور شد چند روزی در یک اتاق تاریک بماند تا چشمانش به وضعیت عادی برگردند.هرچند نیوتن بیشتر برای آثار علمی شهرت دارد اما تعدادی از رسالههای وی دربارهٔ تفسیر کتاب مقدس شهرت دارند. وی خود را از اندک افراد زمانه میدانست که از سوی خدا برای تفسیر کتاب مقدس برگزیده شده بودند. وی مانند بسیاری دیگر از هموطنان همعصرش از ستایندگان آثار جوزف مید بود. نیوتن تأکید زیادی بر تفسیر مکاشفه یوحنا داشت و یادداشتهای فراوانی دربارهٔ این بخش از انجیل دارد. وی تثلیث را باور نداشت. او نیمی از عمر خود را به کیمیاگری و کارهای خودسرانهٔ دینی گذراند و سالهای سال به مطالعهٔ نقشهٔ طبقهٔ همکف معبد گمشدهٔ سلیمان در بیتالمقدس گذراند (و زبان عبری را هم برای همین فرا گرفت) تا سرنخهای ریاضی برای پیداکردن تاریخ دومین بازگشت مسیح و پایان جهان را در آن پیدا کند. او به کیمیاگری نیز دلبسته بود تا جاییکه تجزیهٔ یک رشته از موی سر نیوتن در دههٔ ۱۹۷۰ میلادی نشان داد که جیوهٔ مانده در آن، چهل برابر میزان عادی است، که این، حواسپرتی او را نیز توجیه میکند که گاهی هنگام بیدارشدن، ساعتها فراموش میکرد که باید از رختخواب برخیزد و نشسته در تختش در اندیشههای خود غرق میشد.
|
{
"answer_start": [
822
],
"text": [
"جوزف مید"
]
}
| 1.979195
|
3828
|
اگر در دورهٔ غزنویان مرکز زبان فارسی در هند تنها شهر لاهور بود، این مرکزیت در سدههای بعدی به ترتیب به کدام شهرها منتقل گردید؟
|
زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با فتح شمال هند توسط سلطان محمود غزنوی، فرهنگ و ادبیات فارسی به لاهور راه یافت، که بعدها شعرای مشهوری همچون مسعود سعد سلمان در هندوستان پرورش یافتند. لاهور، تحت حکومت غزنویان در قرن یازدهم، دانشمندان پارسی را از خراسان، هند و آسیای مرکزی جلب کرد و به یک مرکز مهم فرهنگی زبان و ادبیات فارسی تبدیل شد. با تأسیس امپراتوری گورکانی، زبان فارسی به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی و در سراسر هندوستان گسترش یافت. تأثیر ظهور این خاندان در هند، گسترش و رونق زبان فارسی را به حدی رسانید که ادبیات فارسی نه تنها مایه حیات روحی مردم عام شد بلکه این زبان، زبان رسمی درباریان نیز گردید. این رویکرد باعث هجرت بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و شاعران از ایران به هند شد. دوران طلایی ادب فارسی در هند، دورهٔ اکبر کبیر (اکْبَرشاه) است. به امر وی وزیرش تودارمال فرمانی را صادر کرد که به موجب آن، زبان فارسی، زبان تمام امپراتوری اعلام شد. همچنین به فرمان اکبرشاه برخی از کتابهای مهم هندوان از سانسکریت به نظم و نثر فارسی ترجمه شد و بر غنای ادب فارسی افزوده گردید. اگر در دورهٔ غزنویان مرکز زبان فارسی در هند تنها شهر لاهور بود، این مرکزیت در سدههای بعدی به ترتیب به مولتان و دهلی و اگره منتقل گردید. علاوه بر شاعران، دانشمندان و نویسندگان ایرانی که در مدت چند سده به هند مهاجرت کردند، از هندیان اعم از مسلمان و هندو، شاعران و نویسندگان و عالمان بزرگی ظهور کردند که آثارشان به فارسی است. دوران فرمانروایی گورکانیان هند با دورهٔ فرمانروایی دودمان صفوی در ایران همزمان است که این خود به گونهای ناخواسته یکی از عوامل مؤثر در نیرو گرفتن زبان پارسی در هند بهشمار میرود. نوع نگاه پادشاهان صفوی به ادبیات و فرهنگ به گونهای بود که شاعران و نویسندگان ایران را از بخشش و نواخت پادشاهان صفوی ناامید میکرد و آنان گاه ناگزیر و گاه مشتاقانه رهسپار دربار ادبپرور گورکانی میشدند. در این دوره، هنر هند با هنر و ادبیات پارسی ادغام شد.زبان فارسی هند شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیرخسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند. از دیگر شاعران نامدار فارسیزبان شبه قاره هند، میتوان از اقبال لاهوری نام برد.زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به گونهای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی و دولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته میشد. لازم است ذکر شود که هماکنون در دانشگاهها و کالجهای هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی به فعالیت اشتغال دارند و بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی میپردازند.زبان فارسی از آن رو که قرنها زبان رسمی دربار گورکانیان هند بود، تأثیر قابل ملاحظهای بر زبانهای رایج در شبه قاره هند بهویژه بر زبان اردو داشتهاست.
