Z-Jafari/bert-base-multilingual-cased-finetuned-DS_Q_QA
Question Answering
•
0.2B
•
Updated
•
77
id
stringlengths 1
5
| question
stringlengths 13
239
| context
stringlengths 500
7.17k
| answers
dict | score
float64 0
4.76
|
|---|---|---|---|---|
781
|
۷ جزیره مومبایی در زمان حضور کدام کشور در هند به وجود آمدند؟
|
شهر مومبای یک مومبای با نام سابق بمبئی (انگلیسی: Mumbai مراتی:मुंबई) پایتخت ایالت ماهاراشترا از مهمترین شهرهای کشور هند است. بمبئی در زبان هندی به معنای ساحل خوب است. این نام را استعمارگران پرتغالی بر این شهر نهادند. در سال ۱۹۹۶ نام این شهر به «مومبای» تغییر یافت که نام یکی از خدایان زن هندی است. اما در خارج از هند، این بندر بزرگ همچنان به بمبئی معروف است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. این شهر با وسعتی برابر ۶۰۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱۳٫۳ میلیون نفر (در سال ۲۰۰۶) یکی از چهار شهر بزرگ و پرجمعیت کشور هندوستان و ۶ شهر پرجمعیت دنیا است. این شهر در غرب کشور هند در ساحل دریای عرب واقع شدهاست. مومبای یکی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان و پایتخت تجارتی آن بهشمار میرود. شهر مومبای بزرگترین بندر هند در ساحل غربی این کشور است. این شهر در واقع مرکز بانکداری، تجارت، مبادلات مالی، بازرگانی و صنعت کشتیسازی هند بهشمار میرود. تمرکز امور اقتصادی و تجاری در مومبای پس از استقلال هند نیز ادامه یافته و به عنوان شاهراه ارتباطی هند با ایران و جهان عرب اهمیت راهبردی خود را حفظ کردهاست. بندر مومبای، بزرگترین مرکز تولید پارچههای پنبهای و فیلمهای سینمائی شبه قاره هند است و از این رو به «بالیود» نیز شهرت دارد. در حال حاضر از جمعیت حدود ۷۰ میلیون نفری ایالت مهاراشترا بیش از ۲۰ درصد زیر خطر فقر زندگی میکنند و خود مومبای بزرگترین جمعیت کپرنشینان هند را در خود جای دادهاست. درآمد سرانه در هند حدود ۱۰۸۹ دلار میباشد، لیکن ایالت مهاراشترا با داشتن بیشترین سهم در اقتصاد یک تریلیون دلاری هند رتبه یازدهم را در مقیاس درآمد سرانه در بین ایالتهای هند داراست. جمعیت شهر، همراه با حومهاش به حدود بیست میلیون نفر میرسد. شدیدترین جلوههای تضاد طبقاتی جامعه هند را میتوان در این شهر یافت. از یک سو صاحبان ثروتهای سرشار در این شهر زندگی میکنند و از سوی دیگر تودههای فقیری که حتی قادر به سیر کردن شکم خویش نیستند. بیش از نیمی از جمعیت شهر در حصیرآبادها و حلبیآبادها به تیرگی روزگار میگذرانند از شهرهای بسیار آلوده جهان میباشد. مومبای از اتصال ۷ جزیره به یکدیگر در زمان حضور بریتانیا در هند به وجود آمدهاست. بسیاری از شهروندان هندی از ایالتهای مختلف به امید فرصتهای شغلی به این شهر مهاجرت میکنند. از همین رو تعداد ساکنان این شهر در روز ۳ میلیون نفر بیش از ساکنان در شب برآورد میشود. در زمان استعمار انگلیس بر هند، مومبای مرکز بخشهای اداری و حکومتی انگلستان در شبه قاره هند به شماره رفته و از نظر انگلستان «دروازه هند» بود. امروزه مومبای یکی از مراکز بزرگ تجاری، فرهنگی و گردشگری هندوستان است. سهم درآمد مالیاتی کشور هند و بیش از ۵۰ درصد مالیات گمرکی و یک پنجم مالیات بر تولید را به خود اختصاص دادهاست.
|
{
"answer_start": [
1856
],
"text": [
"بریتانیا"
]
}
| 4.764391
|
9492
|
رئیس قبیلهٔ ماننا که در متون آشوری از او نام برده شده و با دیاکو در تاریخ هرودوت یکی دانسته میشود، چه نام داشت؟
|
نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید.
|
{
"answer_start": [
752
],
"text": [
"دَیائوکو"
]
}
| 1.999373
|
7119
|
در سال ۱۹۶۰، رئال مادرید در فینال جام اروپا مقابل اینتراخت فرانکفورت با چه نتیجهای پیروز شد؟
|
در سال ۱۹۴۵، سانتیاگو برنابئو یسته، به عنوان مدیر باشگاه انتخاب شد. در همین زمان، برنابئو دستور بازسازی زمین تمرین اختصاصی تیم و ساخت ورزشگاهی بزرگتر را برای تیم صادر کرد. در سال ۱۹۵۳، وی تصمیم گرفت تا سیاست جدیدی به کار ببرد و بازیکنان بزرگ را به تیم بیاورد که اولین اقدامش، خرید آلفردو دی استفانو که قرارداد رسمی با بارسلونا امضاء کرده و عضو باشگاه بارسلونا به حساب میآمد بود. بعدها فاش شد که ژنرال فرانکو در این خرید نقش اساسی داشت و با فرستادن مأموران ویژه خواهان لغو قرارداد آلفردو با بارسلونا شد. در سال ۱۹۵۵، به پیشنهاد یک روزنامهنگار، برنابئو، «بدریگنان» و «سوبس» تصمیم گرفتند تا جامی را طراحی کنند و در آن از تیمهای مختلفی از سرتاسر اروپا برای شرکت در آن دعوت کنند. جامی که امروزه به عنوان لیگ قهرمانان اروپا شناخته میشود.در دوران برنابئو بود که رئال مادرید خود را به عنوان قدرتی در اسپانیا و اروپا معرفی کرد. آنها در طی سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰، ۵ بار متوالی قهرمان جام اروپا شدند که یکی از آنها، پیروزی ۷–۳ مقابل اینتراخت فرانکفورت در سال ۱۹۶۰ در فینال رقابتها بود. سالها بعد پس از مرگ فرانکو مدیر وقت اینتراخت در محفلی خصوصی اعلام کرد که آن ژنرال خونخوار با قدرت و ثروت خود بازیکنان اینتراخت را محصور خود ساخت و نتیجهٔ آن فینال را رقم زد و به عبارتی نتیجه را از پیش تعیین شده میدانست. پس از این افتخارات پیاپی، باشگاه موفق به کسب عنوان نشان افتخار یوفا شد. آنها ششمین جام خود را نیز با شکست ۲–۱ پارتیزان و در سال ۱۹۶۶ به دست آوردند. اعضای این تیم در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۶۴ نیز موفق شده بودند تا به فینال این رقابتها برسند هرچند موفق به قهرمانی نشده بودند. در دهه هفتاد، رئالیها موفق به کسب ۵ لیگ اسپانیا و ۳ جام حذفی شدند. در سال ۱۹۷۱ آنها اولین دیدار فینال جام در جام اروپا را برگزار کردند که در نهایت با شکست ۲–۱ مقابل چلسی، از کسب جام بازماندند. در ژوئیه ۱۹۷۸، اتفاقی ناگوار برای رئال مادرید افتاد و سانتیاگو برنابئو در حالیکه مسابقات جام جهانی فوتبال در آرژانتین آغاز شده بود، درگذشت. این اتفاق به حدی مهم بود که مسئولین فیفا تصمیم گرفتند که ۳ روز را در حین مسابقات به افتخار برنابئو، عزای عمومی اعلام کنند. باشگاه رئال نیز در ادامه همان سال، اولین دوره جام برنابئو را که به احترام برنابئو بود، برگزار کرد.
|
{
"answer_start": [
915
],
"text": [
"۷–۳"
]
}
| 1.999169
|
7172
|
دیالکتیک روشنگری را آدورنو با همکاری چه کسی نوشته شد؟
|
آدورنو در موسیقی و هنر موضع رادیکال و انتقادی داشت و در حوزهٔ جامعهشناسی به بررسی تضادهای اجتماعی که بر مردم سنگینی میکرد، علاقهمند بود. در کتابی به نام شخصیت اقتدارمنش (۱۹۵۰) که با همکاری متفکران دیگری ازجمله الزه فرنکل-برونسویک نوشتهاست رویکرد فاشیستی را از طریق توصیف شخصیتی خشک و دنبالهرو که مطیع قدرت فرادستان اما تهدیدکنندهٔ فرودستان است بررسی میکند. فلسفهٔ آدورنو به شدت تحت تأثیر هگل است و تنش دیالکتیکی میان فرد و جامعه و عام و خاص را بررسی میکند. اما از سوی دیگر همانند مارکس ادعای هگل دربارهٔ آشتیپذیری این اضداد را رد میکند. «دیالکتیک نفیکنندهٔ» آدورنو هرگونه امکان سنتز نهایی و آشتی قطعی را انکار میکند. او پس از مهاجرت به آمریکا در اثر فشار نازیسم به مطالعهٔ فرهنگ تودهای در شکل آمریکایی و سوداگرانهٔ آن پرداخت و سازمان اقتصادی و اجتماعی سرمایهداری جدید را بهعنوان نظامی که گرایش دارد به نظامی فراگیر و بسته تبدیل شود تحلیل کرد. به عقیدهٔ او صنعت فرهنگ (سینما و دیگر رسانهها) با دستکاری و جهتدهی اذهان، تصویری دوزخی از جهانی تحت کنترل فزاینده را ترسیم میکنند. به نظر او در واکنش به این جهان سرکش و خودستیز باید به بسیج همهجانبهٔ عقل فلسفی پرداخت. اما عقل علمی و محاسباتی خود بخشی از مشکل است. او در کتاب دیالکتیک روشنگری (۱۹۷۴) که با همکاری هورکهایمر نوشته شد، کوشید برای این پرسش پاسخی بیابد که چگونه عقلانیت روشنگری در اوج خود در قرن بیستم میتواند جنبش ناسیونال سوسیالیسم را پدیدآورد. از دیدگاه این دو متفکر، روشنگری روندی دیالکتیکی و خودبرانداز است، زیرا عقل روشنگری با محروم ساختن خود از هر ارزش مابعد طبیعی و آیینی، و ستایش قدرت و سود بهعنوان غایت، ناگزیر به «تمامیتخواهی» در اشکال گوناگون آن منجر میشود. البته آدورنو جنبش روشنگری را نقطهٔ شروع شکلگیری خصلت سرکوبگرانهٔ عقل نمیدانست بلکه ریشههای آن را به سرآغاز فرهنگهای غربی نسبت میداد. آدورنو با چنین اندیشههایی بهعنوان یکی از رهبران فکری جنبش چپ جدید در دههٔ ۱۹۶۰ در آلمان غربی محسوب میشود. ستایش او از تناقض نمایی (پارادوکس) در اندیشهٔ پست مدرن تأثیر نهادهاست.
|
{
"answer_start": [
1172
],
"text": [
"هورکهایمر"
]
}
| 1.998561
|
3196
|
رهبر کمونیستهای چین که حکومت جمهوری چین را شکست داد و انقلاب کمونیستی چین را تشکیل داد چه کسی بود؟
|
چین باستان به عنوان یکی از گهوارههای تمدن در جهان است که ابتدا این تمدن، در سواحل حاصلخیز رود زرد در دشت شمال چین بوجود آمد. چین شاهد دودمان شانگ، دودمان ژو، دودمان هان، دودمان شین، دودمان جین، دودمان سوئی، دودمان تانگ، دودمان سونگ، دودمان لیائو، دودمان مینگ، دودمان چینگ، جمهوری چین بوده است. نخستین دودمان پادشاهی این کشور دودمان شیا در حدود قرن ۲۱ پیش از میلاد بود و نخستین حکومتی که چین را متحد کرد دودمان چهاین در ۲۲۱ پ. م بود. نظام سیاسی چین بیش از هزاران سال مبتنی بر سلطنت مطلقهٔ موروثی بود. آخرین دودمان پادشاهی این کشور هم چینگ بود که در ۱۹۱۱ با تشکیل جمهوری چین به رهبری کومینتانگ حزب ملی چین، نابود شد. چین در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم میلادی در دریایی از اختلافات و جنگهای داخلی و امپراتوری ژاپن در جنگ جهانی دوم غوطهور بود. کمونیسمهای چین از ۱ اکتبر ۱۹۴۹ با رهبری مائو حکومت جمهوری چین را شکست دادند و انقلاب کمونیستی چین را تشکیل دادند. مخاصمات اصلی در ۱۹۴۹ با پیروزی کمونیستها در جنگ داخلی و تأسیس جمهوری مردمی چین در سرزمین اصلی پایان یافت. جمهوری چین به رهبری کومینتانگ پایتخت خود را به تایپه در تایوان منتقل کرد و حکومت آن امروزه به تایوان، کینمن، جزایر ماتسو و چند جزیره دوردست دیگر محدود شدهاست. از آن هنگام جمهوری مردمی چین و جمهوری چین درگیر اختلافات سیاسی شدیدی با یکدیگر در مورد حق حاکمیت و وضعیت سیاسی تایوان بودهاند. مائو ابتدا روابط دیپلماسی کشور چین را با کشورهای جهان قطع کرد و باور به اتکا کلی به جمعیت داخلی بود. شوروی و چین بعنوان بزرگترین کشورهای کمونیستی در جهان، شکافهای فکری زیادی داشتند و هرکدام تعاریفی مختلف از کمونیسم داشتند. همچنین یک درگیری مرزی هفتماههٔ بدون اعلان جنگ بین شوروی و چین در سال ۱۹۶۹ رخ داد و تا فروپاشی شوروی (تا سال ۱۹۹۱) نسبتاً ادامه داشت. مائو با جهش بزرگ خواستار برنامههای اقتصادی کمونیستی بود که به عنوان یک شکست تلخ اقتصادی و یک فاجعه بزرگ انسانی تلقی میشود زیرا منجر به گرسنگی کشیدن و مرگ ۱۴ تا ۴۳ میلیون چینی شد. پس از مرگ مائو، مائوئیسم کمرنگ شد و اصلاحات اقتصادی در چین توسط شیائوپینگ، برای پیریزی یک اقتصاد باز صورت گرفت و چین یکی از سریعترین رشدهای اقتصادی جهان را داشتهاست.این کشور هماکنون بزرگترین صادرکننده و دومین واردکنندهٔ است و دومین اقتصاد بزرگ جهان بر پایهٔ تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد. چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای چندجانبهای همچون سازمان تجارت جهانی، اپک، سازمان همکاری شانگهای و گروه ۲۰ است. چین به عنوان کشوری دارای سلاح هستهای از بزرگترین ارتش دائمی جهان و دومین بودجه دفاعی بزرگ جهان برخوردار است. چین از سوی برخی از دانشگاهیان، تحلیلگران نظامی، اقتصادی و سیاسی یک ابرقدرت در قاره آسیا لقب گرفتهاست. شی جین پینگ، قصد اجرای طرح راه ابریشم جدید را دارد و تاکنون دالان اقتصادی پاکستان–چین احداث شده است.سیاست چین براساس قوانین کمونیستی است که اعتراضات گستردهای مبنی بر لغو آنها صورت گرفته است. چین کشوری سکولار است اما آزادی ادیان در آن وجود ندارد و سالها آزار مسلمانان در چین جزو موضاعات مورد توجه در چین است. سانسور در چین نیز توسط حکومت چین صورت میگیرد و مردم چین دسترسی به اینترنت جهانی ندارد و از اینترنت ملی استفاده میکنند. اعتراضات هنگ کنگ جزو آخرین اعتراضات علیه کری لم رئیس اجرایی هنگ کنگ، محسوب میشود که به شدت توسط حکومت سرکوب شد. همچنین ویکی پدیای چینی در چین فیلتر است و از آنجایی که در ویکیپدیا تقریبا هرکسی میتواند به جمع ویراستاران بپیوندد و فهرستها را ویراستاری کند، امکان اظهار نظر آزاد در مورد موضوعات حساسی که برای دولت چین چالشبرانگیز است در آن وجود ندارد. همچنین دیپلماسی چین بعداز مائو نیز به علت رتبه پایین چین در شاخص مردمسالاری و بدین ترتیب وجود مشکلات اجتماعی در چین موجب شده تا این کشور روابط نسبتاً خوبی با جهان غرب و هند نداشته باشد. دیپلماسی چین بیشتر بر اقتصاد متمرکز است و با دیپلماسی قرض-تله یا دام بدهی شناخته میشود.از نوامبر ۲۰۰۲ تا ژوئیهٔ ۲۰۰۳ شیوع سارس در استانهای جنوبی چین باعث بروز ۸٬۰۹۸ مورد بیماری احتمالی شد و در پایان مرگ ۷۷۴ تن در ۱۷ کشور گزارش شد. آخرین نوع ویروس کرونا، کروناویروس سندرم حاد تنفسی ۲ (SARS-CoV-2)، در دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین با همهگیری در انسان توسط خوردن خفاش شیوع پیدا کرد. کرونا ویروس پس از مدت کوتاهی موجب دنیاگیری کروناویروس در جهان شد. ضربات کرونا به امور حوزه دیپلماسی و تصور جهانیان از چینیها شد. بدلیل عدم شفافیتها، در نهایت آثار منفی کرونا بر موقعیت جهانی چین تا جایی پیش رفت که کشورهای گوناگونی چین را به مخفیکاری درباره انتشار کرونا و همدستی با سازمان بهداشت جهانی برای مخفیکاری خطاب کردند. به دلیل این، هم سازمان بهداشت جهانی کمک سالانه ۴۰۰ میلیون دلار واشنگتن را از دست داد.
|
{
"answer_start": [
780
],
"text": [
"مائو"
]
}
| 1.997141
|
10844
|
کوروش در کجا شهرهای سختبنیاد برای جلوگیری از یورشهای مردم آسیای مرکزی ساخت؟
|
پس از آنکه تهاجم کیمیریهای آناتولی، گردیوم پایتخت فریگیه را در سال ۶۷۶ پ. م ویران ساخت، لیدیه مهمترین پادشاهی منطقه بود. سارد، پایتخت لیدیه، در حدود هفتاد کیلومتری کرانهٔ غربی ترکیه کنونی قرار داشتهاست. کرزوس افسانهای بر لیدیه فرمان میراند و به سبب داشتن طلا و دادن هدیههای سخاوتمندانه به کاهنهٔ عبادتگاه دلفی مشهور شده بود. کرزوس پس از شنیدن پاسخ دو پهلوی دلفی که: «کرزوس پس از گذشتن از رود هالیس یک امپراتوری بزرگ را نابود خواهد کرد.» تشجیع شد که به ایرانیان حمله برد.عموماً، آغاز جنگ ایران و لیدیه را در سال ۵۴۷ پیش از میلاد دانستهاند. در جنگی که بین کورش بزرگ و کرزوس پادشاه لیدیه درگرفت، کوروش در «کاپادوکیه» به کرزوس پیشنهاد کرد که پیرو ایرانیان شود. کرزوس این پیشنهاد را نپذیرفت و جنگ بینشان آغاز گردید. سرانجام جنگ سختی در «پتریوم» پایتخت هیتیها روی داد، در این نبرد نظم اسبان لیدیایی بر اثر بوی شترهای ایرانیان از هم گسیخت. کرزوس به سمت سارد فرار کرد و در آنجا بست نشست. کورش شهر را دوره کرد و کرزوس را دستگیر نمود. لیدیه گرفته شد و به عنوان یکی از استانهای ایران بهشمار آمد. هر چند باستانشناسان پس از هجده حفاری نتوانستند به ارگ کرزوس دست پیدا کنند، اما لایههای سوخته و پیکانهای مانده از حملهٔ ایرانیان را یافتند. کرزوس از این پس مشاور بزرگ هخامنشیان شد. پس از گرفتن لیدی، کوروش متوجه شهرهای یونانی شد و از آنها نیز، تسلیم بیاما و اگر را خواست که یونانیان نپذیرفتند. در نتیجه شهرهای یونانی یکی پس از دیگری گرفته شدند. رفتار کوروش با شکستخوردگان باعث خوشبینی مردم آسیای صغیر نسبت به او شد. کوروش، گرفتن آسیای صغیر را به پایان رساند و سپس متوجه مرزهای خاوری شد. زرنگ، رخج، مرو و بلخ، یکی پس از دیگری در زمره استانهای تازه درآمدند. کوروش از جیحون گذر کرد و به سیحون که مرز شمال خاوری کشور بود، رسید و در آنجا شهرهایی سختبنیاد، برای جلوگیری از یورشهای مردم آسیای مرکزی ساخت. کوروش در بازگشت از مرزهای خاوری، عملیاتی در درازای مرزهای باختری انجام داد. ناتوانی بابل، به واسطه بیکفایتی نبونید، پادشاه بابل و فشارهای مالیاتی، کوروش را متوجه آنجا کرد. بابل بدون جنگ شکست خورد و پادشاه آن دستگیر شد. کوروش در همان نخستین سال پادشاهی خود بر بابل، فرمانی بر اساس آزادی یهودیان از بند و بازگشت به کشور و دوبارهسازی پرستشگاه خود در بیتالمقدس پخش کرد. او دیگر بردگان را هم آزاد کرد، و به گونهای بردهداری را از میان برداشت.
|
{
"answer_start": [
1584
],
"text": [
"سیحون"
]
}
| 1.996964
|
877
|
مرکز نیروی دریایی ایران در زمان رضاشاه در کدام شهر قرار داشت؟
|
در دوران قاجاریه تا زمان ناصرالدینشاه، توجهی به توسعه نیروی دریایی نشد. ناصرالدین شاه به منظور توسعه نیروی دریایی، موفق به خرید یک کشتی ۶۵۰ تنی مجهز به چهار اراده توپ کروپ، از آلمان گردید که نام آن را پرسپولیس گذارد. همچنین کشتی کوچک دیگری نیز به نام شوش برای تردد و حفظ امنیت کارون خریداری شد. در زمان مظفرالدینشاه نیز چند کشتی کوچک (ازجمله کشتی مظفری) به این ناوگان افزوده شد؛ ولی طی سالهای بعدی و به دلیل مشکلات داخلی ایران (مشروطیت و پس از آن کودتای سوم اسفند) همه این کشتیها با بیتوجهی مواجه و در نتیجه به تدریج در خور سلطانی، نزدیک بوشهر به آب فرورفته و غرق شدند.به دلیل افزایش منافع انگلستان در خلیج فارس و ایران، ایران سالها مورد تحریم غیر علنی کشورهای اروپایی در برابر فروش اسلحه و ازجمله کشتیهای جنگی قرار گرفت. در ۲۹ اسفند ۱۳۰۶، دولت لایحهای به مجلس شورای ملی داد تا دویست هزار تومان از درآمدهای سال ۱۳۰۷ را برای «خرید کشتى مسلح و تعمیر کشتىهاى موجوده» اختصاص دهد. همچنین با این لایحه، مجوز استخدام یک افسر و یک مهندس نیروی دریایی از ایتالیا به مدت سه سال با حقوق مجموعا ۱۵۰ هزار تومان کسب میشد.در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و مأموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. وی با زیرکی موفق گردید تا تعدادی ناو و کشتی و یدککش از ایتالیا خریداری نموده و مقدمات آموزش افسران ایرانی در ایتالیا را فراهم آورد. مرکز نیروی دریایی ایران خرمشهر بود و در همین محل بود که پادگان، فرماندهی، مخازن و اداره بندر قرار داشت. تعداد و محل مأموریت این شناورها به شرح زیر بود.
|
{
"answer_start": [
1291
],
"text": [
"خرمشهر"
]
}
| 1.996407
|
2752
|
سبکترین عنصر پس از لیتیم چه نام دارد؟
|
مانند دیگر فلزهای قلیایی، لیتیم تنها یک الکترون در لایهٔ ظرفیت دارد که دوست دارد آن را به آسانی از دست دهد و تبدیل به کاتیون شود. به همین دلیل لیتیم یک رسانای خوب گرما و جریان برق است و واکنشپذیری بسیار بالایی دارد. با این وجود از نظر واکنشپذیری در میان فلزهای قلیایی رتبهٔ آخر را دارد. این واکنشپذیری کم نسبت به دیگر عنصرهای گروه، به دلیل نزدیکی زیاد الکترونهای لایهٔ ظرفیت به هستهٔ اتم لیتیم است. چون دو الکترون باقیمانده در تراز ابر الکترونی 1s جای میگیرند که تراز انرژی بسیار پایینی دارد برای همین در پیوندهای شیمیایی شرکت نمیکنند.فلز لیتیم آنقدر نرم است که با چاقو بریده شود. هنگامی که بریده شد یک سطح نقرهای-سفید از آن دیده میشود. این رویه خیلی زود اکسید میشود و به رنگ خاکستری در میآید. لیتیم دارای یکی از پایینترین نقطهٔ ذوبها (۱۸۰ °C) در میان همهٔ فلزها است در حالی که در میان فلزهای قلیایی، بالاترین نقطهٔ ذوب و جوش را دارد.لیتیم سبکترین فلز جدول تناوبی است با چگالی نزدیک به ۰٫۵۳۴ g/cm۳ و یکی از سه فلزی است که روی آب و حتی روغن، شناور میماند (دو فلز دیگر سدیم و پتاسیم]] است). لیتیم کم چگالیترین عنصری است که در دمای اتاق گاز نیست. سبکترین عنصر پس از لیتیم، پتاسیم است که بیش از ۶۰٪ آن (۰٫۸۶۲ g/cm۳) چگالی دارد. همچنین اگر هلیم و هیدروژن را کنار بگذاریم، لیتیم کم چگالیترین عنصر در میان دیگر عنصرهای جامد و مایع است. برای نمونه لیتیم تنها ۲/۳ نیتروژن مایع (0.808 g/cm۳) چگالی دارد.ضریب انبساط گرمایی لیتیم دو برابر آلومینیم و نزدیک به چهار برابر آهن است. میتوان گفت لیتیم دارای بالاترین ظرفیت گرمایی در میان همهٔ عنصرهای جامد است. لیتیم در فشار معمولی، در دمایی پایینتر از ۴۰۰ μK ابررسانا میشود و در فشارهای بالا، بیش از ۲۰ گیگاپاسکال، در دمای بیش از ۹ کلوین ابررسانا میگردد. در دمای زیر ۷۰ کلوین، لیتیم هم مانند سدیم دچار استحاله مارتنزیتی میشود. همچنین در دمای ۴٫۲ کلوین دارای دستگاه بلوری لوزیپهلو (با ۹ لایهٔ فاصلهٔ تکرارشونده) اما در دماهای بالاتر شکل دستگاه بلوری اش به دستگاه بلوری مکعبی وجوهمرکزپُر و سپس به دستگاه بلوری مکعبی مرکزپُر دگرگون میشود. در دمای هلیم مایع (۴ کلوین) ساختار بلوری لوزیپهلو از همه بیشتر دیده شدهاست. در فشارهای بالا، چندشکلیهای گوناگونی از لیتیم گزارش شدهاست.لیتیم به دلیل ظرفیت گرمایی بسیار بالایی که نسبت به دیگر عنصرهای جامد دارد بیشتر در سردکنندهها برای جابجایی گرما به کار گرفته میشود.
|
{
"answer_start": [
1087
],
"text": [
"پتاسیم"
]
}
| 1.996015
|
5644
|
گورستان ویژهی ارمنیان در مشهد در چه سالی ساخته شد؟
|
در مشهد محلهای به نام «محلهٔ جدید» وجود دارد که مجتمع مسکونی یهودیان در مشهد بود. این محله منازل بزرگ و محکم با دیوارهای بلند داشت و خانهها از داخل با یکدیگر مرتبط بود. اقلیت یهودی مشهد که بینش و هوشیاری اقتصادی داشتند با توسعهٔ عمرانی مشهد به خیابانهای جنت و جم (پاسداران کنونی) نقلمکان کردند و عدهای هم به اسرائیل مهاجرت کردند.مهاجران ارمنی از اواخر قرن نوزدهم م و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و درگز وارد این استان شدند و سپس در شهرهای مشهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزوار، بجنورد و درگز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز به این استان نقلمکان کردند و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانههای ارمنیان کارخانههای تصفیهٔ پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخریسی بودند. مطابق برخی منابع، در ۱۹۶۵، ۵۱ خانوار ارمنی در مشهد اقامت داشتهاند و مطابق آمار ۱۹۶۶، ۳۲۰ ارمنی در مشهد و ۵۲۱ ارمنی در کل استان خراسان ساکن بودهاند. در ۱۹۱۳، ارمنیان مشهد مدرسهٔ هایکازیان را — که در واقع شعبهای از مدرسه هایکازیان تهران بود — تأسیس کردند. در ۱۹۴۱، کلیسای مسروپ مقدس، که نزد اهالی به «کلیسای حضرت مریم» نیز معروف است، احداث شد. اهالی ارمنی شهر مشهد دارای گورستان ویژهٔ خود بودهاند که سال تأسیس آن به ۱۹۴۴ بازمیگردد. در این گورستان نمازخانهای هم وجود داشت. غیر از سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان، در قسمت خاصی از آن قطعهای به ۳۲ سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم در محلی نزدیک قوچان کشته شدهبودند اختصاص یافتهبود. انجمن فرهنگی ـ ورزشی آرارات نیز از ۱۹۸۳ در این شهر شعبهای ایجاد کردهاست که تاکنون به فعالیتهای فرهنگی ورزشی خود ادامه میدهد.در مشهد اقلیتی از بهاییان نیز هستند، اما بهدلیل فقدان آمار رسمی تعداد آنان مشخص نیست. در سال ۱۳۴۵، در اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به ۲۴ «قسمت امری» تقسیم میشد. هر قسمت امری دارای مرکزی بود که محفل آن به «محفل روحانی مرکز قسمت امری» موسوم بود و خراسان به مرکزیت مشهد یکی از آن قسمتهای امری بود. در سال ۱۳۴۹ تعداد مراکز قسمت امری ایران به ۶۷ مرکز رسید و در «نقشهٔ پنج ساله»، که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق دارد، باید تعداد محافل محلی ایران به ۱۱۰۰ محفل میرسید.
|
{
"answer_start": [
1168
],
"text": [
"۱۹۴۴"
]
}
| 1.995709
|
1532
|
تیمور پس از قدرت یافتن، کدام شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد؟
|
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. بهویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که بهدقت به تحولات داخلی ایران مینگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و بهدقت برنامههایش را تنظیم میکرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح میکند و به خاک و خون میکشد.تیمور در خانوادهای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتنابناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول میرساندند. این بدان جهت بود که میخواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
|
{
"answer_start": [
1807
],
"text": [
"سمرقند"
]
}
| 1.994873
|
2394
|
چه بخشی از آرامگاه داریوش دوم حالت مثلثی دارد؟
|
آرامگاه داریوش دوم در فاصلهٔ ۳۳ متری سمت جنوبغربی آرامگاه اردشیر یکم و به شکل صلیب کنده شده و نمای عمومی آن، همچون دیگر آرامگاههای نقش رستم است. این آرامگاه، دقیقاً روبهروی بنای موسوم به کعبه زرتشت قرار دارد که ۴۵ متر دورتر از آن برپای است ولی این موقعیت از روی عمد انتخاب نشده بوده، زیرا فاصلهٔ میان آرامگاه داریوش بزرگ و آرامگاه اردشیر اول ۳۷ متر است و همین فاصله در انتخاب آرامگاه بعدی نیز رعایت شدهاست، در نتیجه قرار گرفتن بنای کعبهٔ زرتشت در جلوی آرامگاه، عمدی نبودهاست.نمای بنا از بیرون به شکل معمول آن در دیگر آرامگاهها ساخته شده ولی چهرهٔ شاه به سختی آسیب دیده و امکان مقایسهٔ آن با چهرهٔ دیگر شاهان وجود ندارد. حلقهٔ دور بدن تصویر اهورامزدا در جلوی شاه همانند آرامگاه اردشیر یکم صاف و بیزرق و برق است، دو بال اهورامزدا اما بر خلاف نقشهای سه آرامگاه پیشین خطوط عمودی بیشتری دارند گویی که خطوط افقی در زیر این خطوط عمودی قرار گرفتهاند. دیگر جزئیات نما کمابیش همانند دیگر آرامگاههای ذکر شده هستند.درون آرامگاه تقریباً شبیه آرامگاه اردشیر اول است، دهلیز بدون دقت و با محور کج (ناموازی با نمای آرامگاه) کنده شده و تقریباً حالت مثلثی دارد، که ارتفاع آن به ۲٫۸۰ متر میرسد. سه اتاقک آرامگاه با دقت بیشتری تراشیده شده و بهصورت مستطیلاند و هرکدام دارای یک قبر است. قبر میانی بیگمان برای شاه طراحی شده بوده و یکی دیگر از گورها متعلق به شهبانو پریزاتس بودهاست. با این حال، اینکه گور سوم برای چه کسی ساخته شده بوده، مشخص نیست.در قسمت پایین این آرامگاه، سنگنگاره نبرد شاپور دوم در دورهٔ ساسانیان کنده شدهاست. علت انتساب این آرامگاه به داریوش دوم آن است که پس از آرامگاه اردشیر قرار دارد و خصوصیات آن را تکرار کرده، بنابراین از لحاظ تاریخی هم باید پس از آن باشد.