|
{
"answer_start": [
1151
],
"text": [
"مولتان و دهلی و اگره"
]
}
| 1.979113
|
8891
|
چند سپاهی ایرانی در دژ سلاسل در نزدیکی شوشتر گردآمده بودند؟
|
وی تا آغاز نخستوزیری سردار سپه (رضا شاه پهلوی آینده) در آنجا بود. در این زمان معاضدالسلطنه وزیر عدلیه شدهبود، وی کسروی را به تهران خواست و بدو پیشنهاد رفتن به خوزستان -که در آن زمان گرفتار شیخ خزعل بود- را داد. کسروی نیز شرطهایی برای پذیرش خوزستان به میان گذاشت که چون پذیرفته شد کسروی هم پذیرفت که به خوزستان راهی شود. پیش از رفتن برای نخستین بار بود که با رضاخان سردارسپه دیدار کرد. سردارسپه به کسروی سپرد که عدلیهای برپا کند که از عدلیه انگلیس در آن سوی اروندرود برتری گیرد. کسروی هم به راه افتاد و از راه عراق (بغداد و بصره) خود را به خوزستان رساند. نخست به خرمشهر رفت، آنگاه در آبادان با خزعل در کشتی ویژه وی دیدار نمود. از آنجا بر جهازی نشست و به اهواز رفت. سپس به دشواری راهی شوشتر شد که آن زمان مرکز خوزستان بود. کسروی از نارسیدگی به این شهر و کوچکی آن دچار شگفتی شد. در آنجا دانست که خزعل در خوزستان تنها بر دزفول و شوشتر و رامهرمز چیرگی ندارد که در آنجاها نیز بیشینه کارمندان دولت را جیرهخوار خود نمودهاست. شیخ خزعل آدمکشهایی را نیز در دست داشت که برای نمونه سیدعبدالله یکی از رئیسان پیشین عدلیه را یکی از این آدمکشان به فرمان او کشته بودهاست. در این زمان ۲۵۰ سپاهی ایرانی در دژ سلاسل در نزدیکی شوشتر گردآمده بودند که تنها نیروهای دولتی آن زمان خوزستان بودند و شیخ خزعل دولتی جُداسر از دولت مرکزی ایران داشت. بریتانیا نیز که سود بسیاری از خوزستان میبرد پشتیبان خزعل بود. در این زمان رضاخان در اندیشه بازگرداندن نفوذ دولت مرکزی بر این بخش از ایران بود.
|
{
"answer_start": [
1078
],
"text": [
"۲۵۰"
]
}
| 1.978907
|
7286
|
بسیاری از آثار دینی زردشتی با هدف یادآوری چه چیزی از نو نگارش شدهاند؟
|
کهنترین اثر بازمانده از فارسی میانه سکههای معروف به سکههای پارسی هستند که در واقع سکههای فرمانروایان ایالت پارس در سدهٔ نخست میلادی بودهاند. از زمانی که انتظار داریم به زبان فارسی میانه گفتگو میشده باشد، یعنی از سدهٔ سوم پیش از میلاد تا سدهٔ سوم میلادی این سکههای پارسی تنها اثرهایی هستند که به دست آمدهاند. پس از این دورهٔ ششصدسالهٔ خاموشی، کهنترین سندهای فارسی میانه کتیبههای شاهان نخست ساسانی و نوشتههای مانویان در سدهٔ سوم میلادی هستند. از این تاریخ به بعد تا سدهٔ نهم میلادی (یعنی تا سدهٔ سوم هجری) از سنت نگارش فارسی میانه سندهای بسیاری در دست داریم. ماریان موله معتقد است که همهٔ نوشتههای پارسی میانهٔ زردشتی به دوران عباسی و قرن ۹ و ۱۰ پس از میلاد تعلق دارند. به این ترتیب که در آن دوران در منطقهٔ فارس و در میان اعضای خاندانی از موبدان جنوب ایران یک باززایی مَزدیَسنایی رخ داده و به موجب آن، بسیاری از آثار دینی زردشتی با هدف محافظت از میراث کهن و یادآوری سنت باستان از نو نگارش شدهاند. به سخن دیگر، کتابها و رسالههای پارسی میانهٔ زردشتی که اکنون در دست است نه صورت اصلی و نخستین آنها، بلکه تألیفاتی دستدوم یا دستسوم است.رابرت چارلز زنر نیز معتقداست که کتاب های پهلوی اگرچه عمدتاً نظرات و آرای کلامی مربوط به آخرین قرن از حکومت ساسانیان را منعکس کردهاند، اما خود در قرن ۹ میلادی نوشته شدهاند. زنر معتقد است که برخی از کتابهای پهلوی قطعاتی ترجمهشده از متون اوستایی مفقودشده هستند. به باور زنر زبان اوستا در دوران ساسانیان و پس از آن غیرقابل فهم بوده، و به همین دلیل مفسران اوستا درک درستی از محتوای آن نداشته و مشخص است که حتی در دوران ساسانی نیز موبدان زبان دعاهایی را میخواندهاند درک نمیکردهاند و از اورادی که میخواندهاند سر در نمی آوردهاند.