|
{
"answer_start": [
963
],
"text": [
"دهلیز"
]
}
| 1.994672
|
4232
|
کدام اثر مولانا در شهر قونیه به رشته تحریر درآمده است؟
|
– ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی پارسیگوی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. زبان مادری وی پارسی بودهاست.نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغانها، تاجیکها، ترکها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان آسیای جنوب شرقی در طی هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفتهاند. اشعار او بهطور گستردهای به بسیاری از زبانهای جهان ترجمه شدهاست. ترجمه سرودههای مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوبترین» و «پرفروشترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته میشود.بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شدهاست، اما در اشعارش بهندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیهای یونانی نیز استفاده کردهاست. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شدهاست یکی از عالیترین اشعار زبان فارسی بهشمار میرود. آثار او بهطور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده میشود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.
|
{
"answer_start": [
1023
],
"text": [
"مثنوی معنوی"
]
}
| 1.994309
|
4501
|
چه کسی در اواخر قرون وسطی یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت؟
|
در دوران رکود علم و پزشکی در دنیای غرب در قرون وسطی، مسلمانان و ایرانیان شروع به ترجمه آثار پزشکی یونان باستان از جمله آثار بقراط و گالن به عربی کردند. از طرفی با بهرهگیری از میراث علمی پزشکی ایرانیان در جندی شاپور پزشکی در دنیای اسلام شکوفا شد. ابن سینا از مشاهیر برجسته پزشکی در این دوران بود که توسط برخی منابع در کنار بقراط به عنوان پدر علم پزشکی شناخته میشود. او کتاب قانون در پزشکی را نگاشت که از مشهورترین کتابهای تاریخ پزشکی محسوب میشود از سایر مشاهیر میتوان از زهراوی، ابن زهر، ابن نفیس، و ابن رشد نام برد.محمد زکریای رازی یکی از اولین دانشمندانی بود که نظریه یونانی اخلاط چهارگانه را مورد تردید قرار داد، بهطوریکه در الحاوی که بزرگترین دائرةالمعارف طبی اسلامی خوانده میشود هیچ نامی از اخلاط و طبایع و مزاجها نبردهاست. با این وجود تا مدتها این نظریه در پزشکی غربی قرون وسطی و پزشکی اسلامی مؤثر باقی ماند. بیمارستانها در دنیای اسلام که از بیمارستان جندی شاپور ایران الگو گرفته بودند، از اولین نمونههای بیمارستانهای عمومی در جهان بودند.در اواخر قرون وسطی پزشکی دوباره در اروپا رونق گرفت. اندرو واسالیوس یکی از تأثیر گذارترین کتابها در کالبدشناسی را نوشت. باکتری و میکروارگانیسمها اولین بار توسط میکروسکوپ آنتونی وان لوونهوک در ۱۶۷۳ مشاهده شد. مایکل سروانتس بهطور مستقل از ابن نفیس جریان خون ریوی را دوباره کشف کرد ولی این کشف منتشر نشد. بعدها این کشف توسط رنالدوس کولومبوس و آندره سزالپینو توصیف شد. بر مبنای کارهای کولومبوس بعدها ویلیام هاروی پزشک انگلیسی دستگاه گردش خون را توصیف کرد.
|
{
"answer_start": [
1009
],
"text": [
"اندرو واسالیوس"
]
}
| 1.994186
|
9451
|
تحقیقات دانشمندان کدام کشورها نشان داد که برخورد ابرقاره با صفحه اوراسیا فلات تبت و رشته کوه هیمالیا را به وجود آورد؟
|
فلات تبت با مساحتی برابر غرب اروپا و با متوسط ارتفاع ۴۵۰۰ متر در شمال هیمالیا قرار دارد. سرزمینی کوهستانی، خشک و سرد؛ معروف به بام دنیا. فلات تبت پهنهای در حدود ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کیلومترمربع را فراگرفتهاست. به آن در زبانزد «بام جهان» میگویند، زیرا بلندترین و گستردهترین فلات در جهان است که پهنهای برابر ۲٫۵ میلیون کیلومتر مربع (کمابیش ۴ برابر اندازهٔ ایالت تگزاس آمریکا یا کشور فرانسه) دارد. فلات تبت را رشتهکوههای بلندی فراگرفتهاست، از شمال غربی به رشتهکوههای کولون (که آن را از حوضه آبریز تاریم جدا میسازد) محدود میشود و در شمالیترین نقطه با رشتهکوههای کیلیان که فلات را از بیابان گوبی جدا میسازد، در ارتباط است. در جنوب، فلات با درهٔ رود «یارلونگ سانگپو» که در بستر رشتهکوه هیمالیا جریان دارد و با صفحهٔ گستردهٔ جلگه سند و گنگ برش خوردهاست، ارتباط دارد. در غرب نیز پیچش رشتهکوههای ناهموار قرهقروم در شمال کشمیر را در بر میگیرد. تحقیقات دانشمندان آلمانی و هندی نشان میدهد فلات تبت و رشته کوه هیمالیا هنگامی بوجود آمد که ابرقاره «گوندواناً دچار شکستگی شد و شبه قاره هند "با سرعت زیاد» به صفحه اوراسیا برخورد کرد. صفحه هند۵۰میلیون سال پیش در حرکت به سوی شمال با قاره اوراسیا برخورد کرد و این تصادم عظیم موجب فشرده و جمع شدن زمین و تشکیل مرتفعترین رشته کوه جهان شد.
|
{
"answer_start": [
866
],
"text": [
"آلمانی و هندی"
]
}
| 1.993477
|
470
|
با فعالیت شرکتهای مختلف در چه زمینهای، بروجرد به عنوان پایتخت انیمیشن ایران شناخته شد؟
|
بُروجـِرد مرکز شهرستان بروجرد، دومین شهر پرجمعیت استان لرستان و سی و نهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر در شمال دشت حاصلخیز سیلاخور قرار گرفته و قلههای مرتفع گرّین از مجموعه رشته کوههای زاگرس، شمال غربی تا جنوب شرقی آن را دربر گرفتهاند. سرابهای دائمی متعددی که از دامنه این کوهها جاری است، در اقتصاد منطقه و توسعه شهر بروجرد نقش داشتهاند. بروجرد از گذشتههای دور، دارای موقعیت ویژه ارتباطی بودهاست و امروزه نیز قرارگیری این شهر بر سر شاهراه تهران - جنوب یکی از عوامل رونق اقتصادی آن بهشمار میرود. بروجرد در اواخر دوره ساسانیان یکی از شهرهای ناحیه پهله از سرزمین ماد بود. حموله وزیر محلی آل ابی دلف از حکمرانان عباسی بین سالهای ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در عمران بروجرد کوشید و در آن منبری برپا کرد. حسامالسلطنه شاهزاده قاجار و حاکم ولایت بروجرد و مضافات، در سال ۱۲۴۲ ه.ق حکومت ولایت لرستان و ولایت خوزستان را نیز به دست آورد و بروجرد را حاکمنشین حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان کرد.جمعیت شهر بروجرد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی مرکز آمار ایران، ۲۳۴٬۹۹۷ نفر گزارش شدهاست. گویش رایج مردم این شهر، بروجردی است و شهرستان بروجرد، یکی از مراکز مهم گویشوران لری است. به دلیل فعالیت شرکتهای مختلف پویانمایی رایانهای در این شهر، بروجرد از سال ۱۳۸۹ به عنوان «پایتخت انیمیشن ایران» تحت نظارت انتخاب شدهاست. به دلیل وجود تعداد زیادی واحدهای تولیدی و صنعتی و عرضه محصولات آنها در بازار داخلی و خارجی، بروجرد قطب صنعتی استان لرستان محسوب میشود. صنایع دستی متنوعی در بروجرد تولید میشوند و در سال ۱۳۹۸ سازمان میراث فرهنگی این شهر را به عنوان شهر ملی ورشو به ثبت رساند.
|
{
"answer_start": [
1107
],
"text": [
"پویانمایی رایانهای"
]
}
| 1.993239
|
4319
|
پارسیها قبایلی را که در جنوب روسیه امروزی میزیستند چه مینامیدند؟
|
قدمت سکاها، به سده هشتم پیش از میلاد مسیح برمیگردد. سکاها از سده هشتم پیش از میلاد تا آغاز عصر مسیحیت، بر دشتهای اوراسیا مسلط بودند و در قلمرو وسیعی از سواحل شمالی دریای سیاه در غرب، تا مرزهای شمالی چین در شرق، به زندگی چادرنشینی روزگار میگذراندند. سکاها در نوشتههای هرودوت، به سکیث مشهور هستند. در زبان یونانی، سکیث به معنی پیاله است، از اینرو، یونانیها آنها را افرادی پیالهبهدوش مینامیدند. هرودوت میافزاید که سکاهای اروپایی خود را سکلتث (Secolotes) مینامیدند. همین کلمه در زبانهای اروپایی به سیت (Scythe) تبدیل شدهاست. در روزگار کوروش و داریوش، سرتاسر روسیه جنوبی، از آسیای میانه گرفته تا کرانههای شمالی دریای خزر و دریای خزر و سیاه، مسکن قبیلههای ایرانیتبار (سغدی، بلخی، مادی، پارسی) بودند که نام مشترکشان الان (مشتق شده از ایران) تا دیرگاهی به جا ماند. این قبیلهها که در جنوب روسیه امروزی، میزیستند، به وسیلهٔ پارسیها سکاها (از ریشه فارسی باستان ska به معنی «نیرومند، قدرتمند») خوانده میشدند؛ در حالی که یونانیها، این مردمها را اسکیتها (به یونانی: scythai) مینامیدند. مهشید میرفخرایی هم معتقد است که سکاها، به معنی «نیرومندی» است، در حالی رضایی باغبیدی واژه فارسی سکا (saka) را، مشتق از ریشه باستانی sak*، به معنی «رفتن، گشتن، گردیدن» دانسته و سکاها را «سرگردان و خانهبهدوش» میداند. به سبب فزونی تعداد قبایل سکایی، پارسیها به هر کدام، پسوندی میدادند. در کتیبههای هخامنشی، سکاها به چهار دسته تقسیم شدند: سکاهای هومنوش، سکاهای تیزخود، سکاهای فراسوی سُغد و سکاهای فراسوی دریا. از این چهار گروه، سه تای آن مختص خاور دریای خزر و چهارمی، مختص باختر دریای خزر بود. مهمترین قبایل قبایل سکاهای غربی که غالباً در دشتهای جنوب روسیه امروزی میزیستند، اسکیتیها یا اسکوتیها، سرمتها و ماساگتها بودند. به نظر، سکاها خودشان را skuda مینامیدند، که برگرفته از ریشه هندواروپایی skeud* است. دیاکونوف، این واژه را «چالاک»، ولی سمرنیی، «تیرانداز» ترجمه کردهاست. این واژه در میانه سده یکم پیش از میلاد، در منطقه پنتوس به skula* بدل شد. حتی سمرنیی، واژه سُغد (فارسی باستان saguda) را با قیاس با کلمه skauda، برگرفته از ایرانی باستان *skuda میداند. سکاها در زبان آشوری اشکوز نامیده میشدند و پارسیان و هندیها آنان را سَکا مینامیدند.آن چنانکه در کتیبههای هخامنشی نگاشته شده؛ سَکَ یا سَکا نامی است که در زبان پارسی باستان برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفتهاست. سنگنبشتهٔ هخامنشی بیستون، از چهار دستهٔ سکا یاد کردهاست:
|
{
"answer_start": [
841
],
"text": [
"سکاها"
]
}
| 1.99307
|
4193
|
چند درصد از خاک زمین ویژهٔ کشاورزی است؟
|
بخشی از پوستهٔ زمین از سنگهایی با چگالی کم مانند سنگهای آذرین، سنگ خارا و آندزیت ساخته شدهاست. سنگی مانند بازالت که سازندهٔ اصلی کف اقیانوسها است و خود از آذرینهای با چگالی بیشتر است، کمتر در پوستهٔ زمین دیده میشوند. گونهٔ دیگر سنگها، سنگهای رسوبی است که از انباشته و فشرده شدن مواد ته تشینی ساخته میشود. نزدیک به ۷۵٪ صفحههای قارهای از سنگهای رسوبی پوشیده شدهاست. با این حال این گونهٔ سنگ، تنها ۵٪ پوستهٔ زمین را میسازند. گونهٔ سوم سنگها، سنگهای دگرگون است که از دگرگونی سنگهایی که پیشتر در زمین بودهاند با وارد شدن گرما یا فشار بسیار بالا یا هر دو ساخته میشوند. فراوانترین کانیهای سیلیکاتی در سطح زمین عبارتند از: کوارتز، فلدسپات، آمفیبول، میکا، پیروکسن و الیوین. همچنین از جمله کانیهای کربناتی فراوان میتوان به کلسیت (که در سنگ آهک پیدا میشود) و دولومیت اشاره کرد.خاکسپهر بیرونیترین لایهٔ زمین است که از خاک ساخته شده و خود در فرایندهای ساخت خاک درگیر است. این لایه، لایهٔ ارتباط دهنده میان لیتوسفر، هواکُره، آبکُره و زیستکُره است. امروزه در مجموع ۱۳٫۳۱٪ از خاک زمین، ویژهٔ کشاورزی است؛ که از آن میان تنها ۴٫۷۱٪ آن همواره محصول میدهد. نزدیک به ۴۰٪ از خاک زمین به عنوان چراگاه و کشتزار کاربرد دارد به عبارت دیگر ۱٫۳×۱۰۷ کیلومتر مربع برای کشتزار و ۳٫۴×۱۰۷ کیلومتر مربع برای چراگاهاست.بلندی ناهمواریهای زمین از ۴۱۸- متر در دریای مرده آغاز میشود و به ۸٬۸۴۸ در قلهٔ اورست میرسد (برآورد شده در سال ۲۰۰۵). میانگین بلندی ناهمواریهای زمین از سطح دریا ۸۴۰ متر است.
|
{
"answer_start": [
978
],
"text": [
"۱۳٫۳۱٪"
]
}
| 1.992869
|
2261
|
دومین لشکرکشی مغول در سال ۶۲۶ ه.ق به دستور چه کسی انجام شد؟
|
چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواسته چنگیز خان بازکردن راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین بود. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود، ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجبات غضب خان مغول را فراهم کرد و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۵۹۸ خ. / ۶۱۶ ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای ایران مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، طوس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج به کلی ویران شد و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل نیز تحت هدف حمله قرار گرفتند.
|
{
"answer_start": [
934
],
"text": [
"اوگتای قاآن"
]
}
| 1.992633
|
10169
|
کنگره ملی عمومی در کدام شهر واقع شده است؟
|
سه سال پس از مداخله نظامی غرب در لیبی که به سرنگونی معمر قذافی منتهی شد؛ لیبی به کشوری ویران، فاقد نظم، فاقد امنیت و در ضمن به صحنه جنگهای گوناگون داخلی تبدیل شد. از آن زمان تا کنون این کشور شاهد خرابکاریهای گسترده، محاصره دائمی مجلس، اشغال وزارتخانهها و حتی در یک مورد ربودن نخستوزیر بودهاست. لیبی بعد از سرنگونی سرهنگ «معمر القذافی» دیکتاتور سابق لیبی در سال ۲۰۱۱، مدتی بدون دولت مرکزی ماند تا اینکه سال ۲۰۱۵ با حمایت سازمان ملل و جامعه بینالملل، دولت وفاق ملی با هدف ایجاد ثبات در این کشور به ریاست فائز السراج بر اساس توافق «صُخیرات» مغرب تشکیل شد که هماکنون شهر طرابلس، محل استقرار این دولت و پارلمان وابسته به آن است.به دنبال تشکیل این دولت، نیروهای سیاسی و نظامی حامی ژنرال خلیفه حفتر نیز دست به ایجاد دولت موازی به ریاست عبدالله الثنی و پارلمان در طُبرُق زدند که به پارلمان طبرق معروف است و طی این سالها، بین نیروهای مورد حمایت این دو دولت و پارلمان، جنگ و درگیری است.بنا بر این، اکنون دو دولت رقیب در لیبی وجود دارد. یکی اعضای مجلسی که در انتخابات ژوئن ۲۰۱۴ برگزیده شدند. آنها نماد آینده دموکراتیک کشوری بوده و از سوی جامعه جهانی و سازمان ملل به رسمیت شناخته میشوند اما کنترل هیچیک از سه شهر کلیدی کشور را در دست ندارند. آنها برای فرار از دست شبهنظامیان به شهر طُبرُق در نزدیکی مرز مصر گریختهاند. گروه دیگر، مجلس پیشین موسوم به کنگره ملی عمومی در طرابلس هنوز بر سر کار است. این مجلس حتی دولت خود را در رقابت با آن مجلس بر سر کار آوردهاست.
|
{
"answer_start": [
1269
],
"text": [
"طرابلس"
]
}
| 1.992378
|
7273
|
براساس گفته رابرت چارلز زنر، کتابهای پهلوی عمدتاً نظرات و آرای کلامی مربوط به آخرین قرن از حکومت کدام دوره را منعکس کردهاند؟
|
کهنترین اثر بازمانده از فارسی میانه سکههای معروف به سکههای پارسی هستند که در واقع سکههای فرمانروایان ایالت پارس در سدهٔ نخست میلادی بودهاند. از زمانی که انتظار داریم به زبان فارسی میانه گفتگو میشده باشد، یعنی از سدهٔ سوم پیش از میلاد تا سدهٔ سوم میلادی این سکههای پارسی تنها اثرهایی هستند که به دست آمدهاند. پس از این دورهٔ ششصدسالهٔ خاموشی، کهنترین سندهای فارسی میانه کتیبههای شاهان نخست ساسانی و نوشتههای مانویان در سدهٔ سوم میلادی هستند. از این تاریخ به بعد تا سدهٔ نهم میلادی (یعنی تا سدهٔ سوم هجری) از سنت نگارش فارسی میانه سندهای بسیاری در دست داریم. ماریان موله معتقد است که همهٔ نوشتههای پارسی میانهٔ زردشتی به دوران عباسی و قرن ۹ و ۱۰ پس از میلاد تعلق دارند. به این ترتیب که در آن دوران در منطقهٔ فارس و در میان اعضای خاندانی از موبدان جنوب ایران یک باززایی مَزدیَسنایی رخ داده و به موجب آن، بسیاری از آثار دینی زردشتی با هدف محافظت از میراث کهن و یادآوری سنت باستان از نو نگارش شدهاند. به سخن دیگر، کتابها و رسالههای پارسی میانهٔ زردشتی که اکنون در دست است نه صورت اصلی و نخستین آنها، بلکه تألیفاتی دستدوم یا دستسوم است.رابرت چارلز زنر نیز معتقداست که کتاب های پهلوی اگرچه عمدتاً نظرات و آرای کلامی مربوط به آخرین قرن از حکومت ساسانیان را منعکس کردهاند، اما خود در قرن ۹ میلادی نوشته شدهاند. زنر معتقد است که برخی از کتابهای پهلوی قطعاتی ترجمهشده از متون اوستایی مفقودشده هستند. به باور زنر زبان اوستا در دوران ساسانیان و پس از آن غیرقابل فهم بوده، و به همین دلیل مفسران اوستا درک درستی از محتوای آن نداشته و مشخص است که حتی در دوران ساسانی نیز موبدان زبان دعاهایی را میخواندهاند درک نمیکردهاند و از اورادی که میخواندهاند سر در نمی آوردهاند.
|
{
"answer_start": [
1155
],
"text": [
"ساسانیان"
]
}
| 1.992288
|
3137
|
ساز چنگ از ساختههای کدام قوم است؟
|
از مهمترین مُهرنگارههای خُنیا (:موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «تپه چغامیش» دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱–۱۹۶۶ میلادی، یافت شدهاست. این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان میدهد. در این بزم باستانی، دستهای خُنیاگر(:نوازنده) دیده میشوند که هر کدام، به نواختنسازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان میدهد که آنها، نخستین دسته خُنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، میبینیم که نوازندهای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» مینوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خوانندهای است که «آواز» میخواند. همچنین در این بزم کهن، آزادهای را میبینیم که بر فرشی نشسته و از او پذیرایی میشود. ما همانند این خنیاگران را در ایلام و در سده ۲۷ پیش از میلاد و از زمان پادشاهی «پوزوز این شوشیناک» در شوش میشناسیم. از همین گاه، مُهر و نشانههایی در دست است که نشان میدهند، خنیاگران بسیاری در ایران میزیستند. در این هنگام، نواختن چنگ بسیار گسترش داشتهاست و این ساز از ساختههای ایرانیان است. ما، نگارهای را در دست داریم و میدانیم که در پادشاهی «شوکال ماه هو» و از سده ۱۷ پیش از میلاد در ایران، تار نواخته میشد. با یافتن یک کنده کاری در ایلام بازهم آگاهی داریم که خنیاگران ایرانی؛ دَف را همراه چنگ مینواختند. در این کنده کاری همچنین دیده میشود که از میان ۱۱ تن خنیاگر؛ ۸ تن چنگ، ۲ تن نی و یک تن دهل مینوازند. ۱۵ زن خواننده، در میان رامشگران دیده میشوند که در حال کف زدن هستند. باید افزود که از این نمونهها در سراسر ایران بسیار دیده شدهاست. ما به یاری باستانشناسی از لرستان مانند ایلام آگاهی داریم که در این بخش از ایران هم از سده ۹ پیش از میلاد، تار نواخته میشدهاست. در بخشهای دیگری از ایران و از سال ۵۵۹ پیش از میلاد، سفالهایی در تپه سیلک کاشان و مرودشت پیدا شده که سیمایی از پایکوبی و دست افشانی بر آنها نگارگری شدهاست.پس از وارد شدن آریاییان، از آنجا که در برپا داشتن آیینهای کیشی آریاییان رقص و موسیقی به کار بسته نمیشد و چندان ارجی نداشت، این دو هنر چنانکه بایست در میان آنان پیشرفت نکرده و در آثار و نوشتههای آن روزگاران جای پایی از خود باز نگذاشتهاست.اصطلاح «خنیای باستانی ایرانی» حروفنویسی خالص کلمات ایرانی است که ترجمه آن عبارت از «موسیقی ایران باستان» یا به عبارت دیگر «موسیقی سنتی ایران» است. این اصطلاح ایرانی امروزه به خوبی قابل درک است ولی در مقایسه با اصطلاح پر مصرف «موسیقی اصیل» که معنای آن نیز همان است، به ندرت استفاده میشود. با استفاده از شواهد کاویده شده، مانند تندیس کشف شده در ساسا، سوابق موسیقی به خوبی به دوران امپراتوری ایلامی (۶۴۴–۲۵۰۰ قبل از میلاد) برمی گردد. بهطور مشهود، اطلاعات کمی در خصوص موسیقی این دوره در دسترس است. تنها استثناء ابزار باقیمانده موسیقی مانند گیتارها، عودها و فلوتهایی که ابداع و نواخته شده، هستند. گفته میشود ابزار موسیقی مانند «باربت» ریشه در این دوران یعنی حدود سال ۸۰۰ قبل از میلاد داشتهاست.
|
{
"answer_start": [
941
],
"text": [
"ایرانیان"
]
}
| 1.99218
|
8627
|
علت اخراج اتحاد جماهیر شوروی از جامعه ملل چه بود؟
|
از ۴۲ عضو مؤسس جامعهٔ ملل، ۲۳ عضو (۲۴ تا با شمردن فرانسه آزاد) تا انحلال این سازمان در ۱۹۴۶ در آن باقی ماندند. در همان سال تأسیس، سه کشور دیگر هم به عضویت جامعهٔ ملل درآمدند که دو تایشان تا انحلال عضو ماندند. همچنین جمهوری وایمار آلمان (رسماً رایش آلمان یا امپراتوری آلمان) در پی صدور قطعنامهای در ۸ سپتامبر ۱۹۲۶ به عضویت جامعهٔ ملل پذیرفته شد.در سالهای آتی ۱۵ عضو دیگر نیز به جامعهٔ ملل پیوستند. حداکثر تعداد اعضای جامعهٔ ملل ۵۸ تا بود که بین ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۴ (زمان پیوستن اکوادور) و ۲۳ فوریه ۱۹۳۵ (زمان خروج پاراگوئه) روی داد.پادشاهی مصر آخرین کشوری بود که به عضویت جامعه ملل درآمد (۲۶ مه ۱۹۳۷). اولین کشوری که بهشکل دائمی از جامعه ملل خارج شد کاستاریکا بود. این کشور که در ۱۶ دسامبر ۱۹۲۰ به عضویت جامعه ملل درآمده بود در ۲۲ ژانویه ۱۹۲۵ از عضویت این سازمان خارج شد و کوتاهترین دورهٔ عضویت در جامعهٔ ملل را داشت. برزیل اولین کشور از اعضای مؤسس جامعهٔ ملل بود که آن را ترک کرد (۱۴ ژوئن ۱۹۲۶) و هائیتی آخرین (در آوریل ۱۹۴۲). عراق، که در سال ۱۹۳۲ به عضویت جامعهٔ ملل درآمده بود، اولین عضو مستقلی بود که پیشتر تحت قیمومت جامعهٔ ملل قرار داشت.اتحاد جماهیر شوروی در ۱۸ سپتامبر ۱۹۳۴ عضو جامعهٔ ملل شد و در ۱۴ دسامبر ۱۹۳۹ بهخاطر حمله به فنلاند از این سازمان اخراج شد. جامعهٔ ملل در اخراج شوروی قوانین خود را زیر پا گذاشت، چرا که فقط ۷ عضو از ۱۵ عضو «شورای جامعه» به اخراج شوروی رأی مثبت دادند که از اکثریت تصریح شده در میثاق کمتر است، و سه کشور از میان این کشورها روز پیش از رایگیری در شورا عضو شدهبودند. این اتفاق از آخرین اَعمال جامعهٔ ملل بود و با آغاز جنگ جهانی دوم فعالیتهای آن عملاً متوقف شد.
|
{
"answer_start": [
1127
],
"text": [
"حمله به فنلاند"
]
}
| 1.991942
|
471
|
گویش رایج مردم بروجرد چیست؟
|
بُروجـِرد مرکز شهرستان بروجرد، دومین شهر پرجمعیت استان لرستان و سی و نهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر در شمال دشت حاصلخیز سیلاخور قرار گرفته و قلههای مرتفع گرّین از مجموعه رشته کوههای زاگرس، شمال غربی تا جنوب شرقی آن را دربر گرفتهاند. سرابهای دائمی متعددی که از دامنه این کوهها جاری است، در اقتصاد منطقه و توسعه شهر بروجرد نقش داشتهاند. بروجرد از گذشتههای دور، دارای موقعیت ویژه ارتباطی بودهاست و امروزه نیز قرارگیری این شهر بر سر شاهراه تهران - جنوب یکی از عوامل رونق اقتصادی آن بهشمار میرود. بروجرد در اواخر دوره ساسانیان یکی از شهرهای ناحیه پهله از سرزمین ماد بود. حموله وزیر محلی آل ابی دلف از حکمرانان عباسی بین سالهای ۲۱۰ تا ۲۵۸ هجری قمری در عمران بروجرد کوشید و در آن منبری برپا کرد. حسامالسلطنه شاهزاده قاجار و حاکم ولایت بروجرد و مضافات، در سال ۱۲۴۲ ه.ق حکومت ولایت لرستان و ولایت خوزستان را نیز به دست آورد و بروجرد را حاکمنشین حکمرانی بروجرد، لرستان و خوزستان کرد.جمعیت شهر بروجرد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی مرکز آمار ایران، ۲۳۴٬۹۹۷ نفر گزارش شدهاست. گویش رایج مردم این شهر، بروجردی است و شهرستان بروجرد، یکی از مراکز مهم گویشوران لری است. به دلیل فعالیت شرکتهای مختلف پویانمایی رایانهای در این شهر، بروجرد از سال ۱۳۸۹ به عنوان «پایتخت انیمیشن ایران» تحت نظارت انتخاب شدهاست. به دلیل وجود تعداد زیادی واحدهای تولیدی و صنعتی و عرضه محصولات آنها در بازار داخلی و خارجی، بروجرد قطب صنعتی استان لرستان محسوب میشود. صنایع دستی متنوعی در بروجرد تولید میشوند و در سال ۱۳۹۸ سازمان میراث فرهنگی این شهر را به عنوان شهر ملی ورشو به ثبت رساند.
|
{
"answer_start": [
1011
],
"text": [
"بروجردی"
]
}
| 1.991815
|
1423
|
کدام موجودات به عنوان پایینترین نوع جانوران در نظر گرفته میشوند؟
|
در طی سدههای میانی آغازین، کارهای کلاسیک یونانی بهطور کامل بر غربیان ناپیدا و گمشده بودند. با این حال، ارتباط برقرار کردن آنها با جهان اسلام، که در آن دستنوشتههای یونانیان باستان نگهداری میشد و آنها را شرح و بسط میدادند، به سرعت باعث ایجاد جنبش ترجمه این آثار به زبان لاتین شد. اروپاییان دوباره با کارهای افلاطون و ارسطو، و همچنین اندیشه اسلامی، آشنا شدند. اندیشمندان مسیحی مکتب مدرسی، به ویژه پیر آبلار (۱۰۷۹ – ۱۱۴۲ م) و تامس آکویناس (۱۲۲۵ – ۱۲۷۴ م)، طبقهبندی ارسطویی را با اندیشههای افلاطون در باب نیک بودن خداوند، و اینکه همه اشکال محتمل حیات میبایست در آفرینشی بینقص حضور داشته باشند، مخلوط کردند و به سامانهای عظیم و متصل به هم از همه موجودات بیجان، زنده، و آسمانی رسیدند: scala naturae، یا زنجیره عظیم هستی.در این سامانه، هر آنچه حیات دارد میبایست در نظمی قرار داشته باشد؛ از «کمترین» تا «بالاترین»، که دوزخ در پایین و خدا در بالا قرار گرفتهاند. در زیر خدا، سلسله مراتب فرشتگان که همچون مدار سیارات فرض شدهاند، به همراه انسان در مرتبهای میانی، و کرمها به عنوان پایینترین نوع جانوران. از آنجا که در این سامانه، گیتی در نهایت بینقص متصور میشد، زنجیره عظیم هستی نیز کامل فرض میشد. هیچ پیوند خالی درون زنجیره وجود نداشت، و هیچ پیوندی با بیش از یک گونه نشان داده نمیشد. هیچ گونهای نمیتوانست از یک جای زنجیر به جای دیگر برود. از این روی، در این نسخهٔ مسیحیشدهٔ گیتی کامل افلاطون، گونههای نمیتوانستند هیچگاه تغییر یابند، و بنا بر متن سفر پیدایش همواره ثابت میماندند. برای انسانها نیز فراموش کردن جایگاهشان گناه دانسته میشد؛ چه همانند جانوران پایینتر از خود رفتار میکردند، چه بیشتر از آنچه را که آفریدگارشان برایشان رقم زده بود به خیال راه میدادند.انتظار میرفت که مخلوقاتی که بر روی سطوح موازی بودند به یکدیگر شباهت نزدیک داشته باشند؛ باوری که در گفتهٔ «طبیعت جهش نمیکند» natura non facit saltum بیان شدهاست. این ایده پایهای زنجیره عظیم هستی اندیشهٔ تمدنهای غربی را برای سدهها تحت تأثیر قرار داد، و بخشی از برهان نظم در الهیات طبیعی را تشکیل میداد. به عنوان نوعی سامانه طبقهبندی، زنجیره عظیم هستی اساسیترین اصل و پایه دانش در حال رشد زیستشناسی در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی بود.