|
{
"answer_start": [
878
],
"text": [
"سنت باستان"
]
}
| 1.978907
|
5705
|
اکثر افراد متهم به جاسوسی برای آمریکا از کدام گروه بودند؟
|
مکتبیهای حامی خمینی نیز با طولانی کردن بحران گروگانگیری، به گونهای مؤثر در جهت بدنام کردن و تضعیف رقبای ملیگرای خود و روحانیون میانهرو و مخالف با ولایت فقیه، بهره بردند. دانشجویان پیرو خمینی، سفارت آمریکا را «لانه جاسوسی» نامیدند و با تلاش فراوان تکهپارههای اسنادی را که پیش از افتادن به دست آنها پاره شده بود، در کنار هم قرار دادند. کارآمدترین استراتژی آنها برای حرکت ایران به سوی حکومت اسلامی مورد نظرشان، انتشار گزینشی اسناد و آنچه به عنوان سند اعلام شد، پس از تدوین و تنظیم در قالب ۶۵ جلد و با عنوان «اسناد لانه جاسوسی» بود. همچنین با انتصاب خوئینیها به عنوان نماینده خمینی در صدا و سیما، دانشجویان از دسترسی گستردهای به رسانههای جمعی برخوردار شدند.اسناد سفارت، توصیف دقیقی از تماسهای کارکنان آن با قشرها مختلف جامعه ایران و روشنفکران و سیاستمداران ارائه میداد، دانشجویان خط امام، با انتشار گزینشی آنها به بدنام کردن مخالفان ولایت فقیه پرداختند و صدها نفر از مردم را به جاسوسی برای آمریکا متهم نمودند. اکثر افراد مورد اتهام از ملی گرایان بودند که با مقامات آمریکایی دیدار کرده بودند. نخستین قربانی این برنامه هماهنگ عباس امیرانتظام معاون مهدی بازرگان بود که از سوی دولت موقت، مأمور برقراری تماس با سفارت شده بود. او دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. نهضت آزادی بازرگان کوشید تا دانشجویان پیرو امام را به اتهام خراب کردن وجهه چهرههای معروف به دادگاه بکشاند. مهدی بازرگان و همچنین سیاستمداران آمریکایی از درک رابطه ساختاری موجود بین بحران گروگانگیری و جنگ قدرت در ایران ناتوان بودند. دانشجویان پیرو خمینی با تخریب وجهه صدها تن، عملاً سیاست خارجی ایران را در دست گرفتند و هیچکدام از روحانیون هوادار خمینی نیز با اقدامات دانشجویان و گروگانگیری، مخالفتی به عمل نیاوردند.
|
{
"answer_start": [
945
],
"text": [
"ملی گرایان"
]
}
| 1.978893
|
5143
|
مطالعات باستانشناسی در کدام غارها مدت زمان زیست انسان در استان مازندران را مشخص کردهاند؟
|
مازندران از وسعتی معادل ۱٫۴۶ درصد ایران برخوردار است؛ قرار گرفتن آن در ساحل جنوبی بزرگترین دریاچه جهان به نام دریای مازندران (خزر) و همجواری با چهار کشور ساحلی این دریا یعنی ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و جمهوری آذربایجان از یک سو و واقع شدن در شمال کلانشهر تهران (پایتخت ایران) از سوی دیگر است. امتیاز حمل و نقل دریایی با کشورهای همسایه از طریق منطقه ویژه اقتصادی بنادر امیرآباد، فریدونکنار و بندر نوشهر و اسکله و سکوی نفتی نکا در شرق مازندران، اتصال آن به راهآهن سراسری ایران، وجود فرودگاههای بینالمللی ساری، نوشهر و رامسر، برخورداری از سه جاده شوسه ارتباطی با استان تهران، و اقدام به سرمایهگذاری در طرح در دست ساخت آزادراه تهران - شمال با امکان دسترسی سریع با فاصله کوتاه ۱۲۱ کیلومتر ارتباط تهران ـ مازندران، عبور خطوط بینالمللی فیبر نوری، شبکه ارتباطی در مسیر کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب از هلسینکی (فنلاند)، به بندر لاوان (روسیه) تا ساحل دریای خزر فراهم آوردهاست و همچنین دو جاده بینالمللی هراز و سوادکوه در این استان است. مطالعات باستانشناسی در غارهای کمربند و هوتو دزیست انسانی در مازندران را به حدود ۹۵۰۰ پیش از میلاد میرساند. مازندران کنونی بخشی از سرزمین گستردهتری است که در متون تاریخ از آن با نام فراشوراگر و پتیسخوارگر یاد کردهاند.دسترسی به زیر ساختهای ارتباطی، به همراه تسهیلات زیر بنایی آب، برق، فاضلاب و گاز همراه با شرایط آب و هوایی معتدل، اراضی حاصلخیز، طبیعت گوناگون و مفرح ساحلی، دشتی، جنگلی و کوهستانی مساعد برای توسعه صنعت گردشگری و دسترسی به بازارهای هدف داخلی و خارجی، امکان توسعه سریع را در قالب بخشهای محوری گردشگری، کشاورزی، صنعتی و تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات را یک جا در خود گرد آوردهاست. همچنین برخوردار از میراث فرهنگی و دانش آموختگان با تحصیلات دانشگاهی است. مازندران باسوادترین استان کشور است و براساس آمارهای موجود دو برابر میانگین کشوری نخبه داردکه بسیاری از آن ها در چند زمینه علمی نخبه هستند، هم چنین مازندران هر ساله در سطح بالای امید به زندگی در مردان و زنان در کشور قرار میگیرد. مازندران یکی از استانهای صنعتی کشور است. مازندران رتبه نخست گردشگرپذیری کشور ایران را در اختیار دارد.
|
{
"answer_start": [
968
],
"text": [
"کمربند و هوتو"
]
}
| 1.978626
|
4638
|
در سال ۱۱۴۷ م. چه کسانی به وندها در مناطق شرقی و شمالی اروپا حمله کردند؟
|
بعد از یک دوره زندگی آرام مسلمانان و مسیحیان در کنار هم در سرزمینهای مقدس، مسلمانان شهر ادسا را محاصره و تسخیر کردند. واعظان مسیحی متعددی با نقش محوری برنارد کلروو دعوت به یک دورهٔ جدید از جنگهای صلیبی را آغاز کردند. این جنگ برخلاف نخستین جنگ صلیبی بهوسیلهٔ دو تن از بزرگترین فرمانروایان اروپا رهبری میشد. لشکریان فرانسوی و آلمانیان جنوب به رهبری لوئی هفتم، پادشاه فرانسه و کنراد سوم، امپراتور آلمان در سال ۱۱۴۷ م. به اورشلیم تاختند اما نتوانستند پیروزی مهمی کسب کنند. آنها نتوانستند دمشق که شهری بیطرف بود را تسخیر کنند و این شهر بهزودی توسط نورالدین زنگی، دشمن اصلی صلیبیان٬ تصرف شد. هر چند در آن سوی مدیترانه صلیبیان در پرتغال پیروزیهایی کسب کردند و با همکاری پادشاه پرتغال آفونسو اول توانستند در سال ۱۱۴۷ م. لیسبون را از مسلمانان بازپس گیرند. در سال بعد بخشی از این گروه صلیبیون با همکاری کنت بارسلونا توانستند شهر بندری و ثروتمند آلمریا و همچنین ترتسا و پس از آن چند شهر دیگر را تسخیر کنند. به سال ۱۱۵۰ م. در جبههٔ سرزمین شام، پادشاهان فرانسه و آلمان بینتیجه به کشورهایشان برگشتند. برنارد قدیس که موعظههای او منجر به جنگ صلیبی دوم شده بود از شدت خشونتها و کشتار یهودیان و شکستها ناراحت و تحقیر شده بود. آلمانهای شمالی و دانمارکیها نیز در سال ۱۱۴۷ م. به وندها در مناطق شرقی و شمالی اروپا حمله کردند که آنها هم موفقیت بزرگی کسب نکردند.
|
{
"answer_start": [
1121
],
"text": [
"آلمانهای شمالی و دانمارکیها"
]
}
| 1.978327
|
2465
|
تنها زبان رسمی کشور الجزایر چه زبانی است؟
|
اکثر الجزایریها بربر یا عرب هستند، البته عرب بودن یا بربر بودن براساس ملاحظات زبانی یا هویتی مشخص میشود. اما منشأ و ریشه کلیه الجزایریها اقوام بربر میباشند. مسئله عرب ـ بربر بیشتر جنبه هویتی دارد و نوعی تمایز نژادی، یا قومی به حساب نمیآید. اقوام بربر به چندین گروه قومی تقسیم میشوند: قبائلی در مناطق کوهستانی شمالی ـ مرکزی، شاویه در کوهستانهای اطلس شرقی، مزابیه در دره مزاب و طوارق در جنوب. تعداد اندکی آفریقایی سیاهپوست نیز در الجزایر زندگی میکنند. الجزایریهای ترک تبار حدود ۵٪ جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که عمدتاً در شهرهای بزرگ زندگی میکنند.اکثر الجزایریها به عربی الجزایری تکلم میکنند. حدود ۸۳٪ جمعیت به زبان عربی با گویش «درجه» صحبت میکنند. با این حال، در رسانهها و در مناسبتهای رسمی به زبان عربی استاندارد تکلم میشود. بربرها که تقریباً ۴۵٪ جمعیت را تشکیل میدهند عمدتاً به یکی از گویشهای تامازیغت صحبت میکنند. اما اکثریت آنان عربی الجزایری نیز میدانند. عربی تنها زبان رسمی کشور است، اما اخیراً تامازیغت نیز به عنوان یک زبان ملی به رسمیت شناخته شدهاست. مسئله زبان به لحاظ سیاسی به ویژه برای اقلیت بربر حائز اهمیت و حساسیت میباشد. سیاست زبانی دولت مبنی بر عربیسازی عمدتاً در واکنش به ۱۳۰ سال استعمار فرانسه و نیز رواج ناسونالیسم عربی بودهاست. فرانسه همچنان به عنوان زبان خارجی آموخته میشود و در مدارس به کودکان آموزش داده میشود. همچنین، در رسانهها و بخشهای بازرگانی از زبان فرانسه استفاده میشود.
|
{
"answer_start": [
883
],
"text": [
"عربی"
]
}
| 1.977683
|
5914
|
آرامگاه ابوعلی سینا در کدام شهر قرار دارد؟
|
مشاهیر بعد از اسلام این شهر بزرگانی چون باباطاهر از شاعران نامدار قرن چهارم هجری، بدیعالزمان همدانی نویسندهٔ قدیمیترین کتاب در فن مقامهنویسی، ابوالعلی حسن عطار از بزرگان ادب و از مشاهیر نحو و لغت و حدیث در قرن چهارم هجری، عین القضات همدانی از نوابغ قرن پنجم هجری دارای آثاری در کلام، حکمت، عرفان و ادب پارسی، ابن صلاح همدانی پزشک و ریاضیدان قرن پنجم و ششم هجری، خواجه رشیدالدین فضلالله از وزرا، دانشمندان و پزشکان صاحبنظر قرن ششم و هفتم هجری، میر سید علی از عرفاً و رهروان سیروسلوک قرن هفتم هجری و میرزاده عشقی یکی از ستارگان فروزان شعر و نثر نمایشنامه در دوران انقلاب مشروطیت هستند.بوعلی سینا از نادر دانشمندان و نوابغ روزگار در سال ۳۷۰ قمری در خرمیثین از توابع بخارا به دنیا آمد. او در سال ۴۰۶ هجری قمری در زمانی که همدان پایتخت آل بویه بود، وارد این شهر شد و پس از مدتی شمسالدوله دیلمی او را وزیر خود ساخت. بوعلی سینا در زمان اقامت در همدان در مدرسهٔ بزرگ شهر تدریس میکرد و در همچنین فرصت این را یافت تا بسیاری از تألیفات خود را به پایان رساند. مدتی نیز مورد بیمهری قرار گرفت و سرانجام به سال ۴۲۸ هجری قمری در باغ دوستش در همدان درگذشت. آرامگاه ابوعلی سینا هماکنون در میدانی به همین نام در همدان قرار دارد. عارف قزوینی نیز سالهای آخر عمر خود را در درهٔ زیبای مرادبیگ همدان سپری کرد. او در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در همدان فوت کرد و آرامگاه او در جوار آرامگاه بوعلیسینا قرار دارد.