|
{
"answer_start": [
970
],
"text": [
"کرمها"
]
}
| 1.991693
|
2331
|
فرمان 877 میلادی در زمان چه کسی اراضی و املاک را به صورت موروثی در اختیار نجبا و فرماندهان سپاه قرار داد؟
|
ظهور فئودالیسم در اروپا به دنبال تجزیهٔ امپراتوری شارلمانی (۸۱۱–۷۴۲م) صورت گرفت، که پس از تجزیه، قدرتهای محلی رونق یافتند. مردم شهرها و روستاها که خود را در خطر هجوم بیگانگان میدیدند چارهای جز توسل به زورمندان و فرمانروایان محلی نیافتند. بدین ترتیب ارباب محلی تنها پاسدار آنها شناخته میشد و این آغاز استمرار نظام فئودالی در اروپای غربی بود. در ظرف۳ قرن این نظام به صورت منظم تری درآمد. بسیاری از مورخان معتقدند که این نظام مخصوص همان دورهٔ خاص از تاریخ اروپاست و نباید آن را در جوامع دیگر جستجو کرد ولی برخی به خاطر پارهای از شباهتها؛ بهخصوص مسئلهٔ پراکندگی قدرت و به وجود آمدن اربابهای محلی، اصطلاح فئودالیسم را برای کشورها و محلهای دیگر نیز به کار بردهاند. بسیاری ریشهٔ واگذاری بنه فیس را به شارلمانی برمیگردانند که در زمان حملهٔ اعراب به اسپانیا که اروپا را تهدید مینمود برای جمعآوری سپاه و تأمین ساز و برگ و نیز تحریک و دادن انگیزه به جنگ مبادرت به ضبط قسمت زیادی از زمینهای کلیسایی برای واگذاری به نظامیان نمود. این واگذاری از همان ابتدا بنفیس نام گرفت. به هنگام ضعف حکومت مرکزی اشرافیت نظامی در صدد موروثی جلوه دادن بنفیسها مینمودند اما از نظر حقوقی رسمیت نداشت تا اینکه در دورههای بعدی واگذاری زمین به صورت فیف رسمیت یافت و دورهٔ فئودالیسم آغاز شد که در زمان شارل لوشو و بر طبق فرمان ۸۷۷ میلادی وی، اراضی و املاکی که بهطور موقت در اختیار نجبا و فرماندهان سپاه قرار گرفته بود تا از عواید آن بهرهمند شوند به صورت موروثی در اختیار آنان قرار گرفت.
|
{
"answer_start": [
1184
],
"text": [
"شارل لوشو"
]
}
| 1.991689
|
9234
|
کدام یک از همراهان محمدرضا پهلوی در سفر تحصیلی به سوئیس در تحصیل سختگیری میکرد؟
|
محمدرضا پهلوی در پانزدهم شهریور ۱۳۱۰ برای ادامه تحصیل به سوئیس اعزام شد. کشور سوئیس به دقت انتخاب شده بود. این کشور غربی و اروپایی، ولی در اروپای سیاستزده آن روزها، غیر سیاسی بود. خانوادهاش او را تا انزلی بدرقه کردند. کشتی بعد از دو روز به باکو رسید و در ادامه سفر، محمدرضا و همراهانش با قطار و از راه لهستان و آلمان به ژنو در سوئیس رفتند و برای مدت دو هفته در کنسولگری ایران در ژنو اقامت کردند. همراهان اصلی وی در این سفر علیرضا پهلوی، تیمورتاش و پسرش مهرپور تیمورتاش، علیاصغر نفیسی (پیشکار ولیعهد) و مستشارالملک (آموزگار زبان فارسی ولیعهد) بودند.با آن که قرار بود ولیعهد در شهر لوزان در دبیرستان لهروزه تحصیل کند، ولی به علت ناهماهنگی در ثبت نام، به مدت یک سال در یک مدرسه معمولی تحصیل نمود. در سال اول در منزل یک خانواده سوئیسی اقامت نمود. از سال بعد وی به دبیرستان لهروزه منتقل شد. او در آغاز نمیدانست چگونه باید با پسرانی که اهمیت نمیدادند او ولیعهد است، رفتار کند. در ایران او عادت داشت که رفتار متفاوتی با او بشود.دبیرستان لهروزه از گرانقیمتترین مدارس جهان است. دروس سخت و سنگین دبیرستان، آموزش اضافه زبان و ادبیات فارسی و سختگیری بیش از حد نفیسی باعث شده بود تا محمدرضا از شرایط موجود ناراضی باشد. او وظیفه داشت که هر هفته برای پدرش نامهای بنویسد و گزارشی از وضع خود و برادرش علیرضا را به پدرش ارائه کند. در تهران این نامهها با تشریفات خاصی به رضا شاه ارائه میشد.شاه خود در کتاب مأموریت برای وطنم ادعا نمودهاست که پیش از بازگشت به ایران در سال ۱۹۳۶ موفق به دریافت دیپلم از مدرسه لهروزه در سوئیس شدهاست، اما سوابق موجود در مدرسه نشان میدهد که محمدرضا پیش از دریافت دیپلم، به درخواست پدرش و به دلایل سیاسی به ایران بازگشتهاست و تحصیلاتش را در ایران ادامه دادهاست. سوابق مدرسه لهروزه، محمدرضا را دانشآموزی «بسیار خوب» توصیف میکنند.
|
{
"answer_start": [
1057
],
"text": [
"نفیسی"
]
}
| 1.991567
|
1529
|
تیمور پس از فرمانروایی مستقل در بلخ خود را چه خواند؟
|
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. بهویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که بهدقت به تحولات داخلی ایران مینگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و بهدقت برنامههایش را تنظیم میکرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح میکند و به خاک و خون میکشد.تیمور در خانوادهای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتنابناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول میرساندند. این بدان جهت بود که میخواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
|
{
"answer_start": [
1679
],
"text": [
"صاحبقران"
]
}
| 1.991481
|
9860
|
بر اساس دیدگاه آنارکو-سندیکالیسم، چه نهادی به عنوان نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر گرفته میشود؟
|
در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد.
|
{
"answer_start": [
1867
],
"text": [
"سندیکاهای کار"
]
}
| 1.99146
|
8247
|
طبق روایت لارنس لاکهارت، چه کسی با وارد کردن ضربه به نادرشاه باعث قطع دست او شد؟
|
در سال ۱۱۲۶ خورشیدی، زمانی که نادر برای رفع یکی از شورشهای مردم علیه مالیات زیاد به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش به رهبری علی قلی خان شبانه به چادر وی حمله کردند و او را به قتل رساندند. به گفته لارنس لاکهارت مورخ انگلیسی ماجرا از این قرار بوده: نادر در ماههای پایانی عمر در اوج خشونت حکومت میکرد و به دلایلی چند به تمامی سردارانش سوءظن داشت. نادر شبی رئیس آنها را احضار کرد و چنین گفت: من از نگهبانان خود راضی نیستم و از وفا و دلیری شما آگاهم. حکم میکنم فردا صبح همه آنان را توقیف و زنجیر کنید و اگر کسی مقاومت کند ابقا نکنید. حیات من در خطر است و برای حفظ جان فقط به شما اعتماد دارم. نوکری گرجی این موضوع را به اطلاع سرداران نادر رساند و ایشان مصمم شدند تا دیر نشده، نادر را از میان بردارند. تا پاسی از شب رفت، مواضعین به خیمه چوکی، دختر محمدحسنخان قاجار، که نادر آن شب را در سراپرده او بود، رو آوردند. ترس به آنان چنان غلبه کرد که اکثرشان جرات ورود به خیمه را نکردند. فقط محمد خان قاجار، صالح خان و یک شخص متهور دیگر وارد شدند و چوکی تا متوجه آنها شد نادر را بیدار کرد. نادر خشمناک از جای برخاست و شمشیر کشید. پایش در ریسمان چادر گیر کرد و درافتاد. تا خواست برخیزد، صالح خان ضربتی وارد آورد و یک دست او را قطع کرد. سپس محمد خان قاجار سر نادر شاه را از تن جدا ساخت. (بامداد یکشنبه ۱۱ جمادیالثانی ۱۱۶۰ برابر با ۲۸ خرداد ۱۱۲۶ خورشیدی)
|
{
"answer_start": [
1080
],
"text": [
"صالح خان"
]
}
| 1.991208
|
8489
|
سید روحالله خمینی خواستار ملاقات سید علی خامنهای با چه کسی بود؟
|
در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۷ در پی اعتراض طلاب حوزه علمیه مشهد به تبعید سید علی خامنهای، مأموران انتظامی این حرکت را سرکوب کردند.به نظر ولایتی در دائرةالمعارف، فعالیتهای انقلابی و مردمی سید علی خامنهای سبب آن شده بود که محل تبعید وی به جیرفت نقل مکان پیدا کند. وی در ۲۲ مرداد به جیرفت تبعید شدهاست. وی در جیرفت نیز به فعالیت خود بر ضد رژیم ادامه داد و سخنرانیهایی در مسجد جامع ایراد کرد از جمله سخنرانی که در پانزدهم شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت. وی علاوه بر نوشتن نامه به سید علیمحمد دستغیب پیرامون حوادث کشور و مبارزه با رژیم پهلوی، راهکارهایی نیز ارائه میداد. وی در همین دوره برای فعالیت مبارزاتی علیه رژیم مخفیانه راهی کهنوج شد.در اول مهر ۱۳۵۷ از کهنوج راهی مشهد شد و روند ساماندهی امور انقلابی و مبارزه را ادامه داد. در هنگام اقامت سید روحالله خمینی در فرانسه، اقامت وی را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم در دل مردم دانست و در نهایت خواستار بازگشت سید روحالله خمینی از فرانسه بود.هنگام اقامت در مشهد فعالیت مبارزاتی وی شدت بیشتری به خود گرفت و سخنرانیهایی افشاگرانه را ایراد مینمود. سید روحالله خمینی نیز با وی در ارتباط بود و خواستار ملاقات با وی و صدوقی شده بود. سید علی خامنهای در سخنرانی که در ورزشگاه سعد آباد مشهد ایراد کرد خواستار بازگشت سید روحالله خمینی شد. به خاطر تشدید فعالیتهای سیاسی در مشهد، قوچان، شیروان و بجنورد بار دیگر مأموران امنیتی وی را دستگیر کردند. از وی در اسناد ساواک به عنوان یکی از پرچمداران برجسته انقلاب در خراسان نام برده شدهاست. در خطبه شب عاشورا در حرم علی ابن موسی الرضا، بر خلاف سنت قبلی که دعایی برای محمد رضا پهلوی خوانده میشد وی خطبه را به نام سید روحالله خمینی خواند و تظاهرات روز عاشورا در مشهد را نیز سامان دهی کرد. وی همچنین از جمله افراد معترض و متحصن به حمله مأموران رژیم وقت به بیمارستان شاهرضای مشهد یا امام رضای کنونی بود. وی همچنین در تظاهراتی که برای همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان در جلوی جمعیت حضور داشت و سعی کرد تا از کشتار مردم در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ جلوگیری به عمل آورد. در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ با فرمان سید روحالله خمینی به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی انتخاب شد لذا مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد. وی پس از استقرار در مدرسه رفاه در آغاز پیروزی انقلابی اسلامی ایران، مسئول کمیته تبلیغات برای استقبال از سید روحالله خمینی بود. وی همچنین در تحصنها و نشر اعلامیه و قطعنامههایی که علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار، صادر شده بود، نقشی بسیار پر رنگ داشت. محل این تحصنها عمدتاً دانشگاه تهران بود. وی پس از آن عمدتاً مسئول کمیته دفتر تبلیغات سید روحالله خمینی بود و انتشار نشریهای به نام امام را بر عهده گرفت و در آن نیز مقالاتی نگاشت.
|
{
"answer_start": [
1060
],
"text": [
"صدوقی"
]
}
| 1.990877
|
2264
|
فرمانده لشکرکشی دوم مغولان علیه خوارزمشاهیان که به دستور اوگتای قاآن انجام شد، چه کسی بود؟
|
چنگیز خان پس از چیره شدن بر چین و بخشی از آسیای میانه با خوارزمشاهیان همسایه شد. خواسته چنگیز خان بازکردن راه بازرگانی میان قلمرو خوارزمشاهیان و چین بود. او در ابتدا، نسبت به سلطان محمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود، ولی این پادشاه با تدابیر خصمانهٔ خود موجبات غضب خان مغول را فراهم کرد و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۵۹۸ خ. / ۶۱۶ ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد، ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز برای دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال پس از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی کرد. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه.ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که تحت سلطه خوارزمشاهیان باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای ایران مانند سمرقند، مرو، بامیان، هرات، طوس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج به کلی ویران شد و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل نیز تحت هدف حمله قرار گرفتند.
|
{
"answer_start": [
960
],
"text": [
"جرماغون نویان"
]
}
| 1.99072
|
7883
|
کهنترین متن کشفشده به زبان انگلیسی چه نام دارد؟
|
ادبیات انگلیسی باستان یا ادبیات آنگلوساکسون شامل ادبیات مکتوب به زبان انگلیسی باستان در دورهای است که ساکسونها و دیگر قبایل ژرمن مثل جوتها و آنگلها پس از عقبنشینی رومیان در خاک انگلستان سکنی گزیدند. این ادبیات با ورود نورمنها در سال ۱۰۶۶ پایان یافت. این آثار شامل ژانرهایی همچون شعر حماسی، تذکرهٔ اولیاء و بزرگان، اوعاظ مذهبی، ترجمههای کتاب مقدس، آثار حقوقی، شرح وقایع، چیستان و دیگر آثار میشود. بهطور کلی در حدود ۴۰۰ نسخه خطی از این دوره باقیماندهاست.رویدادنامه آنگلوساکسون مجموعهای است از سالنگاشتهایی به زبان انگلیسی باستان در رابطه با تاریخ این قوم که در سدهٔ ۹ میلادی نوشته شدهاست. شعر نبرد مالدون نیز گونهای تاریخنگاری است. این اثر که تاریخ نگارش آن مشخص نیست یادبودی بر نبرد مالدون در ۹۹۱ میلادی است که در آن آنگلوساکسونها نتوانستند در مقابل هجوم وایکینگها مقاومت کنند.ادبیات شفاهی در فرهنگ انگلیسی ریشهای عمیق داشت و به همین جهت بیشتر آثار ادبی به منظور اجرا نوشته میشدند. نخستین آثار ادبی زبان انگلیسی به زبان انگلیسی باستان و در اوایل قرون وسطی نگاشته شدند؛ کهنترین متن کشفشده سرود کدمون (حدوداً بین ۶۸۰-۶۵۸ و تقریباً برابر با سالهای بین ۳۷ تا ۵۹ هجری شمسی) نام دارد. از این رو اشعار حماسی طرفداران زیادی داشتند و نمونههای زیادی از آنها از جمله بیوولف (که احتمالاً بین سده ۸ و ۱۱ میلادی سروده شده) تا به امروز هم با همان غنای ادبیات آنگلوساکسونی که قویاً یادآور زبانهای ایسلندی، نروژی، فریسی شمالی و گویشهای انگلیسی مدرن نظیر نورثامبریایی و اسکاتلندی هستند برای ما به جا ماندهاند. بسیاری از اشعار بهجا مانده در قالب کتابهای خطی به زبان انگلیسی باستان احتمالاً از اشعار جنگی ژرمنی اروپای قارهای اقتباس شدهاند. هنگامی که این گونه اشعار به انگلستان آورده میشدند به صورت شفاهی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافتند. استفادهٔ دائم از واجآرایی در این اشعار باعث میشد تا مردمان آنگلوساکسون آنها را به یاد بسپارند. این گونه قافیهها مختص زبانهای ژرمنی بوده و با زبانهای رومیتبار که غالباً از قوافی آوایی که تکیهٔ قافیه در آنها در هجای پایانی است متفاوت است. اما نخستین آثار ادبی مکتوب در نخستین صومعههای مسیحی که توسط آگوستین کانتربری و مریدانش در انگلستان ساخته شده بودند به رشتهٔ تحریر درآمدند. از این رو منطقی است که تصور کنیم این آثار به منظور فهم خوانندگان مسیحی سازگاری یافته بودند.
|
{
"answer_start": [
1009
],
"text": [
"سرود کدمون"
]
}
| 1.990673
|
4010
|
فاطمه زهرا در حضور چه گروهی گفته است که فدک هِبِۀ پیامبر است؟
|
پس از درگذشت پیامبر اسلام، کشمکشی بین ابوبکر، خلیفهٔ وقت، ازیکسو و فاطمه و عباس، عموی محمّد، ازسویدیگر بر سر اموال محمّد بهوجود آمد. بهگفتهٔ ولیری، این اختلاف بر سر اموالی مانند فدک و سهمی از خِیبَر بود. فاطمه و عباس ادعای تَمَلُّک و بهارثرسیدن این اموال را داشتند. اما ازسویدیگر ابوبکر از دادن این اموال به آنان سر باز زد، با این استدلال که پیامبر به او گفتهاست که اموال او به ارث نمیرسد و باید صرف صدقه شود. بررسی احادیث نشان میدهد که در طی دو مرحله، فاطمه در این مورد با ابوبکر به جدال پرداخت که در مرحلهٔ اول عباس نیز در این اختلاف حضور داشت. در برخی منابع اهل سنت مانند طبری به مصادرهٔ فدک، اعتراض فاطمه، پاسخ ابوبکر و خشم فاطمه نسبت به او اشاره شده یا برخی مانند بلاذری مفصّلتر موضوع را نقل کردهاند. اما بیشتر آنها از دید میراث به آن نگریستهاند و با گزارش گفتهٔ ابوبکر موضوع را ختم کردهاند و گاهی تا جایی پیش رفتهاند که گفتهاند فاطمه پس از شنیدن استدلال ابوبکر از اعتراض دست کشید. ازسویدیگر، پژوهشگران شیعه براساس منابع اهل سنت، گزارشهای احتجاجهای فاطمه زهرا را نقل کردهاند. آنان برپایهٔ همین منابع نشان دادهاند که پس از مصادرهٔ فدک بهدست ابوبکر، فاطمه زهرا بارها با او و در منظر عمومی احتجاج کردهاست. در یکی از این گزارشها که در حضور مُهاجِر و اَنصار انجام شده، فاطمه گفته که فدک هِبِهٔ پیامبر است و بر این گفتهٔ خویش، علی، حسن، حسین و اُمِّاَیْمَن را شاهد آورد؛ و پس از آن ادامه داده که حدیث مورد استناد ابوبکر را نهتنها کسی نشنیده، بلکه برخلاف نَصِّ صریح قرآن است. اما این استدلالها مورد اعتنا واقع نشد.ویلفرد مادلونگ میگوید ابوبکر بدینترتیب، نهتنها اموال خاندان محمّد را از اختیار آنها درآورد، بلکه اظهار کرد که اگر آنها نیاز مالی داشتهباشند صدقه بگیرند. این کار در مخالفت قطعی با سنّت محمّد بود که خاندانش را بهجهت موقعیت طَهارَت از پذیرش صدقه منع کردهبود. همچنین، بدینترتیب پرداخت سهم ویژهٔ (خُمس) آنها از غنائم و فَیْء هیچ توجیهی نداشت. علاوهبرآن، این حدیث که ابوبکر طرح کرد، به ابوبکر این اعتبار را میداد که محمّد به او دستورهای ویژهای برای خلافت پس از خود دادهاست. چنانکه عایشه میگوید، فاطمه پس از آن ابوبکر را ترک کرد و تا شش ماه بعد که از دنیا رفت با وی سخن نگفت. علی نیز، فاطمه را شبانه دفن کرد و به خلیفه اطلاع نداد. بهطور طبیعی موضع شیعیان بر این است که این اموال متعلق به فاطمهاست و آنها توسط ابوبکر غصب شدهاست. سید جعفر شهیدی، از افراد غیرشیعهای چون ابن ابِی الْحَدید و نَقیبِ بَصْری یاد میکند که به نقل رویداد خطبهٔ فَدَکیّه پرداختهاند. او با این استدلال که این افراد — اهل سنت مُعْتَزِلی — سودی از جعل این روایات نمیبردند، رویداد دعوای حقوقی فدک را صحیح میداند.افزونبر این احتجاجها، گزارشهای واگذاری مجدد فدک به فاطمه یا فرزندان او در کتابهای تاریخ و حدیث اهل سنّت و شیعه، دلیل روشنی بر حقانیّت دعوی فاطمه از سوی پژوهشگران شیعه دانسته شدهاست، مانند گزارش نوشتن سندِ مالکیّتِ فدک برای فاطمه از سوی ابوبکر، و پس از او، بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در دورههای گوناگون توسط عُمَر بن عبدُالعَزیز اُمَوی، سَفّاح عباسی، مَهدی عباسی و مَأمون عباسی. برخی از اهل سنّت، مصادرهٔ فدک را اجتهاد دانستهاند. اما شیعه با توجه به اینکه این مصادره، تنها مصادرهٔ ابوبکر بوده و ازسویدیگر بخششهای فراوانی از بیتالمال برای مستحکمکردن خلافت در منابع گزارش شده، با نکوهش این کار، رنجاندن فاطمه را — که با توجه به حدیث پیامبر، مساوی با رنجاندن خدا و پیامبر اوست — گناهی بزرگ از سوی ابوبکر دانستهاند.دنیس سوفی مینویسد احادیثی که بر دخیلبودن فاطمه در رویدادهای پس از درگذشت پیامبر دلالت دارند، باوجود جانبدارانهبودنشان حاوی مقداری حقیقت هستند. بهایندلیل که اهل سنّت نتوانستند بهطور کامل آنچه را که بهوضوح برای بازسازی تاریخشان زیانآور بود محو کنند: این مسئله که فاطمه با ابوبکر بر سر ضبط خلافت و املاک پیامبر دعوا داشتهاست، اینکه فاطمه هیچگاه او را بهخاطر کارهایش نبخشید، و اینکه درگذشت او برای مدتی — احتمالاً بهخواست خود فاطمه — مخفی نگاه داشتهشد تا مانع سرپرستی ابوبکر از مراسم کفن و دفن فاطمه شود. چیزی که در این مورد کنایهآمیز است، این است که این پنجرهٔ کوچک به شخصیت فاطمه توسط اهل سنّت نادیده گرفتهشده یا کوچک شمردهشده، ولی توسط شیعیان بزرگ شده و بیش از اندازه روی آن تأکید شدهاست.پس از حجةالوداع، محمّد به فاطمه گفت که وی اولین نفر از خانوادهاش است که پس از درگذشتش به وی ملحق خواهد شد. محمّد چند روز پس از آن درگذشت. فاطمه بسیار غمزده گشت و پس از مدتی درگذشت. بعضی منابع اولیه چنین مینماید که در پایان عمر، او با ابوبکر که تقاضای عیادت او را داشتهاست، آشتی میکند. اما اکثریت منابع چنین مینویسند که او تا پایان عمر، از ابوبکر عصبانی بود. رسول جعفریان بر این باور است که تردیدی در خشمگینبودن فاطمه زهرا نسبت به ابوبکر و عمر بهخاطر موضوع فدک و جانشینی پیامبر نیست؛ و فاطمه بیرضایت از آنان از دنیا رفت.
|
{
"answer_start": [
1166
],
"text": [
"مُهاجِر و اَنصار"
]
}
| 1.990173
|
4288
|
چه کسی پروژه گنو را از آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم رایانه امآیتی بنیان نهاد؟
|
رفتهرفته که صنعت رایانه پیشرفت کرد و سختافزارها بیشتر استاندارد شدند و همینطور کامپایلرها و مفسرها پیشرفت کردند، زمینه برای رشد نرمافزارهای انحصاری فراهم شد. با چنین پیشرفتهایی، برنامهها راحتتر از سختافزار یک شرکت به سختافزار شرکت رقیب پورت میشدند و راحت میشد یک نرمافزار را بر روی سختافزارهای مختلفی از شرکتهای مختلف اجرا کرد. بدین ترتیب یک نفر میتوانست نرمافزاری بنویسد که مستقل از سختافزار خاصی عمل کند و بر روی طیف وسیعی از آنها اجرا شود. علاوه بر آن، با استاندارد شدن سختافزارها، تفاوتهای ناچیزی که آنها در کارایی داشتند رفته رفته ناپدید شد. تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده بودند که باید به نرمافزار هم به چشم یک وسیله فروشی نگاه کنند. شرکتها شروع به فروش نرمافزارهای خود کردند و دست کاربران خود را برای تغییر در نرمافزارها و انتشار مجدد آنها بستند. به گونهای که در سال ۱۹۶۸ شرکتی به نام ایدیآر (به انگلیسی: ADR) اولین نرمافزار دارای مجوز را عرضه کرد. در سال ۱۹۶۹، شرکت آیبیام به خاطر اینکه به همراه سختافزارهای خود، نرمافزارهای آزاد ارائه میکرد، توسط وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا به از بین بردن کسب و کار و ایجاد یک شرایط ضدرقابتی برای دیگر متهم شد. آیبیام دیگر به همراه سختافزارهای خود نرمافزار ارائه نکرد و بدین ترتیب نرمافزارها و سختافزارها از یکدیگر جدا شدند و فاصله گرفتند.در سال ۱۹۸۳، ریچارد استالمن از آزمایشگاه هوش مصنوعی و علوم رایانه امآیتی، پروژه گنو را بنیان نهاد. او که از تغییر فرهنگ در صنعت رایانه و کاربرانش ناامید شده بود، قصد داشت سیستمعاملی به نام گنو را به صورت یک نرمافزار آزاد توسعه دهد. در ژانویه ۱۹۸۴ توسعه سیستمعامل گنو آغاز گشت و بنیاد نرمافزارهای آزاد در اکتبر ۱۹۸۵ بنیان نهاده شد. در سال ۱۹۸۹، اولین نسخه از اجازهنامه همگانی گنو منشتر شد. البته پروانه عمومی همگانی گنو اولین پروانه نرمافزار آزاد نبود و قبل از آن پروانههای نرمافزار آزاد دیگری مانند پروانه بیاسدی در سال ۱۹۸۸ عرضه شده بودند. تاکنون پروانههای نرمافزار آزاد زیادی توسط افراد و شرکتهای مختلف منتشر شدهاست که از این میان میتوان به پروانه امآیتی، پروانه آپاچی، پروانه آیاسسی، پروانه همگانی موزیلا و ... اشاره کرد.
|
{
"answer_start": [
1244
],
"text": [
"ریچارد استالمن"
]
}
| 1.990084
|
3902
|
چه کسی در سال ۱۷۱۹ میلادی باستانشناسی را به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای شناخت دوران پیش از تاریخ معرفی کرد؟
|
قدیمترین مدرک مبنی بر بهکارگیری آثار مادی برای بررسی گذشتههای دور به سده ۶ (پیش از میلاد) بازمیگردد. یعنی زمانی که فرمانروایی از بابل به حفاری در بناهای اداری دست زد تا به پیشینهٔ آنها پی ببرد. توسیدید، مورخ یونانی دورهٔ کلاسیک در سده ۵ (پیش از میلاد) با پژوهش باستانشناسی نشان داد که گورهای جزیرهٔ دلُوس از آنِ اهالی کاریه است و ایشان زمانی این جزیره را در اختیار خود داشتهاند. توسیدید تاریخنویس یونانی برای نخستین بار اعلام کرد که تاریخ بشر را نباید صرفاً بر پایه آثار مکتوب پیشین نوشت؛ و بناها و اشیای متعلق به دورانهای گذشته نیز دربردارنده اطلاعاتی هستند که بایستی مورد عنایت قرار گیرند.رومیان آثار باستانی را مرمت میکردند و به نمایش میگذاشتند و مردم با آگاهی از این که آثار مزبور یادمانهای گذشتهاست، به دیدن آنها میشتافتند. در سده ۴ (میلادی)، سنت هلنا در محلی که مسیح به صلیب کشیده شده بود را حفاری کرد تا آثار مربوط به این رویداد را بیابد. در صدر مسیحیت و در قلمرو امپراتوری بیزانس، مردم به یافتن بقایای مادی متعلق به مسیحیان و رومیان علاقهٔ فراوانی از خود نشان میدادند. در اواخر امپراتوری بیزانس قانونی به تصویب رسید که به مردم اجازه میداد که چنانچه یادمان تاریخی مهمی نظیر تندیسهای باستانی سراغ دارند که بنایی مزاحم، دورنمای آن را مخدوش کرده، بشخصه آستین بالا بزنند و آن بنا را تخریب کنند. در این دوره نظریات باستانشناسی به این محدود میشد که از بقایای مادی میتوان به اطلاعاتی دربارهٔ گذشته دست یافت.پس از عصر نوزایی، دوران باستاندوستی آغاز شد که زمانهٔ فرضیهپردازی پژوهشگران دربارهٔ آثار و بقایای مادی بود. اما در این دوره پیشرفت نظری اندکی در ارزیابی ارتباط بین آثار فرهنگی و تفاسیر از آنها رخ داد. از سده ۱۵ (میلادی) در ایتالیا و از سدهها ۱۶ و ۱۷ در کشورهای شمال غربی اروپا انجمنهای باستاندوستی برپا شد. اشتیاق اروپاییان باستاندوست به بررسی گذشتهها با سیاحت و استعمار دیگر کشور همراه بود. این امر چشمانداز تازهای را در برابر پژوهشگران اروپایی گشود و آنان را به مقایسهٔ بومیان سرزمینهایی چون آمریکا با مردم اروپا در دوران پیش از تاریخ یا اوایل دوران تاریخی برانگیخت.سده ۱۸ (میلادی) شاهد تحولات و رخدادهای دیگری بود. از جمله رُئد در سال ۱۷۱۹ (میلادی) به باستانشناسی به عنوان وسیلهای قابل اعتماد برای شناخت دوران پیش از تاریخ اشاره کرد. در سال ۱۷۳۴ دومونتفاسون دوران پیش از تاریخ را به دورههای کاربرد عصر سنگ، عصر برنز، و عصر آهن تقسیم کرد. علاوه بر این، جفرسون و رُئد به اهمیت لایههای خاک و عناصر باستانی چون گورها در گاهنگاری پی بردند. با این که این پژوهشگران و دیگرانی چون رابک در سده ۱۷ به بررسی لایههای باستانی پرداختند، تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) لایهنگاری جای خود را در بین پژوهشهای باستانشناختی باز نکرد.