|
{
"answer_start": [
1102
],
"text": [
"همدان"
]
}
| 1.976904
|
3785
|
سوارانی که در منطقهٔ شراف یا ذوحسم پدیدار شدند به سرکردگی چه کسی بودند؟
|
با وجود توصیههای محمد حنفیه، عبدالله بن عمر و اصرارهای پیدرپی ابنعباس در مکه و حتی توصیههای عبدالله بن زبیر — که جنبهٔ ریاکارانه داشت، زیرا عبدالله بسیار تمایل داشت که مکه از وجود رقیبانِ دیگرِ حکومت پاک شود — حسین از تصمیمش منصرف نشد. ابنعباس خیانت کوفیان به علی و حسن را به حسین یادآوری مینمود و از حسین التماس کرد که زنان و کودکان را در این سفر با خود نبرد. حسین از توصیههایش تقدیر نمود و بیان داشت که کار خود را به خدا واگذار کردهاست. ویلفرد مادلونگ مینویسد که اکثر روایات حاکی از آنند که عبدالله بن زبیر به حسین اصرار میکرد تا به شیعیانش در کوفه بپیوندد تا عرصه مکه از رقیبی چون حسین پاک گردد. اما روایات دیگری هم هستند که حاکی از میل عبدالله بن زبیر به حمایت از حسین در صورت قیام در مکه هستند. حسین که از وقایع کوفه خبر نداشت و در تاریخ ۸ یا ۱۰ ذیالحجهٔ ۱۰/۶۰ یا ۱۲ سپتامبر ۶۸۰ آمادهٔ عزیمت به سمت کوفه گردید و به جای حج، عمره را در خارج از شهر مکه انجام داد و با بهره از غیبت والی مکه، عمرو بن سعید اشدق که درحال انجام حج در حومهٔ شهر بود، بههمراه گروهش مخفیانه از شهر خارج شد. ۵۰ مرد از خویشاوندان و دوستان حسین — که میتوانستند در صورت نیاز بجنگند — به همراه زنان و کودکان، همراه حسین بودند. مکانهای توقف حسین در مسیر مکه به کوفه در منابع طبری و بلاذری ذکر شده و ولهاوزن تاریخنگار آلمانی به آنها اشاره کردهاست. بعد از عزیمت حسین، عبدالله بن جعفر نامهای به همراه دو پسر خود عون و محمد به حسین نوشت و به وی التماس کرد که برگردد.پسرعموی حسین عبدالله بن جعفر به عمرو بن سعید بن عاص نامهای نوشت که از وی خواست که در صورت بازگشت حسین به مکه، اماننامهای برایش بنویسد که جانش تضمین گردد. عمرو بن سعید بن عاص حاکم مکه در پاسخ، عبدالله بن جعفر را با لشکری به سرکردگی برادر خود یحیی به تعقیبش فرستاد. اما وقتی که دو گروه به هم تلاقی کردند، از حسین خواستند که برگردد، اما حسین در پاسخ گفت که در عالم رؤیا پدربزرگش محمد را دیدهاست که از وی خواسته تا به راهش ادامه دهد و تقدیر را به خدا واگذار کند و در پی آن نزاع خفیفی بین دو گروه صورت گرفت و دو پسر عبدالله بن جعفر، عون و محمد به حسین پیوستند و در عاشورا همراه وی کشته شدند.در تنعیم، حسین با کاروانی از یمن که روناس و حله برای یزید بردند مواجه شد و بیان داشت که چون او حاکم شرعی و یزید حاکم جائر است این حق را دارد؛ که اموال حکومت را تدبیر کند. وی اموال این کاروان را مصادره نموده و به صاحبان شتر کاروان گفت که با وی تا عراق بیایند و در آنجا کرایه کل راه را به آنان بپردازد یا در همینجا به مقدار راهی که آمدهاند، کرایه آنان را بدهد. حسین در راه با افراد گوناگونی روبرو شد. فرزدق شاعر را دید که در پاسخ پرسش حسین صراحتاً به وی گفت دلهای اهل عراق با تو اما شمشیرهاشان در خدمت امویان. پسرعموی حسین، عبدالله بن جعفر از عمرو بن سعید اماننامهای گرفت و به سوی حسین رفت تا آن را برایش بخواند، اما تصمیم حسین تزلزلناپذیر بود و در پاسخ کسانی که میکوشیدند او را منصرف سازند، میگفت که مقدرات امور به دست خداست و خدا بهترین امر را برای بندگان میخواهد و خداوند با کسی که بر حق باشد دشمن نخواهد بود. زهیر بن قین بجلی که از حامیان عثمان و در سفر بود و در طی سفر خیمهاش را دور از خیمههای حسین برپا میداشت، در جایی مجبور به برپاداشتن خیمهاش نزدیک خیمههای حسین شد. حسین از وی دعوت نمود تا به گروهش بپیوندد و در خلال این دیدار زهیر دیدگاهش عوض شد و به حسین پیوست و از بهترین یارانش شد.عبیدالله بن زیاد سربازانش را در جای جای مسیر حجاز تا کوفه گماشته بود و به هیچکس اجازه نمیداد که از محدوده قلمروهای مسدود شده خارج شود یا به قلمرویی دیگر وارد گردد و رئیس پاسبانهایش حصین بن تمیم را به قادسیه فرستاد تا تمامی راههای حجاز به عراق را ببندد. حسین توسط بدویانی که از ورود به کوفه منع شده بودند از این دستور عبیدالله مطلع گردید اما تحت تأثیر قرار نگرفت و به مسیرش ادامه داد. در ثعلبیه، برای اولین بار توسط برخی مسافران از خبر قتل مسلم بن عقیل و هانی بن عروه مطلع شد و تصمیم گرفت که برگردد. اما پسران عقیل تصمیم گرفتند که انتقام برادرشان را از عبیدالله بگیرند یا در این راه کشته شوند. این بود که حسین از تصمیمش برای بازگشت تغییر عقیده داد. البته مادلونگ صحت روایت فوق را مورد تردید میداند. رسول جعفریان معتقد است علت پیشروی حسین به سمت کوفه، حتّی پس از شنیدن خبر کشتهشدن مسلم بن عقیل، امید وی و همراهانش به پیروزی بودهاست. وی به گفتارهای نقلشده در آن زمان در احتمال پیروزی اشاره میکند به این مضمون که جذبهٔ حسین بن علی از مسلم بن عقیل بیشتر است و مردم کوفه با دیدن وی به یاریش میشتابند. جعفریان علت همراهی خانواده حسین در سفر به سمت کوفه را نیت او برای گرفتن حاکمیت از دست یزید میداند؛ چرا که در صورت پیروزی در عراق، حجاز همچنان در دست امویها میماند و میتوان حدس زد که آنها با اهل بیت حسین چگونه رفتار میکردند.حسین در زُباله دریافت که قاصدش قِیس بن مُسَهَّر صیداوی — یا برادر رضاعی حسین عبدالله بن یقطر — که از حجاز به کوفه فرستاده شده بود تا آمدن قریبالوقوع حسین را به کوفیان اطلاع دهد، لو رفته، و با پرتاب شدن از بام قصر کوفه، کشته شدهاست. حسین با شنیدن این موضوع به حامیانش گفت که با توجه مسائل غمبار پیشآمده مانند خیانت کوفیان، هر کس مجاز است که از کاروان حسین جدا گردد که تعدادی از کسانی که در راه به حسین پیوسته بودند از وی جدا شدند اما کسانی که از حجاز با وی بودند وی را ترک نکردند. بهگفتهٔ جعفریان این اخبار نشان میداد که اوضاع کوفه دگرگون شده و شرایط با زمانی که از زبان مسلم گزارش شده بود کاملاً فرق کردهاست. برای حسین روشن شده بود که دیگر رفتن به کوفه با توجه به ارزیابیهای سیاسی درست نیست.در منطقهٔ شراف یا ذوحسم سوارانی به سرکردگی حر بن یزید پدیدار شده و از آنجا که هوا گرم بود، حسین دستور داد به آنان آب داده شود و سپس در آنجا به لشکریان حر انگیزههای حرکتش را اعلام کرد و گفت:
|
{
"answer_start": [
5023
],
"text": [
"حر بن یزید"
]
}
| 1.974553
|
8668
|
کدام شهرستان استان مرکزی بیش از ۹۰ درصد لوبیای این استان را تولید میکند؟
|
بهطور کلی ۱۹ درصد از مساحت استان مرکزی اراضی کشاورزی و ۵۷ درصد مرتع و بقیه غیر مزروعی (شهرها، جادهها، دریاچه و…)است. محصولات کشاورزی استان شامل گندم، جو، آفتابگردان، حبوبات، پنبه، چغندرقند، گوجه فرنگی، پیاز، انگور، خشکبار، سبزیجات، انار، طالبی، هلو، پسته، بادام و گردو است.از مهمترین قابلیتهای کشاورزی در استان مرکزی میتوان به تولید گل و گیاه اشاره کرد. سطح زیر کشت گل و گیاهان زینتی در این استان هزار و ۹۱ هکتار است که از این میزان ۳۷۱ هکتار به صورت گلخانه و بقیه در فضای باز است. شهرستان محلات در این استان که به عنوان قطب تولید گل و گیاهان زینتی کشور مطرح است، بیشترین سطح زیر کشت گل و گیاه را به خود اختصاص دادهاست. ایستگاه ملی تحقیقات گل و گیاهان کشور در شهرستان محلات قرار دارد که هدایت فنی و علمی و پشتیبانی مالی تحقیقات گل کشور در ۷ سایت، لاهیجان، تنکابن، ورامین، کرج، جیرفت، دزفول و اصفهان بر عهده این ایستگاه میباش.از دیگر محصولات کشاورزی استان تولید لوبیا است که بیش از ۹۰٪ آن در شهرستان خمین کاشت میشود. به همین سبب استان مرکزی به عنوان یکی از قطبهای تولید لوبیا در کشور مطرح بوده و ایستگاه ملی تحقیقات لوبیای کشور در این استان و در شهرستان خمین قرار داردانار از دیگر محصولات کشاورزی استان است که در شهرستان ساوه تولید میشود. شهرستان ساوه بهترین نوع انار در کشور را تولید میکند و محصول آن شهرتی جهانی دارد، به صورتی که در دنیا به یک برند معتبر تبدیل شدهاست. سالانه ۷۸۰ نوع انار در ساوه تولید میشود
|
{
"answer_start": [
906
],
"text": [
"خمین"
]
}
| 1.973776
|
567
|
پایهگذار «جامعه انقلاب اسلامی زنان» چه کسی بود؟
|