|
{
"answer_start": [
1964
],
"text": [
"رُئد"
]
}
| 1.989851
|
4384
|
در جهانبینی فردگرایی چه کسی در مرکز جهان قرار دارد؟
|
فردگرایی یا فردباوری (به انگلیسی: Individualism) دیدگاه اخلاقی، فلسفه سیاسی، ایدئولوژی یا مرام اجتماعی است که بر ارزش اخلاقی فرد تأکید میکند. «فردیت» به یک تعبیر بدین معناست که هر آدمیزاد دارای خلوت و حریم خصوصیِ فیزیکی و روانی، و عقیده فردی و دیگر حقوق اساسی است که در هر شرایطی میبایست محترم شمرده شوند. فردگرایان اِعمال اهداف و خواستههای شخص را ترویج میکنند و بنابراین برای استقلال و اتکای به نفس ارزش قائل میشوند و از این دفاع میکنند که منافع فرد باید نسبت به حکومت یا یک گروه اجتماعی در اولویت باشد، و در عین حال با دخالت خارجی در امور شخصی توسط جامعه یا نهادهایی چون دولت مخالفت میکنند.فردگرایی فرد را در مرکز توجه خود مینهد و بدین ترتیب «با این بنیان اساسی شروع میکند که فردِ بشرْ در تقلای خود برای آزادی دارای اهمیت اساسی است.» لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و آنارشیسم مثالهایی از جنبشهایی هستند که فرد بشر را چون واحدی مرکزی برای تحلیل در نظر میگیرند. بنابراین فردگرایی «حق فرد برای آزادی و رسیدن به استعدادهای نفس خویش» است.این لفظ همچنین برای اشاره به «کیفیت فرد بودن؛ فردیت» مربوط به داشتن «مشخصه فردی؛ یک ویژهخو» مورد استفاده قرار گرفتهاست زین رو فردگرایی با منافع هنری و بوهمی و شیوههای زندگی که در آن گرایشی برای خویش آفرینی وجود دارد و همچنین با مواضع فلسفی و اخلاقیات اومانیستی. مرتبط است تا سنت یا دیدگاهها و رفتارهای تودهای مردمیفردگرایی را میتوان جهانبینیای تصور کرد که فرد در مرکز آن قرار دارد. اهدافِ فردی، ویژگیهای منحصربهفرد، فرمان راندن بر خویشتن، کنترلِ شخصی در عین احترام به فردیت دیگران و توجه به مسائلِ اجتماعی از خصوصیاتِ این نوع جهانبینی است. جمع گرایی را نیز میتوان وجودِ یک سری تعهدهای گروهی و متقابل میان اعضای گروه بدانیم که افراد موظف به اجرای آنها هستند.اغلب پنداشته میشود آنچه در یک فرهنگ صادق است برای تک تکِ افرادِ درون آن فرهنگ نیز درست میباشد. به عبارتِ دیگر افراد درونِ یک فرهنگِ فردگرا، همگی فردگرا بوده (فرد محوری) و آنهایی که در فرهنگِ جمعگرا زندگی میکنند همگی جمعگرا هستند (جمع محوری). باید گفت که این دیدگاه همیشه صحیح نیست. تریاندیس و همکارانش (۲۰۰۱) چندین فرهنگ را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که حدود % ۶۰ افرادی که در یک فرهنگِ فرد گرا زندگی میکنند فرد محور هستند. در فرهنگهای جمع گرا نیز حدود %۶۰ از افراد جمع محور بودند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بینِ خصوصیاتِ یک فرهنگ و افراد درون فرهنگِ مزبور رابطهٔ کاملاً مستقیم وجود ندارد.هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که آن را میتوان هویت شخصی یا خود نام نهاد. مجموعه این تصورات در یک کلیت کم وبیش منسجم وحدت مییابند و خودپنداشت فرد را میسازند. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان دربارهٔ ویژگیهای درونی و برونی خویش است. همانگونه که انسانْ واجدِ خودپنداشتِ فردی میشود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که در آن زیست میکند نیز میشود که میتوان آن را خودپنداشتِ جمعی نامید. خودپنداشت فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی یا ملی است.در جوامع سنتی تنها بدیلی که برای جمعگرایی شناخته و تصور میشود خودپرستی (egotism)، یا به زبان آشناتر «تکروی» است. تکروی البته مفهومی متفاوت از فردیت است؛ «فردیت» قبول این امر است که فرد دارایِ کرامت، حیطه شخصی و حقوق اساسی است. درحالی که «تکروی» به رسمیت شناختن این حقوق تنها برای خود (یا در نهایت نزدیکان خود) است و سلب آن از دیگرانی که معمولاً به چشم «رقیب» دیده میشوند.
|
{
"answer_start": [
1307
],
"text": [
"فرد"
]
}
| 1.989035
|
799
|
دریاچهای که ۱۳۰۰۰ سال پیش در شمال غربی مینهسوتا شکل گرفت چه نام دارد؟
|
برخی از پیرترین صخرههای کرۀ زمین، یعنی گنیسهای ۳/۶ میلیاردساله (۸۰ درصد عمر کرۀ زمین)، در مینهسوتا واقع شدهاند. در حدود ۲/۵ میلیون سال قبل گدازههای بازالتی از شکافهای کف اولین اقیانوس فوران کردند؛ باقیماندۀ این صخرۀ آتشفشانی سپر کانادا را در شمال مینهسوتا ایجاد کرد. ریشههای این کوههای آتشفشانی و فعالیت دریاهای پرکامبرین موجب پدید آمدن اِرون رنج در شمال مینهسوتا شد. از دوران آتشفشانخیزی، یعنی ۱/۱ میلیارد سال قبل، فعالیت زمینشناختی مینهسوتا ملایمتر شده است و خبری از آتشفشانخیزی و تشکیل کوه نیست، اما طغیان مکرر دریا ادامه داشته است که چینههای متعددی از سنگ رسوبی به جا گذاشته است.در دورههای اخیر صفحات یخی با ضخامت دستکم یک کیلومتر مناظر طبیعی مینهسوتا را خراب کرده و زمینش را شکل داده است. یخبندان مینهسوتا ۱۲۰۰۰ سال پیش از میان رفت. این یخچالهای طبیعی سرتاسر مینهسوتا را پوشانده بودند جز ناحیۀ جنوب شرقی که منطقهای است با تپههای شیبدار و مسیلهایی که در دل سنگهای بستر راه باز کردهاند. این منطقه به دلیل نداشتن یخرفت به منطقۀ بدون یخرفت معروف است. بخش اعظم ایالت دارای یخنهشته به طول ۱۵ متر یا بیشتر است که از عقبنشینی آخرین یخبندان حاصل شدهاند. دریاچۀ بزرگ آگاسیز ۱۳۰۰۰ سال پیش در شمال غربی پدید آمد. بستر آن درۀ حاصلخیز رود سرخ شمال را به وجود آورد و جریان خروجیاش، یعنی رودخانۀ یخی وارن، درۀ رود مینهسوتا و قسمت شمالی پایینرود میسیسیپی را از محل قلعۀ اسنلینگ شکل داده است. مینهسوتا امروزه به لحاظ زمینشناختی آرام است: خیلی زلزلهخیز نیست و اکثر زلزلههایش شدت کمی دارند.مرتفعترین نقطۀ این ایالت کوه عقاب با ۷۰۱ متر بلندی است که تنها ۲۱ کیلومتر از پستترین نقطۀ این ایالت واقع در ساحل دریاچۀ سوپریور به ارتفاع ۱۸۳ متر فاصله دارد. علیرغم وجود تفاوتهای شدید در میزان ارتفاع نقاط مختلف این ایالت، بخش اعظم آن دشتگون است.دو خطالرأس اصلی در شمال شرقی مینهسوتا در منطقۀ روستایی هیبینگ به هم میرسند و یک حوزۀ آبریز سهگانه تشکیل میدهند. بارشها میتوانند وارد میسیسیپی شده و به سمت جنوب به خلیج مکزیک سرازیر شوند، میتوانند به راه دریایی سنت لورن ریخته و به سمت شرق به سوی اقیانوس اطلس حرکت کنند یا میتوانند به حوزۀ آبریز خلیج هادسون وارد شده و به سمت اقیانوس منجمد شمالی جریان یابند.
|
{
"answer_start": [
1095
],
"text": [
"آگاسیز"
]
}
| 1.988789
|
9863
|
آنارشیسم جمعگرا دوشادوش کدام ایدئولوژی پدید آمد؟
|
در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد.
|
{
"answer_start": [
1095
],
"text": [
"مارکسیسم"
]
}
| 1.988414
|
8498
|
محل تحصنهای هوادران انقلاب اسلامی عمدتاً در کجا بود؟
|
در ۲۸ تیر ماه ۱۳۵۷ در پی اعتراض طلاب حوزه علمیه مشهد به تبعید سید علی خامنهای، مأموران انتظامی این حرکت را سرکوب کردند.به نظر ولایتی در دائرةالمعارف، فعالیتهای انقلابی و مردمی سید علی خامنهای سبب آن شده بود که محل تبعید وی به جیرفت نقل مکان پیدا کند. وی در ۲۲ مرداد به جیرفت تبعید شدهاست. وی در جیرفت نیز به فعالیت خود بر ضد رژیم ادامه داد و سخنرانیهایی در مسجد جامع ایراد کرد از جمله سخنرانی که در پانزدهم شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت. وی علاوه بر نوشتن نامه به سید علیمحمد دستغیب پیرامون حوادث کشور و مبارزه با رژیم پهلوی، راهکارهایی نیز ارائه میداد. وی در همین دوره برای فعالیت مبارزاتی علیه رژیم مخفیانه راهی کهنوج شد.در اول مهر ۱۳۵۷ از کهنوج راهی مشهد شد و روند ساماندهی امور انقلابی و مبارزه را ادامه داد. در هنگام اقامت سید روحالله خمینی در فرانسه، اقامت وی را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم در دل مردم دانست و در نهایت خواستار بازگشت سید روحالله خمینی از فرانسه بود.هنگام اقامت در مشهد فعالیت مبارزاتی وی شدت بیشتری به خود گرفت و سخنرانیهایی افشاگرانه را ایراد مینمود. سید روحالله خمینی نیز با وی در ارتباط بود و خواستار ملاقات با وی و صدوقی شده بود. سید علی خامنهای در سخنرانی که در ورزشگاه سعد آباد مشهد ایراد کرد خواستار بازگشت سید روحالله خمینی شد. به خاطر تشدید فعالیتهای سیاسی در مشهد، قوچان، شیروان و بجنورد بار دیگر مأموران امنیتی وی را دستگیر کردند. از وی در اسناد ساواک به عنوان یکی از پرچمداران برجسته انقلاب در خراسان نام برده شدهاست. در خطبه شب عاشورا در حرم علی ابن موسی الرضا، بر خلاف سنت قبلی که دعایی برای محمد رضا پهلوی خوانده میشد وی خطبه را به نام سید روحالله خمینی خواند و تظاهرات روز عاشورا در مشهد را نیز سامان دهی کرد. وی همچنین از جمله افراد معترض و متحصن به حمله مأموران رژیم وقت به بیمارستان شاهرضای مشهد یا امام رضای کنونی بود. وی همچنین در تظاهراتی که برای همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان در جلوی جمعیت حضور داشت و سعی کرد تا از کشتار مردم در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۷ جلوگیری به عمل آورد. در ۲۲ دی ماه ۱۳۵۷ با فرمان سید روحالله خمینی به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی انتخاب شد لذا مشهد را ترک کرد و راهی تهران شد. وی پس از استقرار در مدرسه رفاه در آغاز پیروزی انقلابی اسلامی ایران، مسئول کمیته تبلیغات برای استقبال از سید روحالله خمینی بود. وی همچنین در تحصنها و نشر اعلامیه و قطعنامههایی که علیه بسته شدن فرودگاه توسط بختیار، صادر شده بود، نقشی بسیار پر رنگ داشت. محل این تحصنها عمدتاً دانشگاه تهران بود. وی پس از آن عمدتاً مسئول کمیته دفتر تبلیغات سید روحالله خمینی بود و انتشار نشریهای به نام امام را بر عهده گرفت و در آن نیز مقالاتی نگاشت.
|
{
"answer_start": [
2255
],
"text": [
"دانشگاه تهران"
]
}
| 1.988274
|
9976
|
بزرگترین و پایاترین دستاورد ناپلئون چه بود؟
|
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگهای ناپلئونی که نشانگر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظامهای پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمهها در این جنگها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیهها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محلههای یهودی نشین، فروپاشی دادگاههای تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاههای کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازهگیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایدههایی برابریخواهانه و آزادایطلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخنویسان اشاره میکنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوهای حکومت میکرد که یکی از تاریخنویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیدهاست، شیوهای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست میآورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایدهآلهای آزادانه که خود از آنها یاد میکرد و به آنها تأکید داشت، نبود. بزرگترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون مینامند. این قانون به عنوان نمونهای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال میکرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه میکرد.
|
{
"answer_start": [
1295
],
"text": [
"قانون مدنی"
]
}
| 1.98809
|
6331
|
شهرستان شاهرود در کدام استان قرار دارد؟
|
ایران با تولید سالانه ۳۳۰ تن و صادرات ۲۸۰ تن از این محصول بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده زعفران در دنیا است (آمار سال ۱۳۹۸). در این بین استانهای خراسان رضوی و جنوبی با سهمی ۸۵ درصدی بیشترین سهم در تولید زعفران ایران را دارند. کشت زعفران در برخی دیگر از استانهای کشور از جمله خراسان شمالی، یزد، گلستان، همدان، فارس و اصفهان نیز انجام میگیرد که سهم این استانها از تولید زعفران بهطور کلی کمتر از ۱۰ درصد است. از دیدگاه کمّی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی با سطح زیر کشتی بالغ بر ۷۵۰۰ هکتار زعفران در بین تمامی تولیدکنندگان این محصول، رتبه نخست تولید در کشور را دارد. زعفران شهرستان قائن یکی از با کیفیتترین زعفرانهای تولیدی کشور قلمداد میشود. همچنین زعفران گناباد به دلیل کاشت به روش سنتی و آبیاری با آب قنات به عنوان میراث جهانی کشاورزی در فائو ثبت شدهاست.کشت زعفران در ایران در شهر سلامی بهویژه در شهرستانهای تربت حیدریه، زاوه (روستای کاریزک ناگهانی)، قاینات (در روستاهای بیهود، فندخت، بهناباد، بیدخت، استند، آبیز، اسپاد، اردکول)، فردوس، بشرویه، سرایان و بیرجند در استان خراسان جنوبی و شهرستانهای تربت جام، تایباد، باخرز، گناباد، سبزوار، ششتمد، نیشابور و بجستان، کاشمر، خلیلآباد و کوهسرخ در استان خراسان رضوی، استان فارس (شهرستان استهبان)و به تازگی در استانهای اصفهان (نطنز)، کرمان، سمنان (شاهرود)، لرستان، قزوین، اردبیل و استان آذربایجان شرقی کشت میشود.پیازچه زعفران در مناطق سردسیر با بارندگی زیاد بسیار بهتر از مناطق گرمسیر عمل میآید و یکی از دلایل اصلی که باعث تمایز زعفران مرغوب از زعفران نامرغوب میشود، شرایطِ اقلیمی و آب و هوای آن منطقه است که هرچقدر منطقه سردسیرتر باشد، عملکرد و عیار زعفران بالاتر میرود.
|
{
"answer_start": [
1209
],
"text": [
"سمنان"
]
}
| 1.987999
|
8098
|
در نبرد سولفورینو چه کسی مجبور به پذیرش آتشبس شد؟
|
پادشاهی ساردنی با پرچم سه رنگ ایتالیا به کانون احساسات ملی و زمینهساز اتحاد ایتالیا تبدیل شد. شاه ساردنی، ویکتور امانوئل دوم به همراه وزیرش کامیلو دی کاوور وحدت ایتالیا را در برنامه خود قرار دادند. کاوور در ۱۸۵۷ با تأسیس جمعیت وحدت ملی میان طرفداران وحدت ایتالیا در تبعید و داخل ارتباط برقرار کرد و توانست سرنوشت ایتالیا را به سرنوشت اروپا گره بزند. از این تاریخ نهضت اتحاد ایتالیا که تا آن زمان تحت آرمانگرایی ماتزینی قرار داشت تحت هدایت واقعبینانه کاوور قرار گرفت. شرکت ساردنی در جنگ کریمه به همراه فرانسه و بریتانیا با آنکه برای ساردنی فایده عملی نداشت موجب شرکت این کشور در کنگره پاریس و قرارگرفتن در صف کشورهای لیبرال شد. کاوور برای عملی کردن وحدت ایتالیا به پشتیبانی بریتانیا و فرانسه امیدوار بود. با دانستن اینکه پشتیبانی بریتانیا از شکل سیاسی فراتر نخواهد رفت، کاوور به کمک نظامی فرانسه چشم دوخت و ناپلئون سوم را مناسبترین پشتیبان یافت. در ۱۸۵۸ در ملاقات کاوور با ناپلئون سوم قرار شد فرانسه لمباردی و جمهوری ونتو را از اتریش گرفته و در ازای آن ساوُی و نیس به فرانسه واگذار شوند. در نتیجه وقتی در ۱۸۵۹ اتریش به ساردنی اعلام جنگ داد ناپلئون طرف ساردنی را گرفت. نیروهای فرانسه و ساردنی در ۴ ژوئن ۱۸۵۹ در نبرد مگنتا پیروزی چشمگیری به دست آوردند و اتریش را مجبور به تخلیه لمباردی کردند؛ ولی در ۲۲ ژوئن ۱۸۵۹ در نبرد سولفورینو، پس از کشته شدن 40 هزار فرانسوی لوئی ناپلئون مجبور به پذیرش آتشبس شد. طبق معاهده نهایی بین ناپلئون سوم و امپراتور اتریش فرانتس جوزف در نوامبر ۱۸۵۹ در ویلافرانکا اتریش لمباردی را به ساردنی واگذار کرد. این نخستین گام در اتحاد ایتالیا بود. یکی از فرماندهان نظامی تاثیر گذار در پیروزیهای ساردنی، ژنرال جوزپه گاریبالدی بود. کاوور که از شدت علاقه لوئی ناپلئون به ساوُی و نیس اطلاع داشت پیشنهاد کرد که به جای جمهوری ونتو فرانسه شاهزاده نشینهای جنوبی را در ازای ساوی و نیس به ساردنی واگذار کند. در ژانویه ۱۸۶۰ شاهزادهنشینهای توسکانی، پارما، مودِنا، و رمانا و در پایان همین سال ناپل، مارش و امبری به ساردنی ملحق شدند. پادشاهی ایتالیا در ۱۷ مارس ۱۸۶۱ اعلام موجودیت کرد و ویکتور امانوئل دوم به عنوان شاه ایتالیا تاجگذاری کرد. جنگ اتریش و پروس در ۱۸۶۶ فرصت دیگری برای پادشاهی ایتالیا بود که علیه اتریش وارد جنگ شوند. اتریش در این جنگ شکست خود و از یک قدرت بزرگ به سطح یک قدرت متوسط سقوط کرد. اتریش از ناپلئون سوم تقاضای وساطت کرد تا از حمله بیشتر پروس در امان بماند. لوئی ناپلئون با این شرط که اتریش جمهوری ونتو را به ایتالیا واگذار کند وساطت را پذیرفت. به این ترتیب در ۱۸۶۶ جمهوری ونتو به مرکزیت ونیز با آرای عمومی مردم به پادشاهی ایتالیا ملحق شد. ناپلئون سوم که خود یکی از بانیان وحدت ایتالیا بود ازین پس به سدی در برابر وحدت کامل تبدیل شد. وی که از حمایت کاتولیکهای فرانسه برخوردار بود برای راضی کردن آنها از قدرت سیاسی پاپ حمایت میکرد و مانع پیروزی گاریبالدی در حمله ۱۸۶۷ به رم شد. تا اینکه در حمله پروس به فرانسه در ۱۸۷۰، ناپلئون مجبور شد نیروهایی که از ۱۸۴۹ در رم باقی مانده بود برای مقابله با پروس فراخواند. بلافاصله پس از شکست فرانسه در سدان و اسارت لوئی ناپلئون، ایتالیاییها به رم حمله کرده و این شهر را بدون مقاومت اشغال کردند. با تصویب الحاق سرزمینهای موسوم به سرزمینهای پاپی به ایتالیا از طریق مراجعه به آرای عمومی مردم این شهرها، رم در 1 اوت ۱۸۷۱ به عنوان پایتخت جدید ایتالیای متحد شناخته شد.
|
{
"answer_start": [
1270
],
"text": [
"ناپلئون"
]
}
| 1.987655
|
8722
|
کدام قبایل نوشیدن شیر مادیان را به عنوان رسمی برای ازدواج به کار میبردند؟
|
با مردان بورچو، اعضای قبیله بورجیگین که تموچین را رهبری بالقوه یافته و به او میپیوستند و نیز افرادی که دای سچن به صورت مخفیانه برای یاری او میفرستاد، تموچین در مسیر تبدیلشدن به یک جنگسالار قدم گذاشته بود. در این زمان، او با گروه کوچک خود به تاخت و تاز مشغول بود و دربارهٔ این دوره از زندگیاش قصههای افسانهای زیادی در تاریخ سری مغولان دیده میشود. احتمالاً در طول همین تاخت و تازها بود که هزینه لازم برای پرداخت به دای سچن و تکمیل ازدواج خود با بورته را جمعآوری کرد. به همین جهت در سال ۱۱۷۷ یا ۱۱۷۸ م به همراه بورچو به جنوبشرقی مغولستان سفر کرد تا بورته را به زنی بگیرد. دای سچن با آغوشی باز از تموچین استقبال کرد؛ چرا که او نمیتوانست بر عهدی قدیمی پای بگذارد و نیز بورته به ۱۶ سالگی رسیده بود که برای یک دوشیزه در مغولستان آن عصر سن زیادی محسوب میشد. مراسم معمول عروسی با نوشیدن کومیس — شیر مادیان که نوشیدن آن شیوهای رایج میان ترکان و مغولان برای رسمیکردن ازدواج بود — انجام شد و چوتان، مادر بورته، کتی از پوست سمور به هوئلون، مادر تموچین، هدیه کرد.بعد از گذشت ۲ سال، حدوداً در ۱۱۷۹ یا ۱۱۸۰ م، مرکیتها زمان مناسب برای انتقام خود را یافتند. آنها که هنوز ربودهشدن هوئلون توسط یسوکای بهادر را فراموش نکرده بودند، با دستهای ۳۰۰ نفری به اردوگاه تموچین شبیخون زدند. مقاومت مغولها به سادگی شکست و تموچین مجبور شد به همراه مادر و ۴ برادرش بگریزد، اما بورته را جا گذاشت. تاریخ سری مغولان در توجیه این عمل مدعی است که «هیچ اسبی برای بورته نمانده بود» اما دلیل محتملتر آن است که تموچین او را چون طعمهای رها کرد. به هر روی، مرکیتها بعد از به اسارتگرفتن بورته دیگر تموچین را تعقیب نکردند. تموچین، مانند مرکیتها، نمیتوانست این عمل را بیپاسخ بگذارد اما به متحدانی نیاز داشت؛ نتیجتاً، به طغرل، اندای پدرش و از خوانین کریت، رو کرد. طغرل، احتمالاً بیمناک از اتحاد در حال شکلگیری میان مرکیتها، نایمانها، تاتارها و دیگر قبایل، پذیرفت که به تموچین یاری رساند. آنها قبل از اینکه متحدان مرکیتها به یاریشان شتابند، در در ۱۱۸۰ و ۱۱۸۱ به قلمروی آنها تاخته و به سختی شکستشان دادند، به گونهای که آن قبیله تا مرز انحلال رفت. بورته را نیز یافتند اما مشخص شد که از برادر کوچکتر یِهه چیلدو (که یسوکای هوئلون را از او دزدید) حامله است. فرزند بورته در ۱۱۸۲ م متولد شد؛ نامش را جوجی گذاشتند و تموچین او را پسر خود دانست، اما تردیدها دربارهٔ پدر واقعی جوجی هرگز از بین نرفت. نیز در جریان همین لشکرکشی بود که تموچین با دوست کودکیاش جاموقا دوباره ملاقات کرد. او که رهبر قبیله جاداراد بود، تموچین و طغرل را در جنگ علیه مرکیتها همراهی کرد. بعد از پایان لشکرکشی، تموچین به اردوگاه جاموقا رفت و ۱۸ ماه آینده را با او سپری کرد. آن دو چنان صمیمی بودند که تاریخ سری مغولان مدعی است شبها زیر یک لحاف میخوابیدند. بعد از این مدت، روابطشان تیره و راهشان جدا شد، هر چند چرایی آن مشخص نیست.
|
{
"answer_start": [
840
],
"text": [
"ترکان و مغولان"
]
}
| 1.987361
|
3105
|
روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان چه روزی است؟
|
بریدن آلت تناسلی زنان (به انگلیسی: Female Genital Cutting) یا ختنه زنان (به عربی: ختان الإناث) یا ناقصسازی جنسی زنان یا مثله کردن جنسی زنان (به انگلیسی: Female Genital Mutilation) بر اساس تقسیمبندی سازمان بهداشت جهانی به یکی از چهار عمل زیر اشاره دارد: مثله کردن آلت زنانگی از نوع اول شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و/یا غلفهاست (کلیتوریکتومی)، نوع دوم شامل برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک فرج با/بدون بریدن لبهای بزرگ فرج، نوع سوم شامل تنگ کردن مجرای مهبل با ایجاد یک مهر و موم پوششی با قطع کردن و تغییر مکان دادن لبهای کوچک فرج و/یا لبهای بزرگ فرج، با یا بدون برش کلیتوریس، و نوع چهارم شامل هرگونه عمل خطرناک دیگر بر روی آلت تناسلی زنان به مقصودی غیر پزشکی مانند: سوراخ کردن، سوزن زدن، شکافتن و غیره میباشد. سازمان ملل متحد بریدن آلت جنسی زنان تحت عنوان «سنت و آیین» را مردود و عمل ناقصسازی اندام جنسی زن را مصداق بارز «شکنجه» میداند.این عمل پیامدهای منفی بسیاری بر سلامت و روان دختران و زنان دارد. در بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ میلادی، برش دستگاه تناسلی زنان به شکل عمدهای مشکلی پزشکی در نظر گرفته میشد، ولی از سال ۱۹۹۰ میلادی به بعد گفتمانهای پیرامون این موضوع به نقض حقوق اصلی انسانی نیز توجه میکنند و این عمل نقض حقوق اساسی زنان و کودکان شمرده میشود. از سال ۲۰۰۳ میلادی، ۶ فوریه به عنوان روز بینالمللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زنان نامگذاری شدهاست. سازمان ملل متحد برنامهای برای کاهش قابل ملاحظه میزان انجام این عمل تا سال ۲۰۱۵ دارد و اقداماتی برای برچیدن این رسم در دو سطح جامعه و ملی پیشنهاد کردهاست.گمان میرود که ظهور آداب مربوط به بریدن آلت تناسلی زنان برای اولین بار در مصر باستان در دره رود نیل اتفاق افتاده باشد، و از آنجا به نواحی اطراف مانند حوزه رود نیل، شمال شرقی و غرب آفریقا گسترش یافته باشد. یک نظریه میگوید: این رسم هدفش جلوگیری اختلالات جنسی نبودهاست، بلکه نوعی مناسک گذار به حساب میآمدهاست که ریشه آن در افسانههای بدویان مصری و دیگر مردمان آفریقا یافت میشود. بریدن آلت تناسلی زنان به صورت سنتی در بیش از ۳۰ کشور جهان انجام میشود که بیشتر آنها آفریقایی هستند. این عمل بر روی بسیاری از زنان مهاجر آفریقایتبار ساکن در اروپا و آمریکای شمالی، انجام شدهاست. در میان کشورهای فارسی زبان، در جنوب و غرب ایران این رسم وجود دارد. به گزارش بنیاد جمعیت سازمان ملل تعداد زنان ختنه شده در جهان ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون بوده و هر ساله سه میلیون دختر دیگر نیز در معرض این خطر هستند. در طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ میزان زنان ختنه شده به صورت تدریجی رو به کاهش بودهاست. این عمل را به دلیل باورهای سنتی جنسی، اجتماعی، باورهای غیر علمی طبی و زیباییشناختی، و مذهبی انجام میدهند.در کشورهایی که انجام این عمل مرسوم است، امکان دارد بهصورت خیلی پراکنده و غیرمنظم مرسوم باشد یا تقریباً توسط همه مردمان آن کشور انجام شود. رابطه مشخصی بین انجام این رسم و مذهب خاصی نیز وجود ندارد: به عنوان مثال در ناحیهای در جنوب نیجریه پنج گروه نژادی برش دستگاه تناسلی را انجام میدهند ولی یکی از آنها مسلمان است، دو تا از آنها عمدتاً مسیحی هستند، و دوتای دیگر مذهب سنتیشان را دارند. پیرامون موضعگیری اسلام در قبال ناقصسازی جنسی زنان سخن بسیار رفتهاست. قرآن در مورد ختنه زنان صحبتی نمیکند، اما احادیث متناقضی در رد و حرمت آن روایت شدهاست. در میان امامان اهل سنت احمد حنبل آن را مکرومه (عمل نجیب) میدانست؛ شافعیان ختنه زنان را در حد بریدن پوست کوچکی که در نوک دستگاه جنسی زنان قرار دارد واجب میدانند. در میان شیعیان بهجز یک استثنا (فرقه مستعلوی) شیوع ندارد. موضعگیری مراجع شیعه متفاوت است. عدهای آن را مستحب میدانند و برخی دیگر سنتی جاهلیاش میدانند که در صورت آسیبرسانی جسمی حرام است. ختنه زنان در میان یهودیان اتیوپی نیز دیده میشود هر چند که بین یهودیان در دوران باستان مرسوم نبوده و نامی از آن در عهد عتیق یا عهد جدید نیامدهاست.
|
{
"answer_start": [
1203
],
"text": [
"۶ فوریه"
]
}
| 1.987342
|
9494
|
والی ماننا توسط چه کسی اسیر شد؟
|
نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید.
|
{
"answer_start": [
1034
],
"text": [
"سارگون"
]
}
| 1.987284
|
7199
|
سرکردۀ محاصرهکنندگان خانه عثمان چه کسی بود؟
|
شورشیان خانهٔ عثمان را محاصره کردند، این گونه گذشت تا روز جمعه رسید، عثمان برای سخنرانی به بالای منبر رفت و در مورد شورشیان صحبت کرد؛ یکی از صحابه حرف وی را تأیید کرد و دیگر به حرفش اعتراض کرد که باعث نبرد در مسجد شد، عثمان در این بین زخمی شد و به خانهاش برده شد. عثمان چند روز در خانهاش محاصره بود و تعدادی از صحابه مشغول حفاظت از عثمان بوند مهمترین آنها حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، مروان بن حکم و سعید بن عاص بود انقلاب گران به خانهٔ او حمله کردند و در خانه را آتش زند یکی از آنها با غلاف شمشیر به سر عثمان ضربه زد، سپس با شمشیر عثمان را در تاریخ ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ هـ (۲۰ ژوئن سال ۶۵۶م) در حالی که ۸۲ سال داشت و از خلافتش ۱۲ سال میگذشت کشت.عثمان به دلیل اینکه نمیخواست شأن خود را به عنوان خلیفه کم کند، با درخواستهای مبنی بر کنارهگیری از خلافت مخالفت مینمود. مدت محاصره عثمان (در سال ۳۵ هجری/ژوئن ۶۵۶ میلادی) در منابع، زمانهای متعددی گزارش شده و تعدادی از محاصره کنندگان به سرکردگی محمد بن ابی بکر به خانهاش توانستند وارد شوند. البته دقیقاً معلوم نیست که وی به عثمان ضربت وارد کرده باشد یا نه و منابع افراد متعددی را به عنوان کشندگان عثمان نام میبرند. عثمان که در حال خواندن قرآن بود، مورد ضربت قرار گرفت و خونش بر صفحه قرآن ریخت. نائله بنت فرافصه از قبیله کلبیه که همسر عثمان بود نیز زخمی گردیده و خانه را نیز مورد غارت قرار دادند. جسد عثمان به صورت بسیار مخفیانه و شبانه با تشییع همسر و دوستان نزدیکش دفن گردید. همچنین برخی منابع حاکی از آن است که فرمان قتل عثمان را عایشه صادر نمود است. سپاه معاویه (پدربزرگ معاویه و عثمان برادر و پسران امیة بن عبدشمس بودند) که برای کمک به عثمان فرستاده بود، در نیمه راه خبر مرگ عثمان را شنیدند و سریعاً به شام بازگشتند. در منابع این عمل فرستادن سپاه از سوی معاویه، عملی ریاکارانه معرفی گردیدهاست. در منابع آمده که شورش گران مصر به سرکردگی ابن عدیس از سوی معاویه مورد تعقیب قرار گرفتند و زندانی شدند. اما ابن عدیس فرار کرد اما دوباره بازداشت شد و توسط لشکریان معاویه کشته شد.سرانجام، عثمان توسط شورشیانی که از کوفه، مصر و بصره به مدینه آمدند، کشته شد. کشته شدن او نقطه عطفی در تاریخ مسلمانان بود و یکپارچگی سیاسی و مذهبی مسلمانان به پایان رسید و انشقاقها و جنگهای داخلی بین آنان شروع شد. قتل عثمان منجر به طرح مسائل پیچیدهای شد از جمله اینکه آیا قتل عثمان عادلانه بود؟ آیا او از دستورهای اسلام منحرف شده بود؟ اگر چنین بود آیا شایسته قتل بود؟ پس از عثمان، علی به خلافت رسید که دوران خلافت او مصادف با جنگهای داخلی زیادی بین مسلمانان شد.از این زمان به بعد اتحاد سیاسی و مذهبی اسلام از بین رفت و جنگهای داخلی و تفرقه آغاز گردید. دوران خلافت عثمان و قتل وی نقطه عطفی در تاریخ اسلام شد و از این رو حائز اهمیت است که قتل وی به علت این بود که در شایستگی اش اختلاف ایجاد شده بود. دانشنامه اسلام بر این باور است که آنچه مخالفان عثمان به عنوان نالایق بودن وی مطرح میکنند، بیشتر شخصیت متوسط و معتدل اوست. این واقعه روایات زیادی از تاریخ و به خصوص ادبیات تاریخی را به خود اختصاص داد و این روایات این واقعه را در رده فتنه قرار میدهند.
|
{
"answer_start": [
897
],
"text": [
"محمد بن ابی بکر"
]
}
| 1.987277
|