حزب توده ایران در دوران انقلاب ایران از رهبری روحالله خمینی پشتیبانی نمود و تا جایی پیش رفت که حتی صادق خلخالی را به عنوان نامزد خود در انتخابات مجلس معرفی کرد. کیانوری دبیر اول کمیتهٔ مرکزی حزب توده در جلسات هفتگی پرسش و پاسخ که اوایل انقلاب برگزار میشد، در پاسخ به این پرسش که علت حمایت حزب توده از خلخالی چیست، گفت: «خلخالی خدمات پرارزشی در زمینه قلع و قمع ضد انقلاب، جنایتکاران و سرسپردگان رژیم گذشته دارد. ما زمانی گفتیم به خلخالی رأی میدهیم که کار او، بهعنوان دادستان کل انقلاب، جنبههای مثبت فراوانی داشت. او با شجاعتی بینظیر، چند صد نفر از مهمترین مهرههای امپریالیسم را به جوخه اعدام سپرد و با این کار، صدها بار حکم اعدام خود را نیز از سوی ضد انقلاب صادر کرد.»حزب توده ایران، بر اساس ادعای خودشان که از ابتدای تأسیسش همواره با پیشرفتهترین خواستهای جنبش زنان ایران گره خورده بود، برای نشان دادن همراهی هرچه بیشتر با روحانیون سنتی حاکم، زنان را تشویق به سر کردن «چادر ضدامپریالیستی» کرد و به زنان ایرانی توصیه کرد تا به «کلاسهای خیاطی و آشپزی» بروند. تشکیلات دمکراتیک زنان حزب توده در اطلاعیههای خود در سالهای اول انقلاب از قول زنان اعلام آمادگی کرد که آنان برای مقابله با هرگونه «تجاوز امپریالیسم آمریکا» حاضرند آموزش نظامی بگیرند و تا پای جان از «انقلاب اسلامی» دفاع کنند. حتی «جامعه انقلاب اسلامی زنان» که پایهگذارش اعظم طالقانی بود به مراتب تندتر از حزب توده از بیحقوقی زنان انتقاد میکرد و از حق زنان برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری سخن میگفت.رهبران حزب توده «تمام و کمال» در کنار حکومت تازه تأسیس حاصل از انقلاب ۱۳۵۷ ایستادند و نقطه اشتراک خود را دشمنی با ایالات متحده آمریکا خواندند. در ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا، حزب توده از نیروهای مخالف آزادی گروگانهای آمریکایی بود. از نظر آنها، دانشجویان پیرو خط امام را «جوانان مبارزی» خواند که «بیانگر صبر به پایان رسیده مردم در نبرد با امپریالیسم» بودند.حزب توده همچین در دستگیری و اعدام صادق قطبزاده نقش مهمی ایفا کردند. همچنین، بنابر روایتی، آنها نقش کلیدی در فاش شدن کودتای نوژه داشتند. اما رهبران حکومت تازه تأسیس جمهوری اسلامی این همراهی یک سویه را برنتافتند و بینیاز از آن با کمونیستهایی که به قول آنها حامل «افکار الحادی» بودند، بر سر یک سفره ننشستند. پس از حذف دیگر گروههای سیاسی نوبت به حزب توده رسید. رهبران و کادرهای حزب دستگیر و روانه زندانها شدند تا اندکی بعد تعدادی از آنها که بیش از یک ربع قرن در زندانهای حکومت شاهنشاهی مقاومت کرده بودند، تن به اعترافات تلویزیونی و مکتوب دادند و بسیاری از رهبران و هواداران نیز به جوخههای اعدام سپرده شدند.
|
{
"answer_start": [
1239
],
"text": [
"اعظم طالقانی"
]
}
| 1.973204
|
334
|
نیروی دریایی پرو در جنگ مقابل اکوادور کدام بندر را به کنترل خود درآورد؟
|
اختلاف بر سر حکومت بر قلمرویی در آمازون باعث ایجاد اختلافی طولانی مدت بین اکوادور و پرو شدهاست. در سال ۱۹۴۱، یا تشدید اختلافات بین دو کشور جنگ درگرفت. پرو ادعا میکرد که حضور نظامی اکوادور در قلمرویی که پرو مدعی آن است در واقع حمله به خاک پرو است و اکوادور نیز همین ادعا را در مورد پرو داشت. در ژوئیه سال ۱۹۴۱ سربازان به حرکت درآمدند. پرو دارای نیروی نظامی متشکل از یازده هزار و ۶۸۱ سرباز بود، در حالیکه اکوادور تنها پنج هزار و ۳۰۰ نیروی نظامی غیر ماهر و گسسته داشت که هزار و ۳۰۰ تن از آنها در نواحی جنوبی کشور استقرار یافته بودند. در پنج ژوئیه سال ۱۹۴۱، با عبور نیروهایی پرو از برخی محلهای مرزی اکوادور برای بررسی توان نظامی نیروهای مرزی این کشور درگیری بالا گرفت. در نهایت در ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۱، نیروهای پرو از مرز اکوادور در رودخانهٔ زارومیلا گذشتند و رسماً حملهٔ خود را به ناحیهٔ الاوروی اکوادور آغاز کردند. در این جنگ پرو تمامی نواحی مورد ادعای اکوادور و همچنین ناحیهٔ الاورو و قسمتهایی از ناحیهٔ لوخا (حدود ۶٪ کشور) را تصرف کرد و خواستار صرفنظرکردن اکوادور از نواحی مورد ادعایش شد. نیروی دریایی پرو بندر گوایاکیول را در اختیار گرفت و بدینترتیب مانع تأمین تجهیزات مورد نیاز نیروهای اکوادور شد. پس از چندین هفته از جنگ، با فشار آمریکا و چندین کشور آمریکای لاتین جنگ متوقف شد. اکوادور و پرو در ۲۹ ژانویهٔ سال ۱۹۴۲ رسماً تفاهمنامه ریو را به نفع اتحاد نیمکره در مقابل نیروهای کشورهای محور در جنگ جهانی دوم امضاء کردند. در نهایت به دلیل پیروزی پرو نواحی مورد اختلاف به این کشور داده شد. پیش از اتمام کامل اختلافات دو جنگ دیگر اتفاق افتاده بودند. "رجوع کنید به جنگ پاکیوشا و جنگ سنپا.
|
{
"answer_start": [
1012
],
"text": [
"گوایاکیول"
]
}
| 1.972889
|
569
|
تشکیلات دمکراتیک زنان حزب توده در اطلاعیههای خود در سالهای اول انقلاب از قول زنان اعلام کرد که آنان حاضرند تا پای جان از چه چیزی دفاع کنند؟
|
حزب توده ایران در دوران انقلاب ایران از رهبری روحالله خمینی پشتیبانی نمود و تا جایی پیش رفت که حتی صادق خلخالی را به عنوان نامزد خود در انتخابات مجلس معرفی کرد. کیانوری دبیر اول کمیتهٔ مرکزی حزب توده در جلسات هفتگی پرسش و پاسخ که اوایل انقلاب برگزار میشد، در پاسخ به این پرسش که علت حمایت حزب توده از خلخالی چیست، گفت: «خلخالی خدمات پرارزشی در زمینه قلع و قمع ضد انقلاب، جنایتکاران و سرسپردگان رژیم گذشته دارد. ما زمانی گفتیم به خلخالی رأی میدهیم که کار او، بهعنوان دادستان کل انقلاب، جنبههای مثبت فراوانی داشت. او با شجاعتی بینظیر، چند صد نفر از مهمترین مهرههای امپریالیسم را به جوخه اعدام سپرد و با این کار، صدها بار حکم اعدام خود را نیز از سوی ضد انقلاب صادر کرد.»حزب توده ایران، بر اساس ادعای خودشان که از ابتدای تأسیسش همواره با پیشرفتهترین خواستهای جنبش زنان ایران گره خورده بود، برای نشان دادن همراهی هرچه بیشتر با روحانیون سنتی حاکم، زنان را تشویق به سر کردن «چادر ضدامپریالیستی» کرد و به زنان ایرانی توصیه کرد تا به «کلاسهای خیاطی و آشپزی» بروند. تشکیلات دمکراتیک زنان حزب توده در اطلاعیههای خود در سالهای اول انقلاب از قول زنان اعلام آمادگی کرد که آنان برای مقابله با هرگونه «تجاوز امپریالیسم آمریکا» حاضرند آموزش نظامی بگیرند و تا پای جان از «انقلاب اسلامی» دفاع کنند. حتی «جامعه انقلاب اسلامی زنان» که پایهگذارش اعظم طالقانی بود به مراتب تندتر از حزب توده از بیحقوقی زنان انتقاد میکرد و از حق زنان برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری سخن میگفت.رهبران حزب توده «تمام و کمال» در کنار حکومت تازه تأسیس حاصل از انقلاب ۱۳۵۷ ایستادند و نقطه اشتراک خود را دشمنی با ایالات متحده آمریکا خواندند. در ماجرای گروگانگیری در سفارت آمریکا، حزب توده از نیروهای مخالف آزادی گروگانهای آمریکایی بود. از نظر آنها، دانشجویان پیرو خط امام را «جوانان مبارزی» خواند که «بیانگر صبر به پایان رسیده مردم در نبرد با امپریالیسم» بودند.حزب توده همچین در دستگیری و اعدام صادق قطبزاده نقش مهمی ایفا کردند. همچنین، بنابر روایتی، آنها نقش کلیدی در فاش شدن کودتای نوژه داشتند. اما رهبران حکومت تازه تأسیس جمهوری اسلامی این همراهی یک سویه را برنتافتند و بینیاز از آن با کمونیستهایی که به قول آنها حامل «افکار الحادی» بودند، بر سر یک سفره ننشستند. پس از حذف دیگر گروههای سیاسی نوبت به حزب توده رسید. رهبران و کادرهای حزب دستگیر و روانه زندانها شدند تا اندکی بعد تعدادی از آنها که بیش از یک ربع قرن در زندانهای حکومت شاهنشاهی مقاومت کرده بودند، تن به اعترافات تلویزیونی و مکتوب دادند و بسیاری از رهبران و هواداران نیز به جوخههای اعدام سپرده شدند.
|
{
"answer_start": [
1167
],
"text": [
"«انقلاب اسلامی»"
]
}
| 1.972825
|
4218
|
مولوی در آثارش به غیر از زبان فارسی از چه زبانهایی استفاده کردهاست؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
968
],
"text": [
"ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی"
]
}
| 1.972544
|
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.